برج هاي دوقلوي قزوين
قزوين بهشت تاريخ دوستان است. شهري كه در هر وجب از خاك آن مي توانيد جاذبه هاي تاريخي زيادي را ببينيد كه از دوران هاي مختلف به جا مانده اند. اين بار اگر گذارتان به قزوين افتاد، پيش از آنكه به جاذبه هاي مشهورتر آن مثل الموت سري بزنيد، راهي جنوب غربي اين شهر شويد تا در يك كيلومتري حصارارضي از توابع خرقان غربي و در 32كيلومتري جاده قزوين – همدان برجهاي آرامگاهي خرقان را ببينيد. برج هاي دوقلوي زيبايي كه از دوره سلجوقي به جا مانده اند.
برجهاي آرامگاهي خرقان با بيش از 50 طرح آجري، جزء شاهكارهاي آجركاري معماري ايران به شمار ميآيند. اين برجها در محوطه وسيعي به فاصله كمي از يكديگر قرار گرفتهاند و از بسياري جهات به هم شبيهاند اما برج شرقي، قديميتر از برج غربي است.
اگر از نزديك سري به خرقان دوقلو بزنيد مي بينيد كه يكي از اين برج ها 8 ضلعي است و بر هر ضلع آن، طرحهاي متنوع آجري منقوش شده است. اين برج داراي گنبدي دوپوش است كه دو پلكان مارپيچ به آن منتهي ميشود.
ارتفاع اين آرامگاه در حدود 15 متر و قطر بناي آن حدود 11 متر است. بر اساس متن كوفي موجود در اين بنا، اين برج در سال 460 ه قمري ساخته شده است.
در اين بنا، معمار به جاي دو راه پله مارپيچي يك راه پله ساخته است. در بالاي ستوني كه راه پله مارپيچي درون آن ساخته شده است پنجره اي مستطيل شكل با قوس جناغي در پوشش خارجي قرار دارد تا نور لازم را در مسير راه پله تامين سازد.
برج دوم اما با فاصله حدود 30 متر از برج اول، از نظر شكل و ابعاد ، تقريبا هم اندازه برج اول است. اين بنا داراي گنبد دو پوش و يك پلكان منتهي به فضاي بين اين دو پوشش است. براي رسيدن به راه پله ها بايد از در مستطيل شكل كوتاهي كه داخل اتاق مقبره قرار دارد، گذشت.
تعداد پله هاي هر راه پله 22عدد است و با توجه به ويژگي هاي تاريخي بناي برج، مي توان گفت كه در ميان گنبدهاي 2 پوسته اي كه پوسته دوم آنها مخروطي شكل نيست، اين بنا نخستين گنبد 2پوسته قرن پنجم هجري به شمار مي رود و از اين نظر حايز اهميت است.
نماي خارجي بناي برج كاملا از آجرهاي تزئيني است. وجود همين نماي آجري است كه منظر برج را به صورت يكي از زيباترين و چشم گيرترين آثار معماري قرن پنجم ايران درآورده است. اين تزئينات روي ساقه گنبد و ضلع هاي هشت گانه صورت گرفته است.
ضلع سر در ورودي برج، تزئين بيشتري دارد. در اين محل، تزئينات خاصي كه عبارت از كتيبه اي 2خطي است وجود دارد. مضمون 2خط كتيبه مزبور عبارت است از: «به تاريخ سنه ستين و اربعمائه (460) عمل محمدبن مكي الزنجاني القبه»
سه گنبد اروميه
اگر اين روزها گذارتان به اروميه افتاد، مي توانيد سري به برج دوار اين شهر بزنيد كه مردم آن را با نام سه گنبد مي شناسند. اين آرامگاه در سال 580قمري در جنوب شرقى اروميه ساخته شده و در مركز بافت قديمي شهر قرار دارد. يعني درست در يكي از كوچههاي منشعب از خيابان استاد برزگر.سه گنبد يكي از بناهاي باقي مانده از دوران سلجوقي است كه به شكل استوانه با دو نوع مصالح سنگ و آجر ساخته شده است.
قطر بنا 5 متر و ارتفاع آن 13 متر است و برخى از مورخين عقيده دارند كه اين بنا به جاى آتشكدهاى از دورهٔ ساسانى احداث شده است، ولى هيچگونه سند معتبرى مبنى بر صحت ادعاى خود ندارند.
طبقه اول اين مقبره دو طبقهاي، سردابه اي است كه به وسيله پوششي از طبقه دوم جدا مي شود. سقف اصلي گنبد و ديوارهاي آن به طور كامل سالم و برجا است. طبقه دوم هم مثل ساير مقبرهاي دوره سلجوقي برروي سردابه ساخته شده است.
تزئينات سردر ورودي مقبره با خط كوفي تزئين شده كه با توجه به زمان ساختمان و مشابهت بنا با ساير مقابر دوره سلجوقي چنين به نظر ميرسد كه مقبره يا برج سه گنبد به احتمال زياد محل دفن يكي از بزرگان دوره سلجوقي باشد.
براساس بررسيهاي انجام شده بر روي كتيبه پيرامون سر در مقبره در سال 1367، نام پادشاهان" شيشقاط المظفري اطال الله بقائه" خوانده شد كه احتمال ميرود نام شخصيتهاي مدفون در اين مكان باشد. فرم بنا و شباهت آن با برج علاءالدين ورامين و مقابر ديگر زمان سلاجقه، دليل گويائي براي اين موضوع است كه بناي سه گنبد يكي از مقابر آن دوره است.
