كاخي در بهشت ماكو
اين روزها مقصد نوروزي خيلي از سفرهاي داخلي استان هاي شمال غربي كشور و آذربايجان شرقي و غربي است اما شايد كمتر كسي باشد كه به قصد بازديد از جاذبه هاي تاريخي اين منطقه سفر كند. پيشنهاد ما براي سفر نوروزي شما، شهرستان ماكو و روستاهاي سرسبز و تاريخي اين شهر است كه شايد نمونه آن را در كمتر گوشه اي از كشور بتوانيد پيدا كنيد.
روستاي باغچه جوق (در زبان ارمني به معني ده) يكي از همين روستاهاي ديدني ماكو است كه در فاصله 6 كيلومتري از اين شهر و حدود 2 كيلومتري از سمت غرب جاده اصلي بازرگان قرار دارد.
اين روستا از غرب و جنوب به دامنه كوه چركين و چشمهاي به نام كليسه منتهي ميشود اما صرف نظر از تمام ديدني هاي طبيعي آن، ساختمان مجللي كه در بخش جنوب شرقي روستاي باغچه جوق قرار گرفته، شايد مهم ترين و توريستي ترين جاذبه تاريخي اين منطقه باشد كه بازديد از آن را نبايد از دست بدهيد.
قصر باغچه جوق در اواخر دوره قاجاريه و به دست تيمور تيموري معروف به اقبال السلطنه ماكوئي كه يكي از حكام مقتدر وقت و از سرداران مظفرالدين شاه بود ساخته شده است. اين قصر به علت ويژگيهاي ممتاز معماري و هنري در سال 1353 توسط دولت خريداري شد و بعد از انجام تعميرات ضروري و رفع خطر از آن به بازديد عموم گذاشته شد.
قصر تاريخي باغچه جوق از يك ساختمان دو طبقه تشكيل شده و در داخل محوطه باغي به مساحت 11 هكتار قراردارد. معماري كاخ تلفيقي از معماري سنتي ايراني و غربي است و به ويژه معماري روسيه اواخر سده نوزدهم در آن به چشم مي خورد.
گچبري ساختمان توسط اساتيد ايراني انجام گرفته و آئينهكاري آن در سطح عالي است. در بالاي عمارت دور تا دور گلدانها و مجسمهها وجود دارد كه اغلب جاي گل و چراغ است. پايه ستونها و گلدانها از سنگ خارا است و خوب حجاري شده است. اولين گرامافوني كه به ايران وارد شده در اين عمارت به چشم ميخورد كه طول بوق آن 60 سانتيمتر و ارتفاع پايهاش بيش از يك متر است.
پردههاي زربفت، مبلهاي بي نظير، تختخوابهاي متعدد با تشكهاي پر قو، كاغذ ديواريها و رنگآميزي سالنها و نقاشي سقف اتاقها، ظروف چيني اعلا و لوسترهاي كريستال، فضاي حياط با گلكاري و درختان ميوه و اشجار زينتي و حوضهاي وسيع بازديد كنندگان را به ياد كاخهاي افسانهاي مياندازد.
بخشي از باغ در پيرامون كاخ اصلي داراي طرحي از پيش انديشيده و تقريبا منظم و محصور است. اين محوطه توسط نردههاي چدني زيبايي از ساير بخشهاي باغ جدا شده كه تقريبا نقشي همچون اندروني ايفا ميكند. در بخشهايي از محوطه، آثاري از كفسازي سنگي باقي مانده است و در سمت غربي كاخ نيز نماي اصلي ساختمان حوض بيضي شكل ديده ميشود.
نماي خارجي بنا با مجسمههاي گچي كه سردرها و نردههاي گچي لبه بام را زينت دادهاند، ساختمان سنگي يا آشپزخانه كاخ كه با سنگهاي صيقلي و تراش خورده ساخته شده است و استخر بزرگ باغ كه جوي آبي از آن به قسمتهاي مختلف باغ جاري است از ديگر ديدنيهاي باغچه جوق به حساب ميآيد.
سال ۱۳۵۴ بود كه فهرست آثار ميراث فرهنگي و آثار تاريخي و ملي ايران زمين با ثبت قلعه سلاسل (زنجيرها) شوشتر به شماره ۱۱۲۷ غنيتر شد. حماسههاي ايراني و افسانههاي مردمي بناي شهر شوشتر را به هوشنگ، پادشاهي نسبت ميدهند كه در شاهنامه از او ياد شده است.
يادگار باستاني
شوشتر به لحاظ موقعيت طبيعياش همواره در طول تاريخ زندگي بشر مسكوني بوده همچنين وجود كوههاي صعبالعبور به عنوان حفاظ طبيعي و امتداد رشته كوه زاگرس در شمال اين شهر محل و ماواي مناسبي جهت اسكان انسان پيش از تاريخ بوده است. محلهاي سكونت بيشماري در كوههاي منطقه و دامنههاي آن وجود دارد كه اين واقعيت، بررسيهاي باستانشناسي اين محلها و محوطههاي باستاني را براي كشف و معرفي آثار تاريخي ميطلبد.در حمله مغول به منطقه، آسيبها و خسارات جبرانناپذيري به شوشتر وارد آمد اما با وجود تخريبهايي كه در طول تاريخ بر پيكر اين شهر باستاني وارد آمد هرگز اهالي شوشتر از عمران و آباداني و ساختن بناها و حصارهاي غيرقابل نفوذ دست برنداشتهاند. نگاهي به بافت قديم شوشتر همه چيز را به اثبات ميرساند.وقتي كه وارد بافت قديم شوشتر ميشويم همه چيز گوياي صلابت، عظمت و بزرگي است. ديوارهاي سنگي آنچنان عظمتي را به بيننده القا ميكنند كه نفسها در سينهها كم ميآورند.
در بررسي حصار و ديوار دفاعي شهر به اين مورد مهم بايستي توجه كرد: قلعه شوشتر (سلاسل) هرمزان ساساني هنگام تصرف شهر در آن مستقر شد زيرا عظمت برج و بارو و خندق اين قلعه به حدي بود كه لشكر اسلام قادر به تصرف اين قلعه نبود و سرانجام با همكاري محليها و پس از اتمام آذوقه ساكنان قلعه، هرمزان خود را تسليم سپاه اسلام كرد. عظمت و تصرفناپذيري اين قلعه تا دوره قاجاريه نيز آن را مقر حاكمنشين ساخته بوده است.
در عصر پهلوي به دليل از بين رفتن قدرتهاي محلي و منطقهاي و وادار كردن آنها به اطاعت از حكومت مركزي امنيت در منطقه و شهر باعث گرديد كه اهالي ديگر ترسي از هجوم غارتگران نداشته باشند و در نتيجه شهر رو به توسعه و عمران نهاد تا جايي كه بنيان حصار شهر نيز در معرض خطر قرار گرفت و بخش اعظم آن در گسترش شهرنشيني از بين رفت.