طبق اين كتيبه اين بنا به دستور يكي از امراي سلجوقي به نام شيث قاطه المظفري ساخته شده است. معماري اين بنا شباهت زيادي به قبرهاي قرن ششم هجري قمري بخصوص قبرهاي مراغه و ساير مقبره هاي دوره هاي سلجوقي دارد.بد نيست بدانيد كه در عصر سلجوقي، سير تحول آرامگاه سازي دوره اسلامي ايران، روندي رو به رشد و ترقي در پيش گرفت. تركان سلجوقي موفق شدند كه يك حكومت نمونه ايراني اسلامي را خلق و ارائه كنند و در اين ميان نقش اصلي بر عهده وزيران بزرگ ايراني آل سلجوق چون خواجه نظام الملك طوسي بود.
مساجد جامع و بناهاي آرامگاهي عصر سلجوقي مهمترين نمونههايي هستند كه نشان گر تعالي هنر و معماري اين دوره هستند. در ميان بناهاي آرامگاهي نيز برجها از مهمترين گونه اين بناها به شمار ميروند. مقصود از برج، آن دسته از بناهاي آرامگاهي است كه به صورت منفرد با طرح هاي استوانه اي، مكعبي، چند ضلعي و گاه پره دار با پوشش گنبدي از نوع دايره كم خيز و رك ساخته شده و سابقه طولاني در معماري اسلامي ايران دارد.
احتمال ميود تشابه ظاهري اين دسته از بناها با برجهاي حصارهاي دفاعي سبب نامگذاري آنها به برج شده است. اين دسته از آرامگاهها از جمله بهترين نمونههاي آرامگاهي ايران هستند كه تا كنون به همراه تزئينات هندسي و كتيبههاي تاريخي سالم بر جا ماندهاند.
سفر به شهر آجر
بهار خنك امسال شايد بهترين فرصت براي سفر به جنوب ايران باشد كه اين روزها بهترين آب و هواي سال را تجربه مي كند. معتدل، سرسبز و لطيف. اگر تصميم داريد تا در روزهاي باقي مانده از نوروز سري به جنوب ايران بزنيد، پيشنهاد مي كنيم سفر به دزفول را از دست ندهيد كه اين سفر مي تواند هم ميل طبيعت گردي شما را پاسخ بدهد و هم ذوق تاريخي تان را.
دزفول نمايشگاه آجرهاي ايران است. شهري كه با پيشينه تاريخي چند هزار ساله خود يكي از قديمي ترين شهرهاي استان خوزستان به شمار ميرود و البته يكي از گردشگر پذيرترين آنها كه هميشه مورد توجه شرق شناسان دنيا بوده است.
كاوشگران غربي معتقدند كه اولين امپراطوري گسترده كشور عيلام و به عبارتي اولين حكومت ايراني در محل دزفول فعلي قرار داشته است. تپههاي باستاني چغاميش هم با قدمت چهار هزار سال پيش از ميلاد مسيح، گنجينه اطلاعات كاملي از دورانهاي متعلق به هفتمين هزاره پيش از ميلاد تا شكوفايي كامل تمدن شوش است و در آن آثار يك شهر باستاني ساخته شده از خشت هاي پخته متعلق به عصر پيدايش خط به چشم مي خورد. به اين ترتيب ميتوان گفت كه دزفول اولين مركز خط و كتابت در ايران است.
هلن كانتر عضو هيات عمليات حفاري و باستان شناسي چغاميش معتقد است كه تپه چغاميش دزفول شهري از سپيده دم تاريخ است كه در دورههاي مختلف ويژگي هاي برجسته اي داشته است. مثل دانشگاه بزرگ جندي شاپور، به عنوان اولين و بزرگترين مركز آموزش پزشكي، فلسفه و نجوم در روزگار ساسانيان كه در آن دانشمنداني از سراسر دنيا به تحقيق و تدريس ميپرداختند.
روزگار قديم دزفول
دزفول شهر هزار و يك نام است. آوان، اندامش، قصر روناش و دژپل معروف ترين اسامي اين شهر هستند كه آخرين آنها، يك كلمه پهلوي است و از پلي كه در زمان شاپور اول ساساني با استفاده از اسراي رومي در دزفول ساخته شده، گرفته شده است. نام امروزي دزفول هم معرب همين كلمه است.
اما شايد مهم تر از همه اين ها، لقب شهر آجر باشد كه به گستردگي استفاده از آجر در اين منطقه اشاره دارد. در دزفول تا چشم كار مي كند، آجرچيني به سبك «خوون» به چشم مي خورد كه بعد از دزفول بيشترين نمونه آن را مي توان در شوشتر ديد.
اين نوع آجركاري در دوره صفويه توسعه فراواني پيدا كرد و تا اواخر دوران قاجاريه و پهلوي اول ادامه داشت. اما سالهاي 1330 هجري شمسي تا 1340 را ميتوان دهه كنار گزاردن اين هنر با ارزش و جايگزيني آجر مستطيل شكل غربي و مصالح ديگر دانست.
پيش از آن برجها و زيگوراتها و كاخهاي دزفول و حتي زيگورات ايلامي چغازنبيل كه قديمي ترين بناي شناخته شده در ايران به شمار ميرود، با خشتهايي بزرگ و ضخيم ساخته مي شدند. در دوره هخامنشيان از آجر لعابدار در ديوارهاي كاخ آپادانا و قصر شوش استفاده شده كه آنها نيز داراي ابعاد بزرگي هستند.
اما قديميترين ابعاد و اندازه آجر در شهر دزفول متعلق است به آجرهاي پل باستاني ساساني كه ساخت آن را به شاپور اول نسبت ميدهند. اين پل در قسمت پايين بر روي پايههاي سنگي باربر و در قسمت فوقاني با آجر مربع شكل دوره ساساني بنا شده است.
در دزفول، بناها بين شش تا هفت متر ارتفاع دارند و در آنها تزئينات متنوع و زيباي آجري به چشم مي خورد. پوشش ساختمانها عموما طاق و قوسي و از نوع پنج و هفت و نيم دايره است و قدمت عمومي بناها به دورههاي قاجار و پهلوي نسبت داده ميشود. البته آثاري از دوره صفوي نيز در اين بافت كهن وجود دارد و تك آثاري بسيار نفيس همچون پل قديم و آسيابها به دوره ساساني مرتبط است.
تاريخ سنگي ساساني
اگر علاقمند به بازديد از مناطق تاريخي هستيد، كازرون بهشت شماست. جايي كه مي تواند تاريخ را روي سنگ تراشه هايي نشانتان دهد كه نمونه آن را در كمتر كشوري مي توان پيدا كرد. اگر اين روزها گذارتان به شيراز و كازرون افتاد، سري هم به تنگ تاريخي چوگان در 23 كيلومتري شهر كازرون و رو به روي شهر باستاني بيشاپور بزنيد. جايي كه رودخانه شاپور جاري است و نه تنها سرسبزي آن به شما فرصت گشت و گذار در طبيعت را هم خواهد داد، بلكه در ارتفاعات آن امكان كوهنوردي و غارنوردي هم خواهيد داشت.
تنگ طبيعي و تاريخي چوگان 3 روستا به نام هاي تنگ چوگان بالا، تنگ چوگان پايين، تنگ چوگان وسطا دارد و كوه شاپور را با غار معروفش، مي توانيد مشرف به روستاي تنگ چوگان وسطا ببينيد. اما راه اصلي براي رسيدن به غار از تنگه چوگان عليا (روستاي كشكولي) ميگذرد.
اين دره علاوه بر 6نقش برجسته مربوط به شاپور اول و بهرام اول و دوم، مجسمه عظيمي از شاپور اول به ارتفاع 6 متر را در غار شاپور به شما نمايش مي دهد. نقش برجسته هاي اين تنگه نسبت به ساير نقوش دوره ساساني بزرگتر و شلوغتر هستند. به گونهاي كه 3 تا از اين نقش برجسته ها بيش از 30متر مربع مساحت دارند و در هر كدام نقش پيكر بيش از 30نفر تراشيده شده است.
اگر نقش برجسته هاي ديگري را هم در شهرهاي باستاني ايران ديده باشيد، تنها مي توانيد نقش برجسته صحنه شكار خسرو پرويز در طاق بستان كرمانشاه را با نقش برجسته هاي تنگ چوگان مقايسه كنيد. در حقيقت حجاريهاي ساساني تنگ چوگان در كنار طاق بستان كرمانشاه، نقش رستم و نقش رجب (در نزديكي تخت جمشيد) يكي از محوطه هاي تاريخي با ارزش آن دوره به شمار مي آيد.
نقش برجسته هاي تنگ چوگان در فاصلهاي كمتر از 500متر از شهر باستاني نيشابور قرار دارند و اگر از سمت بيشابور به اين تنگه وارد شويد چهارنمونه از اين نقش برجستهها را در شمال و سمت چپ و دو تاي ديگر را در جنوب و سمت راست خود خواهيد ديد.
اولين نقش برجسته اي كه بزرگترين و شلوغ ترين نقش برجسته در بين ديگران است، نقشي مربوط به جشن پيروزي شاپور اول بر امپراطوري روم است. شاپور در طي دوران 30 ساله فرمانروايي بر ايران دو بار با امپراطوري روم وارد جنگ شد. در پايان اولين نبرد، امپراتور روم در اثر شورش فرمانده گارد خود كشته شد و امپراتور بعدي روم براي استقرار پايههاي حكومت خود به سرعت پيشنهاد صلحي را همراه با قبول پرداخت غرامت و واگذاري ارمنستان به ايران را مطرح كرد. اما سالها بعد يك امپراتور تازه نفس ديگر براي جبران شكستهاي قبلي مجددا به ايران حمله كرد كه اين بار هم به دنبال شكست ارتش روم، همراه با 70هزار نفر از صاحب منصبان و لشكريانش به اسارت شاپور درآمد.
پس از آن، شاپور ايران را خورشيد گيتي تاب و تنها ابر قدرت دنيا خواند و دستور داد تا نقش اين پيروزي را در محلهاي متعددي بر كوه حك كنند. معروف ترين اين نقش برجستهها در نقش رستم و بزرگترين و باشكوه ترينهايشان در تنگ چوگان قرار دارند.
دومين نقش برجسته مربوط به پيروزي بهرام دوم بر اعراب بيابانگرد است كه در آن بهرام سوار بر اسب در سمت چپ نقش قرار داشته و اعراب در حال راهنمايي توسط سرداران ايراني به منظور پيشكش اسب و شتر در مقابل او ديده ميشوند.
سومين نقش برجسته كه كامل ترين و زيباترين نقش برجسته زمان ساساني به شمار ميآيد، مراسم دريافت حلقه شهرياري توسط بهرام اول از اهورامزدا را به تصوير كشيده است.
حكاكي اين نقش برجسته آنقدر هنرمندانه بوده كه حتي چين و چروك ها و حركت لباس و... نشان داده شده اند. همه چيز در اين نقش به شكل حيرت انگيزي تناسب دارد. حتي جزييات فيزيكي اسب و رگهاي روي پاي اسب هم مشخص شده است.