متاسفانه در چند دهه اخير به دليل شرايط اقتصادي و سياسي (دفاع مقدس حتي) شوشتر از مركزيت خارج شده اما ميتوان اذعان كرد كه شوشتر ميتواند به عنوان يك قطب فرهنگي، اقتصادي مجددا به گردونه حيات ناب خودش بازگردد.
خانه هاي قديمي تهران
گوشه به گوشه تهران را كه بگرديد، خانه هاي قديمي و نامداري را مي بينيد كه در كوچه هاي قديمي شهر جا خوش كرده اند و تماشاي آن ها شما را به تاريخ هنر و معماري ايران مي برد. خانه هايي براي چند ساعت چرخ زدن در تاريخ كشور و سفر به دوران اجدادي!
خانه قوام السلطنه
اين خانه در خيابان امام خميني (ره)، خيابان 30 تير قرار دارد كه در حدود سال 1297 ه . ق به دستور احمد قوام ساخته شده است. در ابتدا به عنوان منزل مسكوني او مورد استفاده قرار مي گرفت، ولي بعدها به سفارت مصر اختصاص داده شد. طرح بنا عمارتي كوشكي است كه در آن پلكان سراسري محور طرح بوده و اتاق ها در اطراف محور چيده شده اند. در سال 1355 ه . ش فضاي داخلي اين بنا به موزه آبگينه و سفال هاي ايراني اختصاص داده شد.
خانه اعلم السلطنه
خانه اعلم السلطنه در خيابان حافظ، بن بست ايرانيان و در ضلع شمال غربي ساختمان بورس اوراق بهادار قرار دارد. ساخت بنا به دوره مظفرالدين شاه قاجار مي رسد كه حدود صد سال قبل اعلم السلطنه مالك آن شده است. نماي ساختمان نشان مي دهد كه سبك بنا آميزه اي از سبك معماري ايراني و غربي است. عمده تزئينات بنا، تزئينات آجري بوده كه بيشتر در نماسازي ديده مي شود. اين بنا در حال حاضر مركز آموزش جهاد سازندگي است و چندين بار مورد مرمت قرار گرفته است.
خانه شقاقي
اين بنا در شمالي ترين بخش منطقه 12 شهرداري تهران، در بخش شمالي خيابان شهيد تقوي حد فاصل خيابان فردوسي و لاله زار قرار دارد. اين خانه را اغلب با عنوان خانه كوشك مي شناسند. بنا شامل زيرزمين، همكف، طبقه اول و كلاه فرنگي است كه به صورت مورب در ميان زميني به ابعاد 33× 49 متر ايجاد شده است.
خانه اتحاديه
خانه امين السلطان معروف به خانه اتحاديه مانند ديگر خانه باغ هاي دوره قاجار داراي اندروني و بيروني است كه براي آن از دو جهت درهاي ورودي و خروجي در نظر گرفته اند. بخش اصلي اين خانه متعلق به دوره ناصري است كه در طي زمان بناهايي به آن اضافه يا كم شده است. امروزه يكي از بناهاي چندگانه كه در شمال غربي مجموعه قرار دارد مربوط به دوره قاجاريه است، ولي بقيه در دوره هاي بعد ساخته شده اند.
خانه مشيرالدوله
اين بنا در خيابان لاله زار، بين خيابان جمهوري و خيابان منوچهري قرار گرفته و در اصل متعلق به حسن پيرنيا بوده است. از خصوصيات اين بنا گچبري و كاشيكاري همراه با كاشي هاي منقوش به تصاوير شخصيت هاي اساطيري و تاريخي مي باشد كه همين خصوصيات باعث شده خانه پيرنيا يكي از خانه هاي شكيل تاريخي تهران به شمار رود. اين خانه داراي دو طبقه و يك زيرزمين مي باشد كه در مقابل آن حياط به نسبت بزرگي طراحي شده كه با درختان متعدد و آب نمايي، چشم نوازي مي كند.
خانه فاضل عراقي
اين خانه در غرب ميدان فردوسي، كوچه پارس قرار دارد كه موقوفه مرحوم فاضل عراقي است. سازنده و معمار عمارت با ايجاد پيش كرد و فرو رفتگي جزيي در نما، تنوع ايجاد كرده است. بخش مركزي نما با دري تمام شيشه در قسمت همكف و پنجره اي تمام شيشه در طبقه اول، پيش آمده ترين قسمت اين بنا به شمار مي رود. كاشي هاي عمارت بسيار نفيس و بر روي بسياري از آنها تصاوير شاهان و پادشاهان معروف ايران باستان در نهايت زيبايي نقش شده اند.
باغ فردوس
اين خانه ارزشمند و تاريخي در بخش شمالي شهر تهران قرار دارد. در داخل اين خانه گچ بري هاي كم نظيري به چشم مي خورد كه در طول زمان بارها مورد مرمت و بازسازي قرار گرفته اند. بنا در دوره قاجار ساخته شده و در ساخت هر يك از اتاقهاي آن يك گروه معمار و هنرمند نقش داشته اند.
عمارت مسعوديه
بناي تاريخي عمارت مسعوديه در خيابان اكباتان تهران به دستور ظل السلطان فرزند ناصرالدين شاه همزمان با كاخ گلستان احداث شد. آنچه امروزه از اين باغ و عمارت باقي مانده زميني به مساحت حدود دو هكتار در نيمه غربي مجموعه اي قديمي است. اين بنا داراي تالار سلام، ديوان خانه، حوضخانه، عمارت سردر، عمارت مشيريه و عمارت سيد جوادي است.
خانه امام جمعه
در بافت قديمي خيابان تهران و در خيابان ناصرخسرو، خانه معروف امام جمعه قرار دارد. اين بنا متعلق به يكي از امامان جمعه دوره قاجاريه تهران بوده و زمان ساخت آن به احتمال زياد بين سالهاي 1280 تا 1300 ه. ق است. مدخل ورودي بنا توسط راهرو باريكي به حياط به نسبت بزرگي متصل مي شود. وسط حياط حوص سنگي به شكل مستطيل قرار گرفته و در دو طرف آن دو ستون سنگي ديده مي شود كه بر روي سر ستون ها، مجسمه هايي به شكل انسان با پوشش دوران قاجار نصب شده است.
خانه اميربهادر
يكي از خانه هاي باارزش و مهم دوره قاجار به شمار مي رود كه متعلق به شادروان حسين پاشاخان معروف به اميربهادر جنگ، وزير دربار و وزير جنگ مظفرالدين شاه قاجار بوده است. مساحت كل اين بنا در حدود 3000 متر مربع مي باشد كه در بخش ساخته شده آن تالار بزرگ آينه كاري شده، زيرزمين آينه كاري شده، تالار بزرگ طبقه بالا، حوضخانه با تزئينات كاشيكاري و اتاقهاي متعدد طراحي و ساخته شده است. اين خانه در حال حاضر در اختيار انجمن مفاخر فرهنگي قرار دارد.