نقش برجسته چهارم صحنه پيروزي بهرام دوم بر ياغيان را به تصوير كشيده است. در اين نقش پادشاه در مركز نقش نشسته و در سمت راست او سربازان و سرداران ايراني به احترام ايستاده اند و اسرا و ياغيان هم در سمت چپ توسط سربازان ساساني به حضور شاه آورده ميشوند.
نقش برجسته پنجم كه در سمت راست تنگه واقع شده و سالم ترين نقش برجسته در ميان نقوش 6 گانه است هم به پيروزي شاپور بر دولت روم اختصاص دارد.
ششمين و آخرين نقش برجسته كه آن هم در سمت راست تنگه و دقيقا در كنار جاده واقع شده است متاسفانه بيشترين آسيب را در طي زمان ديده و قسمتهاي بالاي آن تقريبا از بين رفته است.
در اين نقش برجسته مراسم دريافت حلقه شهرياري توسط شاپور اول از اهورامزدا و همچنين پيروزي او در جنگ با روميان به تصوير كشيده شده و زير سم اسب مظهر اهورامزدا، اهريمن و زير پاي اسب شاپور، گرديانوس، امپراطور كشته شده، لگدمال ميشوند. فيليپ، امپراطور ديگر روم هم جلوي اسب شاه زانو زده و تقاضاي صلح و بخشش دارد.
امامزاده اي ميان باغ هاي تهران
اين روزها، براي پايتخت نشينان فرصت خوبي است تا سري به گوشه و كنار شهري بزنند كه جز شتاب و ترافيك و عجله از آن خيري نديده اند و دغدغه هاي روزمره شان مجال خوب ديدن آن را از آنها دريغ كرده است. به خصوص كه با تعطيلي نصف و نيمه شهر در نوروز، مي توانيد بدون دغدغه ترافيك و خيابان هاي شلوغ به هر جاي شهر كه دوست داريد سري بزنيد و تهرانگردي با خانواده را تجربه كنيد.
پيشنهاد امروز ما يكي از زيارتگاه هاي تهران است كه در غرب تهران قرار دارد. بقعه امام زادگان عينعلي و زينعلي در جنوب شرقي منطقه پونك كه يكي از زيارتگاه هاي قديمي و شناخته شده تهران است و به دليل قرار گرفتن در ميان باغ هاي قديمي پونك، امكان رفت و آمد وسايل نقليه عمومي تا مقابل بقعه وجود ندارد، ولي زائران مي توانند با پياده شدن در ايستگاه ابتداي خيابان پونه كه به ايستگاه امام زادگان عينعلي و زينعلي شهرت دارد و پيمودن مسيري كوتاه به زيارتگاه برسند.
در مورد نسب اين دو برادر نظريات مختلفي وجود دارد. طبق متن زيارت نامه موجود، امام زادگان دفن شده در بقعه، فرزندان امام چهارم، امام زين العابدين (عليه السلام) هستند. در متن اين زيارتنامه آمده است: «السلام عليكما يا قدوتي سادات النبوي يا زبدتي ذريات العلوي يا سيدي عين علي و يا زين علي يا ابني علي ابن الحسين يا بني رسول الله الثقلين.»
عده اي معتقدند كه اين دو برادر هنگام شهادت هفت ساله و سيزده ساله بوده اند كه در زمان امام رضا (عليه السلام) به اتفاق هارون الرشيد به ايران آمدند و پس از ورود آنها به ايران، مأموران دستگاه حكومتي كه قصد قتل عام سادات و فرزندان آنها را داشتند، در مسير مشهد راه را بر آنها بستند و در نتيجه متفرق شدند.
اين دو برادر نيز به قريه پونك آمدند و در همين محل توسط ميرابي به نام علي عمران به شهادت رسيدند. بنابر گفته بلاغي، لقب مدفونين در بقعه عون بن علي و زيدبن علي است كه در زبان عوام به عينعلي و زينعلي تبديل شده است.
بناي تاريخي
امامزاده عينعلي و زينعلي يكي از مكان هاي تاريخي تهران هم به شمار مي رود كه بناي آن به دوران فتحعلي شاه قاجار نسبت داده مي شود. اين بنا از بيرون هشت ضلعي و از داخل مربع شكل و به طول و عرض چهار متر بوده است. اما در زمان ناصرالدين شاه، يك ايوان در سمت شرق بقعه و مسجد كوچكي در، غرب آن اضافه شده و بقعه به شكل امروزي درآمده است.
امامزاده فضاي سرسبزي دارد كه خيلي وقت ها خانواده زائران براي خستگي در كردن به باغ هاي اطراف آن پناه مي برند.
براي رسيدن به اين بقعه بايد سري به ميدان پونك، بزرگراه اشرفي اصفهاني، بلوار پونه يك، خيابان پونه سه بزنيد. در واقع اگر از جنوب به شمال حركت كنيد، امامزاده در سمت راست بزرگراه اشرفي اصفهاني قرار دارد.
كاخي در بهشت ماكو
اين روزها مقصد نوروزي خيلي از سفرهاي داخلي استان هاي شمال غربي كشور و آذربايجان شرقي و غربي است اما شايد كمتر كسي باشد كه به قصد بازديد از جاذبه هاي تاريخي اين منطقه سفر كند. پيشنهاد ما براي سفر نوروزي شما، شهرستان ماكو و روستاهاي سرسبز و تاريخي اين شهر است كه شايد نمونه آن را در كمتر گوشه اي از كشور بتوانيد پيدا كنيد.
روستاي باغچه جوق (در زبان ارمني به معني ده) يكي از همين روستاهاي ديدني ماكو است كه در فاصله 6 كيلومتري از اين شهر و حدود 2 كيلومتري از سمت غرب جاده اصلي بازرگان قرار دارد.