زيگورات چغازنبيل
شهر چغازنبيل
محدودهي حكومت ايلاميها خوزستان، لرستان، پشتكوه و كوههاي بختياري بود كه از غرب به دجله، از شرق به قسمتي از پارس، از شمال به راه بابل و همدان و از جنوب به خليج فارس محدود ميشد و پايتخت آن شهر باستاني شوش بود.
با به حكومت رسيدن اونتاش نپيريشا (Untash Napirisha) در قرن 13 قبل از ميلاد (1340–1300 قبل از ميلاد)، چغازنبيل به عنوان پايتخت مذهبي و سياسي ايلاميها در نزديكي رود دز ساخته شد و دوراونتاش (Dur Untash) ناميده شد. دوراونتاش به معناي قلعهي اونتاش است. در بعضي از متون به خط ميخي اين شهر الاونتاش (Ul Untash) ذكر شده كه به معني شهر اونتاش است.
اين شهر از سه حصار تودرتوي خشتي تشكيل شده و دروازهي اصلي آن بر روي حصار بزرگ در ضلع شرقي قرار دارد. در حد فاصل حصار اول و دوم كاخهاي شاهي و آرامگاههاي سلاطين ايلام قرار دارند. در بين حصار دوم و سوم بقاياي تصفيهخانهي آب ديده ميشود كه جزو قديميترين تأسيسات آبرساني به شمار ميرود. آب آن از رودخانهي كرخه در فاصلهي چهل و پنج كيلومتري از طريق كانالي تأمين ميشد. در مركز حصار سوم معبد اصلي (زيگورات) قرار دارد.
چُغازَنبيل
نيايشگاهي است باستاني كه در زمان ايلاميها ساخته شده است. چغازنبيل بخش بهجا مانده از شهر دوراونتش است. اين سازه در 1979 در فهرست ميراث جهاني يونسكو جاي گرفت. اين نيايشگاه توسط اونتاش گال (پيرامون 1250 پ.م.)، پادشاه بزرگ عيلام، و براي ستايش ايزد اينشوشيناك، نگهبان شهر شوش، ساخته شده است.
مكان جغرافيايي زيگورات (معبد هرمي شكل چند طبقه) چغازنبيل در 45 كيلومتري جنوب شهر شوش در نزديكي منطقه باستاني هفت تپه مي باشد . ( در محور اصلي شوش به اهواز ) بلندي آغازين آن 52 متر و 5 طبقه بوده است. امروزه ارتفاع آن 25 متر و تنها 2طبقه و نيم از آن باقي مانده است. «چغازنبيل» كه نام باستاني اين بنا بشمار ميآيد، واژهاي محلي و مركب از دو واژه چُغا (به معناي تپه در زبان لري) و زنبيل است كه اشاره اي است به مكان معبد كه سابقا تپه بوده و آن را به زنبيل واژگون تشبيه ميكردند. اين مكان نزد باستانشناسان به دور-اونتَش معروف است كه به معناي دژِ اونتش است. اونتاش گال پادشاه عيلامي است كه دستور ساخت اين شهر مذهبي را داده است. بناي چغازنبيل در ميانه اين شهر واقع شده است و مرتفعترين بخش آن است.
بلندي آغازين اين بنا 52متر در قالب5 طبقه بوده است. امروزه ارتفاع آن 25 متر و تنها دو طبقه و نيم از آن باقي مانده است. مسير دستيابي به چغازنبيل از طريق جاده اهواز به شوش است اما مكان آن دقيقاً بين شوشتر و شوش وجنوب شهر دزفول در كناره رود دز قرار دارد و اين خود حكايت از اين دارد كه در زمان ايجاد زيگورات شهرهاي دزفول (روناش) و شوش و شوشتر هر سه وجود داشته اند. اين نيايشگاه توسط اونتاش ناپيريش (حدود 1250 پ.م.)، پادشاه بزرگ عيلام، و براي ستايش ايزد اينشوشيناك، الهه نگهبان شهر شوش، ساخته شده است. و در حمله سپاه خونريز آشور بانيپال به همراه تمدن عيلامي ويران گرديد.
قرنهاي متمادي اين بنا در زير خاك به شكل زنبيلي واژگون مدفون بود تا اينكه به دست رومن گيرشمن فرانسوي در زمان پهلوي دوم از آن خاكبرداري گرديد. گرچه خاكبرداري از اين بناي محدب متقارن واقع شده در دل دشت صاف موجب تكميل دانش دنيا نسبت به پيشينه باستاني ايرانيان گرديد اما پس از گذشت حدود 50 سال از اين كشف، دست عوامل فرساينده طبيعي و بي دفاع گذاشتن اين بما در برابر آنها آسيبهاي فراواني را به اين بناي خشتي - گلي وارد كرده و خصوصا باقيمانده طبقات بالايي را نيز دچار فرسايش شديد كرده است.
منبع:ميراث فرهنگي وگردشگري-وب سايت چغازنبيل
ماه عسل كجا برويم؟
نوروز، وقت دست به دست شدن عروس و دامادهاي زيادي است كه احتمالا اين روزها براي گذراندن ماه عسل شان به دنبال يك مقصد خوب و خوش آب و هوا و دنج مي گردند. ماه عسلي كه شايد براي خيلي ها پول حرف اول را در آن بزند. با اين حال اگر شما هم جزو كساني هستيد كه تصميم دارند يك ماه عسل داخلي كم هزينه داشته باشند، ما براي شما پيشنهادهايي داريم كه خواندنشان خالي از لطف نيست.
اولين كار اين است كه مشخص كنيد قصد داريد چطور سفري را تجربه كنيد؟ توريستي و تفريحي يا زيارتي؟ قصدتان خريد است يا گشت و گذار؟
براي يك سفر مذهبي، قم و مشهد و شيراز گزينه هاي خوبي هستند البته اگر قصد سفر خارج از كشور را نداشته باشيد. در غير اين صورت مي توانيد روي كربلا و سوريه هم حساب كنيد.
البته اين روزها تك و توك تورهايي هم ويژه ماه عسل ترتيب داده مي شوند كه تعدادشان زياد نيست اما به شما اين شانس را مي دهد كه با مديريت تورليدرها، به هتل، رستوران و مناطقي برويد كه بيشتر مناسب حال يك زوج تازه عروس و داماد هستند
اما اگر دنبال سفرهاي تفريحي هستيد، بهترين كار اين است كه ليستي از آژانس هاي مسافرتي را جلويتان بگذاريد و از تورهاي ويژه اي كه دارند استفاده كنيد. فقط كافيست به مسئول تور بگوييد مي خواهيد يك تور متفاوت را تجربه كنيد. آن وقت احتمالا برايتان برنامه هاي ويژه اي مثل طبيعت گردي، كوير گردي و... آژانس را معرفي خواهد كرد.
البته اين روزها تك و توك تورهايي هم ويژه ماه عسل ترتيب داده مي شوند كه تعدادشان زياد نيست اما به شما اين شانس را مي دهد كه با مديريت تورليدرها، به هتل، رستوران و مناطقي برويد كه بيشتر مناسب حال يك زوج تازه عروس و داماد هستند. به خصوص كه همه همسفران شما هم زن و شوهرهاي جواني خواهند بود كه مثل شما مدت زيادي از ازدواجشان نمي گذرد.
اگر به اينترنت سركي بكشيد مي بينيد كه تورهاي ماه عسل تنوع زيادي دارند از ماه عسل در يك جزيره گرفته تا تورهايي كه در شهرهاي زيباي ايران و دنيا برپا است و بسته به بودجه شما خدمات متفاوتي را ارائه مي دهند.
مثلا ممكن است شما را به يك كلبه چوبي در مازيچال ببرند كه يكي از بكرترين و صعب العبور ترين مناطق شمالي ايران است. و بعد برايتان فرصت تجربه گردش درون جنگل، استحمام در كلبه چوبي و خواب در بين صداي حيوانات جنگلي را فراهم كنند.
البته تورهاي دو نفره اي هم هستند كه فقط براي شما ترتيب داده مي شوند و در آنها آژانس مسافرتي وسيله اقامت، محل اقامت و ابزارهاي لازم سفر را براي شما تهيه مي كند و هر برنامه ريزي اي كه ممكن است لازم باشد انجام مي دهد و شما را به سفر مي فرستد.
در مقصد هم يك ماشين منتظر شماست تا هرجا لازم است شما را ببرد و مناطق ديدني آن منطقه را به شما نشان دهد. در پايان اين ماه عسل ها، مسئولان تورها هم هديه اي به يادبود جشن ازدواج به شما مي دهند و يك خاطره شيرين تر برايتان رقم مي زنند.
به هر حال به نظر مي رسد اين طور سفر كردن خيلي بهتر از سفر به شكلي باشد كه هيچ پيش بيني درستي از آن نداريد و نمي دانيد چقدر هزينه بايد بپردازيد و به چه جاهايي بايد سرك بكشيد!
تالاب شادگان
تالاب بينالمللي شادگان 296 هزار هكتار مساحت دارد و از شمال به شادگان و خور «دورق» و از جنوب به رودخانهي بهمنشير، از غرب به جاده دارخوئين و آبادان و از شرق به آبهاي خورموسي محدود ميشود. سطح تالاب با گياهان آبدوست چون لويي، چولان و گياهان غوطهور پوشيده شده و محل بسيار مناسبي براي پذيرش پرندگان آبزي مهاجري است كه در پاييز از شمال اروپا، كانادا و سيبري به اين منطقه روي ميآورند. در اين تالاب انواع ماهيان آب شيرين و شور مانند بني، شيربد، حمري، شانك، ماهيهاي پرورشي و پرندگاني چون فلامينگو، حواصيل، لكلك، غاز وحشي، اردك، گراز و … زيست ميكنند. تنها زيستگاه و محل زاد و ولد اردك كركري در جهان اين تالاب است و پرندگاني چون «گيلانشاه خالدار» و «اكراس آفريقايي» نيز از نمونههاي بسيار كميابي هستند كه در اين منطقه يافت ميشوند. تالاب شادگان زيستگاه يك سوم از گونههاي جانوري و گياهي در معرض خطر نابودي است
هورها، باتلاقها
در استان خوزستان به علت ارتفاع پايين، در قسمتي از كرانهها به وسيله دريا و در ساير نقاط به واسطه جريان رودخانهها، باتلاقهاي وسيعي به وجود آمده است كه به واسطهي آب دائمي و زياد به اسم «هور» معروفاند. هورالعظيم، هور مزرعه و الدورق از اين جمله هستند.
هورالعظيم
هورالعظيم بزرگترين هور خوزستان از آبهاي كرخ، دويرچ و قسمتي از آبهاي اروند رود تشكيل شده است. اين هور بزرگ كه به طول يكصد كيلومتر و با عرص 15 الي 75 كيلومتر، از طرف غرب به وسيله رودخانه دجله، از طرف شرق به وسيله جلگه صاف ايران محدود شده است و در خاك عراق از طرف جنوب تا كنار دجله و از شمال تا چند كيلومتري شهر عماره ادامه دارد و در خاك ايران شهرهاي بستان، سوسنگرد و هويزه كاملا در كنار اين هور واقع شدهاند.
هورالعظيم محصول آب اضافي رودخانه كرخه، دجله، دويرچ اس، سراسر هور از ني پوشيده است. عمق آب در كنارههاي هور كم است ولي تدريجا در وسط آن به چند متر ميرسد، اكثر طوايف در داخل اين هور مامن بسيار امني براي خود تهيه ميكنند كه از بهم پيوستن نيها ساخته ميشود. اين طوايف اكثرا به پرورش گاوميش در هور و اطراف آن اشتغال دارند. حركت در هور با راهنمايي اشخاص مطلع سهل و با قايقهاي مخصوص انجام ميگيرد.
رودها و چشمهها
خوزستان با وجوديكه آب و هواي گرمي دارد ولي بستر رودهاي مهمي چون رودخانهي كارون و اروند، با قابليت كشتيراني در آنها و رودهاي ديگري مانند زهره، جراحي - مارون، خور، نهرگاهي، بهره، شاهور، مرغاب، آب سوسن، آب شلا، ابوالعباس، اعلا، دره حراز (دمهلي)، بولاواس، صيدون، ليراب، رامهرمز و … است.
همچنين چشمههاي آبگرم و معدني عين خوش، دهلران، گراب، سيزنگر، گلگير، هر كدام استفادههاي درماني متفاوتي دارند كه تا كنون بهرهبرداري گستردهاي از اين چشمهها صورت نگرفته است.
ارتفاعات و قلهها
مهمترين ارتفاعات بالاي دو هزار و 500 متر استان خوزستان؛ تاراز، تلگه، تورك، دوتو، كله، مونگشت است كه دامنهي برخي از اين كوهها از جنگل پوشيده شده و در نوع خود جذابيتي خاص ايجاد كرده است.
جلگهها و دشتها
جنوب و غرب استان خوزستان اراضي جلگهاي است كه به سطح فرسايشي رسوبات جوان دورهي ترشياري گسترش يافته است و هنوز تپههايي از ساختمان گذشته آن در اطراف اهواز به چشم ميخورد. قسمت اعظم اين جلگه از آبرفتهاي رودهاي كارون، كرخه و جراحي تشكيل شده است. اين جلگه با شيب ملايمي به سوي جنوب تا سواحل خليج امتداد دارد و شماليترين نقطهي آن حوالي دزفول است. قسمت جنوبي آن از اراضي بسيار پست و سطحي تشكيل شده كه از تاثير جزر و مد دريا به وجود آمده است. خاك اين قسمت فوقالعاده شور است.
فضاهاي جنگلي
براثر تنوع آب و هوا نوع خاك، برخي از مناطق خوزستان را جنگلهاي تنگ و بوتهزار، درختچه و درختان پوشانيده است. خوزستان در ادوار گذشته پوشش جنگلي انبوهتري داشته است. برخي سياحان نوشتهاند كه كرانههاي كارون ما بين خرمشهر و اهواز با درختان تبريزي، گز و انواع ديگر كاملا مشجر بوده است. در دامنهي كوه سولك و كوه دزگه جنگل بزرگي از درختان بلوط، بادام جنگلي، بن و غيره وجود دارد. در كرانه رودخانهي كرخه جنگل وجود دارد و در دو طرف رودخانه دز درختان بزرگ و درهمي به چشم ميخورد.