اين روستا از غرب و جنوب به دامنه كوه چركين و چشمهاي به نام كليسه منتهي ميشود اما صرف نظر از تمام ديدني هاي طبيعي آن، ساختمان مجللي كه در بخش جنوب شرقي روستاي باغچه جوق قرار گرفته، شايد مهم ترين و توريستي ترين جاذبه تاريخي اين منطقه باشد كه بازديد از آن را نبايد از دست بدهيد.
قصر باغچه جوق در اواخر دوره قاجاريه و به دست تيمور تيموري معروف به اقبال السلطنه ماكوئي كه يكي از حكام مقتدر وقت و از سرداران مظفرالدين شاه بود ساخته شده است. اين قصر به علت ويژگيهاي ممتاز معماري و هنري در سال 1353 توسط دولت خريداري شد و بعد از انجام تعميرات ضروري و رفع خطر از آن به بازديد عموم گذاشته شد.
قصر تاريخي باغچه جوق از يك ساختمان دو طبقه تشكيل شده و در داخل محوطه باغي به مساحت 11 هكتار قراردارد. معماري كاخ تلفيقي از معماري سنتي ايراني و غربي است و به ويژه معماري روسيه اواخر سده نوزدهم در آن به چشم مي خورد.
گچبري ساختمان توسط اساتيد ايراني انجام گرفته و آئينهكاري آن در سطح عالي است. در بالاي عمارت دور تا دور گلدانها و مجسمهها وجود دارد كه اغلب جاي گل و چراغ است. پايه ستونها و گلدانها از سنگ خارا است و خوب حجاري شده است. اولين گرامافوني كه به ايران وارد شده در اين عمارت به چشم ميخورد كه طول بوق آن 60 سانتيمتر و ارتفاع پايهاش بيش از يك متر است.
پردههاي زربفت، مبلهاي بي نظير، تختخوابهاي متعدد با تشكهاي پر قو، كاغذ ديواريها و رنگآميزي سالنها و نقاشي سقف اتاقها، ظروف چيني اعلا و لوسترهاي كريستال، فضاي حياط با گلكاري و درختان ميوه و اشجار زينتي و حوضهاي وسيع بازديد كنندگان را به ياد كاخهاي افسانهاي مياندازد.
بخشي از باغ در پيرامون كاخ اصلي داراي طرحي از پيش انديشيده و تقريبا منظم و محصور است. اين محوطه توسط نردههاي چدني زيبايي از ساير بخشهاي باغ جدا شده كه تقريبا نقشي همچون اندروني ايفا ميكند. در بخشهايي از محوطه، آثاري از كفسازي سنگي باقي مانده است و در سمت غربي كاخ نيز نماي اصلي ساختمان حوض بيضي شكل ديده ميشود.
نماي خارجي بنا با مجسمههاي گچي كه سردرها و نردههاي گچي لبه بام را زينت دادهاند، ساختمان سنگي يا آشپزخانه كاخ كه با سنگهاي صيقلي و تراش خورده ساخته شده است و استخر بزرگ باغ كه جوي آبي از آن به قسمتهاي مختلف باغ جاري است از ديگر ديدنيهاي باغچه جوق به حساب ميآيد.
خانه هاي قديمي تهران
گوشه به گوشه تهران را كه بگرديد، خانه هاي قديمي و نامداري را مي بينيد كه در كوچه هاي قديمي شهر جا خوش كرده اند و تماشاي آن ها شما را به تاريخ هنر و معماري ايران مي برد. خانه هايي براي چند ساعت چرخ زدن در تاريخ كشور و سفر به دوران اجدادي!
خانه قوام السلطنه
اين خانه در خيابان امام خميني (ره)، خيابان 30 تير قرار دارد كه در حدود سال 1297 ه . ق به دستور احمد قوام ساخته شده است. در ابتدا به عنوان منزل مسكوني او مورد استفاده قرار مي گرفت، ولي بعدها به سفارت مصر اختصاص داده شد. طرح بنا عمارتي كوشكي است كه در آن پلكان سراسري محور طرح بوده و اتاق ها در اطراف محور چيده شده اند. در سال 1355 ه . ش فضاي داخلي اين بنا به موزه آبگينه و سفال هاي ايراني اختصاص داده شد.
خانه اعلم السلطنه
خانه اعلم السلطنه در خيابان حافظ، بن بست ايرانيان و در ضلع شمال غربي ساختمان بورس اوراق بهادار قرار دارد. ساخت بنا به دوره مظفرالدين شاه قاجار مي رسد كه حدود صد سال قبل اعلم السلطنه مالك آن شده است. نماي ساختمان نشان مي دهد كه سبك بنا آميزه اي از سبك معماري ايراني و غربي است. عمده تزئينات بنا، تزئينات آجري بوده كه بيشتر در نماسازي ديده مي شود. اين بنا در حال حاضر مركز آموزش جهاد سازندگي است و چندين بار مورد مرمت قرار گرفته است.
خانه شقاقي
اين بنا در شمالي ترين بخش منطقه 12 شهرداري تهران، در بخش شمالي خيابان شهيد تقوي حد فاصل خيابان فردوسي و لاله زار قرار دارد. اين خانه را اغلب با عنوان خانه كوشك مي شناسند. بنا شامل زيرزمين، همكف، طبقه اول و كلاه فرنگي است كه به صورت مورب در ميان زميني به ابعاد 33× 49 متر ايجاد شده است.
خانه اتحاديه
خانه امين السلطان معروف به خانه اتحاديه مانند ديگر خانه باغ هاي دوره قاجار داراي اندروني و بيروني است كه براي آن از دو جهت درهاي ورودي و خروجي در نظر گرفته اند. بخش اصلي اين خانه متعلق به دوره ناصري است كه در طي زمان بناهايي به آن اضافه يا كم شده است. امروزه يكي از بناهاي چندگانه كه در شمال غربي مجموعه قرار دارد مربوط به دوره قاجاريه است، ولي بقيه در دوره هاي بعد ساخته شده اند.
خانه مشيرالدوله
اين بنا در خيابان لاله زار، بين خيابان جمهوري و خيابان منوچهري قرار گرفته و در اصل متعلق به حسن پيرنيا بوده است. از خصوصيات اين بنا گچبري و كاشيكاري همراه با كاشي هاي منقوش به تصاوير شخصيت هاي اساطيري و تاريخي مي باشد كه همين خصوصيات باعث شده خانه پيرنيا يكي از خانه هاي شكيل تاريخي تهران به شمار رود. اين خانه داراي دو طبقه و يك زيرزمين مي باشد كه در مقابل آن حياط به نسبت بزرگي طراحي شده كه با درختان متعدد و آب نمايي، چشم نوازي مي كند.
خانه فاضل عراقي
اين خانه در غرب ميدان فردوسي، كوچه پارس قرار دارد كه موقوفه مرحوم فاضل عراقي است. سازنده و معمار عمارت با ايجاد پيش كرد و فرو رفتگي جزيي در نما، تنوع ايجاد كرده است. بخش مركزي نما با دري تمام شيشه در قسمت همكف و پنجره اي تمام شيشه در طبقه اول، پيش آمده ترين قسمت اين بنا به شمار مي رود. كاشي هاي عمارت بسيار نفيس و بر روي بسياري از آنها تصاوير شاهان و پادشاهان معروف ايران باستان در نهايت زيبايي نقش شده اند.
باغ فردوس
اين خانه ارزشمند و تاريخي در بخش شمالي شهر تهران قرار دارد. در داخل اين خانه گچ بري هاي كم نظيري به چشم مي خورد كه در طول زمان بارها مورد مرمت و بازسازي قرار گرفته اند. بنا در دوره قاجار ساخته شده و در ساخت هر يك از اتاقهاي آن يك گروه معمار و هنرمند نقش داشته اند.
عمارت مسعوديه
بناي تاريخي عمارت مسعوديه در خيابان اكباتان تهران به دستور ظل السلطان فرزند ناصرالدين شاه همزمان با كاخ گلستان احداث شد. آنچه امروزه از اين باغ و عمارت باقي مانده زميني به مساحت حدود دو هكتار در نيمه غربي مجموعه اي قديمي است. اين بنا داراي تالار سلام، ديوان خانه، حوضخانه، عمارت سردر، عمارت مشيريه و عمارت سيد جوادي است.
خانه امام جمعه
در بافت قديمي خيابان تهران و در خيابان ناصرخسرو، خانه معروف امام جمعه قرار دارد. اين بنا متعلق به يكي از امامان جمعه دوره قاجاريه تهران بوده و زمان ساخت آن به احتمال زياد بين سالهاي 1280 تا 1300 ه. ق است. مدخل ورودي بنا توسط راهرو باريكي به حياط به نسبت بزرگي متصل مي شود. وسط حياط حوص سنگي به شكل مستطيل قرار گرفته و در دو طرف آن دو ستون سنگي ديده مي شود كه بر روي سر ستون ها، مجسمه هايي به شكل انسان با پوشش دوران قاجار نصب شده است.
خانه اميربهادر
يكي از خانه هاي باارزش و مهم دوره قاجار به شمار مي رود كه متعلق به شادروان حسين پاشاخان معروف به اميربهادر جنگ، وزير دربار و وزير جنگ مظفرالدين شاه قاجار بوده است. مساحت كل اين بنا در حدود 3000 متر مربع مي باشد كه در بخش ساخته شده آن تالار بزرگ آينه كاري شده، زيرزمين آينه كاري شده، تالار بزرگ طبقه بالا، حوضخانه با تزئينات كاشيكاري و اتاقهاي متعدد طراحي و ساخته شده است. اين خانه در حال حاضر در اختيار انجمن مفاخر فرهنگي قرار دارد.
زيگورات چغازنبيل
شهر چغازنبيل
محدودهي حكومت ايلاميها خوزستان، لرستان، پشتكوه و كوههاي بختياري بود كه از غرب به دجله، از شرق به قسمتي از پارس، از شمال به راه بابل و همدان و از جنوب به خليج فارس محدود ميشد و پايتخت آن شهر باستاني شوش بود.
با به حكومت رسيدن اونتاش نپيريشا (Untash Napirisha) در قرن 13 قبل از ميلاد (1340–1300 قبل از ميلاد)، چغازنبيل به عنوان پايتخت مذهبي و سياسي ايلاميها در نزديكي رود دز ساخته شد و دوراونتاش (Dur Untash) ناميده شد. دوراونتاش به معناي قلعهي اونتاش است. در بعضي از متون به خط ميخي اين شهر الاونتاش (Ul Untash) ذكر شده كه به معني شهر اونتاش است.
اين شهر از سه حصار تودرتوي خشتي تشكيل شده و دروازهي اصلي آن بر روي حصار بزرگ در ضلع شرقي قرار دارد. در حد فاصل حصار اول و دوم كاخهاي شاهي و آرامگاههاي سلاطين ايلام قرار دارند. در بين حصار دوم و سوم بقاياي تصفيهخانهي آب ديده ميشود كه جزو قديميترين تأسيسات آبرساني به شمار ميرود. آب آن از رودخانهي كرخه در فاصلهي چهل و پنج كيلومتري از طريق كانالي تأمين ميشد. در مركز حصار سوم معبد اصلي (زيگورات) قرار دارد.