مسير اكثر رودخانهها سراسر از درختان جنگلي گز پوشيده شده است. درخت سدر يا كنار از گياهان خاص اين منطقه است كه از ميوه، برگ و چوب آ ن استفاده فراوان ميشود. درختان كهور،بده، خرزهره، استبرق و انواع اكاليپتوس نيز در خوزستان يافت ميشود.
جنس درختان جنگلي بيشتر بلوط است. مراتع خوزستان از نوع مراتع قشلاقي نامرغوب است كه در مناطق كوهستاني پوشش گياهي غني تري دارد.
در فصل بارندگي كه از نيمه آبان شروع مي شود و تا اواخر فروردين ماه ادامه مييابد، كم كم بر روي تپهها و زمينهايي كه از خاك مناسب برخوردارند، گياهان خودرو ميرويند. در نواحي مرطوب جنس گياهان از نوع گلسنگ، قارچ و خزه است. در نواحي غير مرطوب انواع گياهان بومي ميرويد. پوشش گياهي در ارتفاعات شمال شرقي موجب گرديده كه عشاير اين منطقه به پرورش دام بپردازند. اين منطقه به عنوان مراتع گرمسيري ايل بختياري مورد استفاده قرار ميگيرد. پوشش گياهي شمال و شمال شرقي به صورت استپ كوهي و كوهپايهاي است و درختاني از قبيل بلوط، بن،انجير، بادام كوهي، كنار،سدر و بوتههايي از گون دارد.
مناطق حفاظت شده و حيات وحش
سواحل زيباي كشور، كوههاي بلند و برف گير، باتلاقها و نيزارها، جلگههاي پست و گرم، اقليم متفاوت و تضاد آشكاري را در محدودهاي چنين تنگ به همراه داشته كه موجب غنا و تنوع چشمگير حيات وحش شده است.
در خليج فارس بيش از 200 نوع ماهي وجود دارد كه از نظر تنوع و ذخيره پروتئين از بهترين و كم نظيرترين ذخاير حيات وحش كشور به حساب ميآيد.
از سوي ديگر پرندگاني چون غاز، مرغابي، مرغ نوك دراز، پليكان، حواصيل اردك، لك لك، هوبره، مرغ ميش فلامينگو و درنا كه در سواحل جنوب و در ميان هورها و نيزارها زندگي ميكنند به غناي حيات وحش اين نواحي افزودهاند. در صورت برنامه ريزي و ساماندهي اين نواحي و جاذبههاي دل انگيز و زيباي اين باتلاق و هورها به قطبهاي توريستي تبديل ميشوند.
پرندگان دريايي كه هميشه نام و مكان زيست آنها اسرار آميز، الهام بخش و رويايي بوده است،در سراسر استان پراكندهاند. پرندگان ديگري نيز مانند كبك، تيهو، باقرقره، قمري، سار، كلاغ سياهو ابلق در لابه لاي درهها و بيشهها و كشتزارهاي اين استان به وفور يافت ميشوند. اگرچه از يكصد سال پيش به اين طرف ديگر اهالي اطراف رودخانهها، هورها و كوهپايهها چندان وحشتي از شيرها و پلنگها ندارند و جانوران گوشتخواري از اين دست كمياب شدهاند ولي هنوز گوشتخواراني چون گرگ، گربه وحشي،دله يا عروسك، گوركن، عسل خوار و كفتار در اطراف بيشهها، رودخانهها و درههاي اطراف كوهها وجود دارندو ممكن است كساني در لابه لاي درختهاي بادام كوهي، بلوط، توت اين نواحي بتوانند سنجابهاي ايراني دم بلند، پرمو، دم فرفر و بدن قرمز حنايي را ببينند كه در حال بيرون آمدن از حفره يكي از درختها هستند. گربه تيغي يا تشي جونده ايراني و نيز انواع موشهاي سياه و موشهاي دوپاي 5 انگشتي و سه انگشتي، خرگوش وحشي در گوشه و كنار اين استان به چشم ميخورد.
همچنين مناطق حفاظت شده «كرخه» و «دز» به دليل اينكه زيستگاه گوزن زرد ايراني و داراي بيشههاي انبوه و بكر هستند ارزشهاي جهانگردي دارند.
برگرفته از : ايسنا
سفر يك روزه يه لواسانات
در فرهنگ لغت خيلي از ما چيزي به نام سفر يك روزه وجود ندارد اما باور كنيد وقتي امكان سفرهاي طولاني مدت تر و پرهزينه تر وجود ندارد، اين سفرهاي يك روزه مي تواند شما و خانواده تان را از كسالت و روزمرگي نجات دهند.
اگر شما هم جزو پايتخت نشيناني هستيد كه فرصت نكرده اند خستگي سال گذشته را در تعطيلات نوروز امسال به در كنند، پيشنهاد مي كنيم سري به رودبار قصران و لواسانات بزنيد و يك آخر هفته را در اين منطقه بگذرانيد:
پيست اسكي شمشك
اين پيست در حدود 58 كيلومتري شمال شرق تهران قرار گرفته و ارتفاع آن از سطح دريا 3600 متر است. طول پيست اسكي شمشك بيش از 3000 متر است و اگر اين روزها برفي باشد، فرصت خوبي براي يك اسكي بهاري به شما مي دهد. در اين مجموعه علاوه بر هتل ها و مهمانپذيرها، تله سي يژ و تله اسكي بشقابي نيز وجود دارد.
آبشار كفترلو
آبشار در بين دره هاي سرسبز ضلع شمالي روستاي كندعليا قرار گرفته و در بين اهالي با عناوين كبوتر خوان و كفتر خوان هم شناخته مي شود. براي دستيابي به اين آبشار ابتدا بايد روستاي كندعليا را به سوي ارتفاعات پشت سر گذاشته و از جاده اي خاكي كه دره اي با رودخانه اي كم آب در حاشيه آن قرار دارد بگذريد. اطراف دره پر از باغ و مزارع كوچك و بزرگ به همراه تعداد كمي خانه ييلاقي است. در انتهاي راه مالرو آبشار كفترلو جريان دارد كه ارتفاع آن به نسبت بلند و در آبريز آن حوضچه اي تشكيل شده است.
آبشار ناران
اين آبشار در حدود 700 متري شمال محله ناران لواسان كوچك قرار گرفته و 15 متر ارتفاع دارد. جريان دايمي آب بر روي صخره سنگي شيارهاي عميقي را بوجود آورده كه در نوع خود زيبا و جذاب است. در حال حاضر بسياري از فضاهاي اطراف آن توسط حضار فلزي و مالكين حاشيه آب مسدود شده و تنها راه دسترسي به آبريز آبشار از قسمت شرق آبشار است.
قلعه امامه
در ضلع شماي روستاي امامه و بر فراز صخره سنگي احداث شده كه در ميانه دو شاخه شرقي و غربي باغ تنگه واقع است. از شواهد و قرائن چنين برمي آيد كه قلعه امامه در زمان آباداني شامل دو قسمت مجزا بوده است. در اين قلعه بقاياي اتاق ها، برج و بارو، حصار دفاعي، غار، قنات يا آب انبار، ارك و حاكم نشين ديده مي شود. با توجه به نمونه سفال هاي يافته شده از سطح و پيرامون قلعه، قدمت آن حداقل به دوره اوايل اسلامي مي رسد.
كاخ مظفري
اين كاخ در ضلع جنوبي شهر اوشان واقع و داراي دو طبقه است كه در زمان سلطنت مظفرالدين شاه قاجار ساخته شده است. طرح اصلي كاخ به صورت برون گرا احداث و گرداگرد آن در طبقه اول و دوم ايواني در نظر گرفته شده كه ستون هاي چهارضلعي و گرد در كنار همديگر بار طبقات را تحمل مي كنند. طبقه دوم داراي ستون هاي گردي است كه شالوده اصلي آن را چوب و روي آن را با گچ پوشانده اند. ساختمان از نظر ايستايي و مقاومت آسيب چنداني نديده و در صورت مرمت و تعمير مي تواند تبديل به موزه منطقه شود.
چنار نظام السلطان
اين درخت در محوطه باغ و عمارت نظام السطلان در مركز شهر لواسان كوچك قرار دارد و مي گويند حداقل حدود 350 سال عمر دارد كه از زير درخت چشمه اي با آب گوارا بيرون مي آيد. اين درخت در گذشته داراي پنج تنه قطور و گسترده سايه آن بسيار زياد بود، ولي با تغيير و تحول سالييان اخير امروزه تنها دو تنه درخت باقي مانده است.
غار هملون
اين غارها در تنگه هملون در نزديكي ميگون قرار دارند كه يكي از آنها با دهانه حدود 3 متر و ارتفاع يك متر و عمق غار حدود 20 متر است و ديگري حدود 5/2 متر دهانه و 5/1 متر ارتفاع است كه در ابتداي ورودي با فضايي به ابعاد 6×4 متر و ارتفاع 5/2 متر روبرو مي شويم. غارها از جاده شمشك فاصله كمي دارند و مسير دستيابي به آنها اگر چه كمي مشكل به نظر مي رسد اما وجود مناظر طبيعي زيبا، رودخانه، دره ها، فضاهاي سبز و ... خستگي را از تن شما بيرون مي آورد.
امامزاده ابراهيم آبنيك
در جهت شمال غربي روستاي آبنيك امامزاده ابراهيم آبنيك قرار دارد. بناي امامزاده شامل دو بخش مجزا است، يعني بخش امامزاده كه بقعه اصلي بوده، از داخل مربع و از قسمت بيروني دايره ناقص و داراي گنبد شاخ بزي است. بخش دوم اتاق مستطيل شكل كوچكي است كه در شرق بناي اصلي و در جهت شمال- جنوب احداث شده است و قدمت اوليه امامزاده به قرون 5 و 6 هجري و قدمت بناي فعلي به قرون 8 و 9 هجري مي رسد.
غار اسبول
دره اسبول در شرق اوشان قرار دارد كه در آن سه غار وجود دارد. دهانه سمت راست بزرگ تر و دو دهانه سمت چپ كه روي هم واقع شده اند، كوچك تر هستند. در هيچ نقطه از غار كنده كاري نشده و غار طبيعي مي باشد. تنها قطعات سفال و لعابدار مربوط به قرون 9 و 10 در آن مشاهده مي شود. در باور مردم آمده است اين غار زماني آتشگاه بوده ولي طبق آثار موجود هيچ نشاني از دوده يا اثر آتشگاه در آن وجود ندارد.
دريانوردي در شمال كشور
اگر اهل سفرهاي ماجراجويانه هستيد، تا چند وقت ديگر فرصت خواهيد داشت تا دريانوردي در آبهاي شمال كشور را تجربه كنيد. درياي خزر كه تا به حال تنها ميزبان كشتي هاي باربري بود، تا مدتي ديگر پذيرايي كشتي هاي مسافربري اي خواهد شد كه براي اولين بار در كشور مسافران را در نوار ساحلي جا به جا مي كنند.
كاپيتان سيد حسن گيتي پسند طراح ايجاد خطوط كشتيراني و مسافربري در شمال كشور در اين باره مي گويد: «در حاشيه خطوط ساحلي استانهاي مازندران، گيلان و گلستان شش ميليون ساحل نشين وجود دارند و با احتساب كشورهاي حاشيه درياي خزر ميتوان از 245 ميليون ساحل نشين جهت ايجاد گردشگري دريايي در درياي خزر استفاده كرد.»
مازندران با دارا بودن 336 كيلومتر نوار ساحلي ميتواند پايلوت و مركز فرماندهي اين طرح است و استانهاي ديگر نظير گلستان و گيلان از مزاياي اين طرح بهره مند مي شوند. به اين ترتيب پيش بيني مي شود كه مراسم افتتاحيه اين طرح خردادماه امسال در ساحل نور برگزار شود و بخشي از مشكلات جابجايي مسافران را در نوار ساحلي درياي خزر را رفع كند.
محمد جعفري، كارشناس مسائل گردشگري به توريسم دريايي و ميزان درآمدزايي بالاي آن براي كشور با توجه به مرزهاي آبي ايران با كشورهاي همسايه در شمال و جنوب اشاره كرده و مي گويد: «از اين راه مي توان حمل و نقل دريايي را توسعه داد و هم توريسم دريايي را رونق بخشيد.»
گيتيپسند همچنين معتقد است كه احداث اين طرح سبب افزايش اشتغال و توسعه گردشگري در نوار ساحلي درياي خزر خواهد شد.
او با اشاره به اينكه از هفت بندر بالقوه در شمال كشور در 500 سال اخير حتي يك كشتي مسافربري عبور نكرده است، مي گويد: «با ايجاد 20 لنگرگاه در نوار ساحلي استانهاي شمالي ميتوان 17 هزار شغل به صورت مسقتيم در خطه شمال ايجاد كرد و به اين ترتيب فرصتي براي جذب سرمايه داخلي و خارجي، كاهش مصرف سوخت، افزايش امنيت راهها، كاهش ترافيك و كاهش تصادفات و حوادث در جادهها فراهم آورد.»
درياي خزر با وسعتي در حدود 407 هزار و 300 كيلومتر مربع بزرگترين درياچه كره زمين است و با داشتن شهرهاي ساحلي مثل آستارا، انزلي، چابكسر، كياشهر، چمخاله و ساير مناطق قابليت بهره برداري از گردشگري دريايي را دارد .