چُغازَنبيل
نيايشگاهي است باستاني كه در زمان ايلاميها ساخته شده است. چغازنبيل بخش بهجا مانده از شهر دوراونتش است. اين سازه در 1979 در فهرست ميراث جهاني يونسكو جاي گرفت. اين نيايشگاه توسط اونتاش گال (پيرامون 1250 پ.م.)، پادشاه بزرگ عيلام، و براي ستايش ايزد اينشوشيناك، نگهبان شهر شوش، ساخته شده است.
مكان جغرافيايي زيگورات (معبد هرمي شكل چند طبقه) چغازنبيل در 45 كيلومتري جنوب شهر شوش در نزديكي منطقه باستاني هفت تپه مي باشد . ( در محور اصلي شوش به اهواز ) بلندي آغازين آن 52 متر و 5 طبقه بوده است. امروزه ارتفاع آن 25 متر و تنها 2طبقه و نيم از آن باقي مانده است. «چغازنبيل» كه نام باستاني اين بنا بشمار ميآيد، واژهاي محلي و مركب از دو واژه چُغا (به معناي تپه در زبان لري) و زنبيل است كه اشاره اي است به مكان معبد كه سابقا تپه بوده و آن را به زنبيل واژگون تشبيه ميكردند. اين مكان نزد باستانشناسان به دور-اونتَش معروف است كه به معناي دژِ اونتش است. اونتاش گال پادشاه عيلامي است كه دستور ساخت اين شهر مذهبي را داده است. بناي چغازنبيل در ميانه اين شهر واقع شده است و مرتفعترين بخش آن است.
بلندي آغازين اين بنا 52متر در قالب5 طبقه بوده است. امروزه ارتفاع آن 25 متر و تنها دو طبقه و نيم از آن باقي مانده است. مسير دستيابي به چغازنبيل از طريق جاده اهواز به شوش است اما مكان آن دقيقاً بين شوشتر و شوش وجنوب شهر دزفول در كناره رود دز قرار دارد و اين خود حكايت از اين دارد كه در زمان ايجاد زيگورات شهرهاي دزفول (روناش) و شوش و شوشتر هر سه وجود داشته اند. اين نيايشگاه توسط اونتاش ناپيريش (حدود 1250 پ.م.)، پادشاه بزرگ عيلام، و براي ستايش ايزد اينشوشيناك، الهه نگهبان شهر شوش، ساخته شده است. و در حمله سپاه خونريز آشور بانيپال به همراه تمدن عيلامي ويران گرديد.
قرنهاي متمادي اين بنا در زير خاك به شكل زنبيلي واژگون مدفون بود تا اينكه به دست رومن گيرشمن فرانسوي در زمان پهلوي دوم از آن خاكبرداري گرديد. گرچه خاكبرداري از اين بناي محدب متقارن واقع شده در دل دشت صاف موجب تكميل دانش دنيا نسبت به پيشينه باستاني ايرانيان گرديد اما پس از گذشت حدود 50 سال از اين كشف، دست عوامل فرساينده طبيعي و بي دفاع گذاشتن اين بما در برابر آنها آسيبهاي فراواني را به اين بناي خشتي - گلي وارد كرده و خصوصا باقيمانده طبقات بالايي را نيز دچار فرسايش شديد كرده است.
منبع:ميراث فرهنگي وگردشگري-وب سايت چغازنبيل
كليساي سنگي ماكو
كساني كه تا به حال گذرشان به استان آذربايجان غربي افتاده، در كنار تمام جاذبه هاي طبيعي و تاريخي اين استان، يك بناي زيباي تاريخي متفاوت را هم ديده اند كه معماري آن زمين تا آسمان با معماري بناهاي كهن ايراني متفاوت است. بناي تاريخي قره كليسا يا همان كليساي تادئوس مقدس، يكي از ديدني ترين جاذبه هاي آذربايجان غربي است كه در جنوب ماكو و 20كيلومتري شمال شرقي چالدران در كنار روستايي به همين نام قرار دارد.
قره كليسا مجموعه اي از سه كليساي اصلي با نامهاي قره كليسا يا سنت تادئوس، سنت استپانوس و زور زور است كه حدود سه سال قبل در فهرست ميراث جهاني يونسكو به ثبت رسيد. اين كليساي تاريخي در ناحيه بهبهجيك شهرستان چالدران قرار دارد و تاريخ ساخت آن به سال 43 ميلادي مي رسد اما در دوره هاي مختلفي، به دلايل مختلف ويران و مجددا بازسازي شد كه مهم ترين دوره هاي بازسازي آن به سال هاي 644 و 645 هجري قمري مي رسد.
در سال 1230 ميلادي (616 هجري) هنگام حمله چنگيز، قسمت بزرگي از اين كليسا ويران شد، ولي هنگام اقامت هلاكوخان مغول در آذربايجان، خواجه نصيرالدين طوسي به مرمت آن پرداخت.
اين كليسا يك بار هم در زلزله اي كه در سال 1319 ميلادي اتفاق افتاد، ويران شد و در سال 1691 ميلادي با سنگ هاي سياه، در سال 1810 با نصب سنگ هاي سفيد و در زمان قاجار به وسيله عباس ميرزا تعمير شد.