محمد جعفري، كارشناس مسائل گردشگري به توريسم دريايي و ميزان درآمدزايي بالاي آن براي كشور با توجه به مرزهاي آبي ايران با كشورهاي همسايه در شمال و جنوب اشاره كرده و مي گويد: «از اين راه مي توان حمل و نقل دريايي را توسعه داد و هم توريسم دريايي را رونق بخشيد.»
او با اشاره به اينكه در ميان انواع توريسم در ايران شايد هيچ كدام به اندازه توريسم دريايي ناشناخته و مهجور نمانده باشد، مي گويد: «خزر موقعيت مناسبي براي توسعه گردشگري دريايي دارد كه بايد ازاين ثروت خدادادي نهايت بهره برداري شود. توريسم آبي، صنعتي است كه خود مي تواند در كنار جاذبه هاي بي شمار طبيعي و ميراث فرهنگي سهم بيشتري از سبد ميلياردي صنعت گردشگري را به كشور اختصاص دهد.»
اين در حالي است كه بررسي ها نشان مي دهد گردشگري دريايي در سال 2011 روند رو به رشدي داشته و پيش بيني مي شود كه تا پايان سال جمعيتي در حدود 16 ميليون نفر با اين وسيله مسافرت كنند.
بهشت گم شده گيلان
در دل جاذبه هاي سرسبز گيلان، شهري جا خوش كرده كه به بهشت گم شده گيلان معروف است. شهري به نام ماسال كه تماشاي آن حتي براي كساني كه سالها در اين منطقه زندگي كرده اند هم تازگي دارد.
ماسال با جنگل هاي سر به فلك كشيده، درختان تنومند، آبشارهاي طبيعي، غارها، حيات وحش و مراتع سرسبزش شايد يكي از بهترين گزينه هايي باشد كه مي توانيد براي سفر طبيعت گردي تان روي آن فكر كنيد.
ماسال را بايد در غرب گيلان و در تالش مركزي ببينيد. شهري با مساحت 622 كيلومتر مربع و با جمعيتي حدود 50 هزار نفر كه به زبان «تالشي» صحبت مي كنند و هرچه در توان دارند براي پذيرايي از شمابه كار مي بندند.
شايد تا به حال نشنيده باشيد اما ماسال به دليل داشتن آب و هوايي معتدل جنگل ها، مراتع و ييلاق هاي باشكوهي دارد و به همين دليل يكي از اصلي ترين مناطق گردشگري گيلان به شمار مي رود. اما اين شهر سرسبز جاذبه هاي تاريخي زيادي هم دارد كه قلعه كول، شهرگاه، گورستان دوره اشكانيان در اسبه ريسه، دره خون، منطقه باستاني خنديله پشت، منطقه ييلاقي درآ، النزه و ساختمان قدميمي خاندان رحيمي در بيتم شاندرمن و ... بخشي از آنها هستند.
شهر آبشارهاي بلند
اگر گذارتان به ماسال افتاد حتما سري هم به بام سبز اين شهر بزنيد كه چشم انداز زيباي شهر را به شما نشان مي دهد. اين مجموعه در يك كيلومتري شهر قرار دارد و هنوز به بهره برداري كامل نرسيده اما تا چندي ديگر يكي از بي نظير ترين مناطق گردشگري استان خواهد بود كه علاوه بر جلگه شهر ماسال بخش هايي از شهرستان هاي صومعه سرا و بندرانزلي را هم به شما نشان خواهد داد.
ماسال همچنين آبشارهاي زيادي دارد كه مي توانيد آنها را در گوشه و كنار شهر ببينيد. مثل آبشار ويوز در مجاورت منطقه ييلاقي النزه در شاندرمن، آبشارخون با ارتفاع بيش از 15 متر، آبشار تولي نساء و آبشار رامينه با ارتفاع 10 متر و...
بزرگترين غار ماسال
در ماسال حدود 17 غار شناسايي شده كه بزرگترين و مهمترين آنها غار آويشو است. اين غار در 22 كيلومتري شهر ماسال قرار دارد و از دهانه اي به ارتفاع 15 متر و دهليزهاي به ارتفاع 50 سانتيمتر تا 30 مترتشكيل شده است.
اگر گذارتان به آويشو بيفتد، مي توانيد در داخل آن رودخانه اي را ببينيد كه در ادامه به چند آبشار بلند مي رسد. در داخل غار قنديل هاي آهكي تشكيل شده كه بلندي برخي از اين قنديل ها بيش از يك متر است و طول اين غار تا هزار و 700 متر قابل دسترس براي غارنوردان بوده و هنوز قابل استفاده عموم نيست.
غارهاي ديگري مثل غار باستاني خنديله پشت، غار چسلي، غار كلچال هم از ديگر غارهاي ديدني اين شهر هستند.
از گوشه و كنار ماسال
«پارك ساحلي ماسال» هم در كنار رودخانه خالكايي قرار دارد و جاي مناسبي است كه مي توانيد در آن يك روز تفريحي را همراه با خانواده تان داشته باشيد.
علاوه بر اين، «ارتفاعات آلاله پشته» هم از ديدني هاي اين منطقه است كه ميرزاكوچك خان جنگلي در ارتفاعات آن بر اثر كولاك و يخبندان از بين رفت. اگر گذارتان به آلاله پشته افتاد حتما سري هم به سنگ ياد بود او بزنيد كه محل مرگ او را نشان مي دهد و هرسال هزاران نفر از گردشگران از آن محل بازديد مي كنند.
«ديواره سنگي اسبه ريسه ماسال» هم يكي از صخره هاي بلند سنگ نوردي كشور است كه نه تنها فرصت سنگ نوردي را به حرفه اي هاي اين ورزش مي دهد، بلكه امكان كاياك سواري را هم به قايق ران هايي مي دهد كه دوست دارند در رودخانه خروشان پايين صخره ورزش كنند.
رنگين كماني در گلستان
سرزمين جاذبه هاي بكر و ناشناخته! اين شايد بهترين لقبي باشد كه بتوان به شهر شگفت انگيزي مثل كلاله (Kalale) داد. شهري در شرق استان گلستان كه تلفيقي از جالب ترين جاذبه هاي تاريخي و طبيعي اين استان است.
كلاله كه مدت زيادي از تبديل شدن آن به شهرستان نمي گذرد، از شمال به جمهوري تركمنستان، از جنوب به شهرستان گاليكش، از شرق به استان خراسان شمالي و از غرب به شهرستان مراوه تپه مي رسد. بنابراين عجيب نيست اگر كلاله را رنگين كمان استان گلستان بدانيم كه ردپاي فرهنگ و تمدن هر كدام از اين نواحي متفاوت در آن به چشم مي خورد.
اولين ردپاي اين تقريب فرهنگي را مي توانيد در ساختار جمعيتي اين شهر ببينيد. در كلاله علاوه بر عشاير شمال خراسان، حدود ? 160هزار نفر سكونت دارند كه تركيب جمعيتي آن ها را قوم فارس، تركمن، سيستاني، بلوچ تشكيل ميدهند.