حصارهايي كه دور اين كليسا وجود دارد، در بيشتر كليساهاي ارمني ديده ميشود و در جنگ جهاني اول مردم روستاهاي اطراف قرهكليسا در پناه همين حصارها پانزده روز اسباب زحمت سربازان عثماني شدند
قره در زبان آذري به معناي سياه است و وجه تسميه اين بنا، سياه بودن قسمتي از كليسا است. ساختمان اصلي كليسا تماما از سنگ هاي سياه ساخته شده كه پس از بازسازي قسمتي از سنگ ها به وسيله سنگ هاي سفيد جايگزين شده است.
هرچه گنبد كليساي سفيد ساده است ديوارهايش پر از تزئين و حجاري است. در چپ و راست در ورودي، در طول ديوارها و جابهجاي آن از نقوش ايراني و مفاهيم مسيحي سود بردهاند.
حصارهايي كه دور اين كليسا وجود دارد، در بيشتر كليساهاي ارمني ديده ميشود و در جنگ جهاني اول مردم روستاهاي اطراف قرهكليسا در پناه همين حصارها پانزده روز اسباب زحمت سربازان عثماني شدند.
در مرحلهاي از پيشرفت معماري ارمني (قرن دهم تا چهاردهم ميلادي) از طول تالار گنبد كم كردند و گنبد را بر دو ستون غربي و ديوارهاي محراب قرار دادند. اين ويژگي در ساختمان سياه رنگ قرهكليسا وجود دارد و به معماري ارمنياش اصالت ميبخشد.
پشت ديوار شمالي، كليساي سياهرنگ پيداست و در ديوار جلويي يكي از جاذبههاي ساختمان كه پيكرههاي تمام قد حجاري شده است ديده ميشود. اين حجاريها 25 تاست و بزرگان كتاب مقدس و برخي بانيان قرهكليسا را نشان ميدهد.
با اين كه اين روزها درماكو چندان خبري از برف نيست اما كساني كه قرهكليسا را در روزهاي برفي ديدهاند بيش از بقيه حظ برده اند. آنچه بينندگان قرهكليسا خيلي زود و حتي گاهي بيش از خود ساختمان مسحورش ميشوند طبيعت زيباي اطراف آن است.
سفر به هندوستان ايران!
اگر در ايام عيد اين فرصت را به دست نياورديد كه سفري به شهرهاي اطراف داشته باشيد، شايد بد نباشد كه يكي از آخر هفته هاي پيش رو را براي سفر انتخاب كنيد و از هواي مطبوع بهاري بهترين بهره را ببريد. استان زنجان ميتواند گزينه مناسبي براي سفر شما باشد. زنجان استان سردسيري است و زمستان سردي دارد، اما بهار آن به دليل داشتن هوايي معتدل، خالي از لطف نيست.
اين استان شامل 7 شهرستان به نامهاي زنجان، ابهر، طارم، خدابنده، خرمدره، ايجرود و ماهنشان است. اين منطقه يك واحد نيمهمستقل جغرافيايي است كه فلات آذربايجان را با شيب ملايمي به دشت قزوين مرتبط ميكند.
تنوع آب و هوايي استان زنجان سبب شده كه اين منطقه چهار فصل بوده و ظرفيتهاي بالايي در زمينه گردشگري طبيعي داشته باشد. به سبب شرايط خاص آب و هوايي منطقه، طارم استان زنجان را هندوستان ايران ميدانند.
چشمههاي آب معدني، رودخانههاي متعدد دائمي، جنگلها و آبشارهاي زيباي داخل جنگلها و روستاهاي ييلاقي كه در درههاي ارتفاعات طارم واقع شدهاند، اين منطقه را به پرجاذبهترين ناحيه طبيعي استان زنجان تبديل كرده است.
شهرستان خرمدره نيز كه از آن به عنوان باغشهر ياد ميشود، با اتكا به سرسبزي و باغهاي پرشمار خود، يكي از ديگر مناطق گردشگري اين منطقه است.
استان زنجان داراي بناها و آثار ديدني بسياري است كه براي مسافران و گردشگران از جذابيت خاصي برخوردار است. گنبد سلطانيه يكي از اين بناهاست كه در 35كيلومتري شهر زنجان واقع شده است.
قبل از نامگذاري سلطانيه، اين منطقه با يك قلعه و برج مراقبت و ديوارهايي از سنگ سبز ساخته شده بود. اين گنبد كه داراي پيچيدگيهاي فني و تزئينات زيبا و سحرانگيزي است، در دوران حكومت سلطان محمد خدابنده در تاريخ 704 هجري قمري احداث شده است.
از ديگر بناهاي اين شهر ميتوان به بناي رختشويخانه اشاره كرد كه اين بنا توسط 2 برادر به نامهاي مشهدي اكبر و مشهدياسماعيل ساخته شده و محل عمومي براي شستشوي لباس بوده است.
كاروانسراي سنگي، عمارت ذوالفقاري، مجموعه تفريحي ايل داغي و معبد داشكسن از ديگر بناهاي تاريخي اين استان است.
غار كتلهخور كه يكي از جاذبههاي ارزشمند و ديدني اين استان به شمار ميرود، غاري است خشكي ـ آبي در شهرستان خدابنده كه گفته ميشود اين غار آهكي به غار عليصدر همدان متصل ميشود و داراي طبقات متعددي است كه نمونه آن در جهان بسيار كم است.
غذاي محلي مردم زنجان بيشباهت به غذاهاي 2 استان آذربايجان شرقي و غربي نيست. مردم اين استان نيز به غذاهايي مانند آش ترش، شيربرنج، آش كشك، كوفته، قيقناق، حلواي شيره و آش رشته علاقه بسياري دارند.
بخش گردشگري تبيان
برگرفته از جام جم آنلاين