اما كلاله ويژگي هاي ديگري هم براي اهميت يافتن در استان گلستان دارد: قرار گرفتن در مسير ارتباطي گلستان- خراسان و ارتباط با جمهوري تركمنستان كه سبب رفت و آمدهاي بسيار و ارتباطات گسترده شده مهم ترين دليل اهميت اين شهر است. علاوه بر اين، بخشي از طبيعت زيباي پارك ملي گلستان و سرچشمه رودخانه زاو كه از سرچشمه هاي پر آب گرگانرود است در اين منطقه واقع شده است.
كلاله خاستگاه تمدن هاي متعددي بوده كه در تاريخ پيدا شده اند و درست به همين دليل است كه در اين شهر حدود 142 اثر شامل ديوار دفاعي، غار، تپه، محوطه، قبرستان هاي قديمي، بناهاي تاريخي و...شناسايي شده و به ثبت رسيده است.
اگر گذارتان به كلاله افتاد، مي توانيد سري هم به زيارتگاه خالد نبي، زيارتگاه امام عبدالله، زيارتگاه امام زاده عوض، بردي ايشان، بقعه شيخ بغدادي، بقعه اولياء، بقعه ابوالقاسم جرجاني، بقعه آل خان بابا، بقعه امام زاده جعفر، بقعه مباركه پنج تن، مدرسه ديني و تاريخي كريم ايشان و بقعه سيد قليچ ايشان بزنيد كه از معروف ترين زيارتگاه هاي اين شهر هستند. علاوه بر اين، مدرسه حاجي ملا قليچ، پارك ملي گلستان، منطقه شكار ممنوع، سرچشمه و آبشار زاو، چشمه ساري سو، رود ساري سو هم از ديدني هاي كلاله هستند كه تماشاي آنها را نبايد از دست داد.
بيشتر مردم كلاله كشاورز و دامدار هستند. ارتفاعات كم نظير اين شهر باعث شده كه بهترين گونه هاي دامي گلستان و شايد كشور در اين منطقه پرورش پيدا كنند. اما زمين بخشنده كلاله محصولات كشاورزي را هم بي نصيب نگذاشته و گندم، جو، پنبه و دانه هاي روغني خوبي از كشتزارهاي اين شهر به دست مي آيد.
زنان كلاله اي اغلب قالي بافند و به بافت كفپوش هاي سنتي تركمن، سوزن دوزي بلوچ، پشم بافي، حصير بافي و نمد بافي كمك خرج خانواده شان هستند. بنابراين در سفر به كلاله گشت و گذار در بازار محلي و خريد سوغاتي از اين صنايع دستي را فراموش نكنيد؛ شايد به اين بهانه بتوانيد گوشه اي از محبت مردم مهمان نواز اين شهر را كه با نهايت تواضع از شما پذيرايي مي كنند، جبران كنيد!
براي رسيدن به كلاله بايد به منتهي اليه شرق استان گلستان سفر كنيد. موقعيت دقيق اين شهر را مي توانيد در نقشه زير ببينيد:
كليساي سنگي ماكو
كساني كه تا به حال گذرشان به استان آذربايجان غربي افتاده، در كنار تمام جاذبه هاي طبيعي و تاريخي اين استان، يك بناي زيباي تاريخي متفاوت را هم ديده اند كه معماري آن زمين تا آسمان با معماري بناهاي كهن ايراني متفاوت است. بناي تاريخي قره كليسا يا همان كليساي تادئوس مقدس، يكي از ديدني ترين جاذبه هاي آذربايجان غربي است كه در جنوب ماكو و 20كيلومتري شمال شرقي چالدران در كنار روستايي به همين نام قرار دارد.
قره كليسا مجموعه اي از سه كليساي اصلي با نامهاي قره كليسا يا سنت تادئوس، سنت استپانوس و زور زور است كه حدود سه سال قبل در فهرست ميراث جهاني يونسكو به ثبت رسيد. اين كليساي تاريخي در ناحيه بهبهجيك شهرستان چالدران قرار دارد و تاريخ ساخت آن به سال 43 ميلادي مي رسد اما در دوره هاي مختلفي، به دلايل مختلف ويران و مجددا بازسازي شد كه مهم ترين دوره هاي بازسازي آن به سال هاي 644 و 645 هجري قمري مي رسد.
در سال 1230 ميلادي (616 هجري) هنگام حمله چنگيز، قسمت بزرگي از اين كليسا ويران شد، ولي هنگام اقامت هلاكوخان مغول در آذربايجان، خواجه نصيرالدين طوسي به مرمت آن پرداخت.
اين كليسا يك بار هم در زلزله اي كه در سال 1319 ميلادي اتفاق افتاد، ويران شد و در سال 1691 ميلادي با سنگ هاي سياه، در سال 1810 با نصب سنگ هاي سفيد و در زمان قاجار به وسيله عباس ميرزا تعمير شد.
حصارهايي كه دور اين كليسا وجود دارد، در بيشتر كليساهاي ارمني ديده ميشود و در جنگ جهاني اول مردم روستاهاي اطراف قرهكليسا در پناه همين حصارها پانزده روز اسباب زحمت سربازان عثماني شدند
قره در زبان آذري به معناي سياه است و وجه تسميه اين بنا، سياه بودن قسمتي از كليسا است. ساختمان اصلي كليسا تماما از سنگ هاي سياه ساخته شده كه پس از بازسازي قسمتي از سنگ ها به وسيله سنگ هاي سفيد جايگزين شده است.
هرچه گنبد كليساي سفيد ساده است ديوارهايش پر از تزئين و حجاري است. در چپ و راست در ورودي، در طول ديوارها و جابهجاي آن از نقوش ايراني و مفاهيم مسيحي سود بردهاند.
حصارهايي كه دور اين كليسا وجود دارد، در بيشتر كليساهاي ارمني ديده ميشود و در جنگ جهاني اول مردم روستاهاي اطراف قرهكليسا در پناه همين حصارها پانزده روز اسباب زحمت سربازان عثماني شدند.
در مرحلهاي از پيشرفت معماري ارمني (قرن دهم تا چهاردهم ميلادي) از طول تالار گنبد كم كردند و گنبد را بر دو ستون غربي و ديوارهاي محراب قرار دادند. اين ويژگي در ساختمان سياه رنگ قرهكليسا وجود دارد و به معماري ارمنياش اصالت ميبخشد.
پشت ديوار شمالي، كليساي سياهرنگ پيداست و در ديوار جلويي يكي از جاذبههاي ساختمان كه پيكرههاي تمام قد حجاري شده است ديده ميشود. اين حجاريها 25 تاست و بزرگان كتاب مقدس و برخي بانيان قرهكليسا را نشان ميدهد.
با اين كه اين روزها درماكو چندان خبري از برف نيست اما كساني كه قرهكليسا را در روزهاي برفي ديدهاند بيش از بقيه حظ برده اند. آنچه بينندگان قرهكليسا خيلي زود و حتي گاهي بيش از خود ساختمان مسحورش ميشوند طبيعت زيباي اطراف آن است.