خراسان شمالي داراي يكهزار و ۳۲۳بقعه و امامزاده ، حسينيه و مسجد است كه جزو ميراث مقدس و معنوي اين استان محسوب ميشود.
از مجموع اين رقم ۱۲۳فقره را بقاع و امامزادهها، ۱۳۰تكيه و حسينيه و يك هزار و ۷۰فقره مساجد هستند كه زير نظر اداره اوقاف و امور خيريه استان اداره و ساماندهي ميشوند.
۴۹مورد از امامزادهها در بجنورد، ۳۲مورد در شيروان، ۲۱مورد در اسفراين، پنج مورد در مانهوسملقان و گرمه و جاجرم و ۱۱امامزاده نيز در شهرستان فاروج قرار دارند.
مردم اين خطه از اين اماكن به عنوان ميراث با ارزش و مقدس ديني ياد كرده و بيشتر اين اماكن به عنوان زيارتگاه مورد احترام و اقبال آنان است.
اكنون به معرفي برخي از امامزادههاي نامآشناي استان خراسان شمالي در شهرستانهاي مختلف اين استان ميپردازيم:
* امامزاده سلطان سيد عباس بن موسي بن جعفر (ع):
در دامنه تپه ماهورهاي جنوب شهر بجنورد، بارگاهي با گنبد فيروزهاي رنگ به چشم ميخورد كه نزد اهالي اين شهر به "معصومزاده" شهرت يافته است.
اين بقعه در واقع مدفن امامزاده سلطان سيد عباس فرزند امام موسي كاظم (ع) است كه در دوره حكومت بنيعباس از مدينه وارد خراسان شمالي شده و در اواخر سده هجري وفات يافته است.
* آرامگاه امامزاده حمزه بن موسي الكاظم (ع):
اين بناي چهار ايواني در شش كيلومتري شهرستان شيروان و در روستاي زيارت واقع شده است كه آن را مدفن امامزاده حمزه برادر علي بن موسي الرضا (ع) ذكر كردهاند.
اين بنا با تاق نماها، قوس بلند و تيزهدار ايوان، داراي دو حاشيه قابسازي و گچبري است.
بناي مذكور از جمله معدود آثار دوران غزنوي به شمار ميرود و ضريح آن به شكل مكعب مستطيل و به صورت مشبك چوبي در وسط حرم واقع شده است.
اين بنا به شماره ۷۰۴در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده است.
* آرامگاه شاهزاده عبدالرحمن خرق:
اين آرامگاه در فاصله ۶۲كيلومتري جنوب غرب شهرستان فاروج و در روستاي خرق قرار دارد.
بناي آرامگاه پلان مستطيل شكل يك ايواني، كه ورودي آن در ضلع جنوب شرقي است. گنبد خانه پلان چليپايي دارد و گنبد دو پوشش و مدور آن ۱۲متر از سطح زمين ارتفاع دارد.
زير پوسته پايين گنبد و فيلگوشها با گچ كاربندي و مقرنسكاري شده و بخشي از تاقنماهاي داخل به رنگ آبي و با طرحهاي گياهي مختلف و به سبك محلي نقاشي شده است.
به استناد شواهد تاريخي و باستان شناسي به احتمال فراوان بنا در دوره صفوي ساخته شده است و به شماره پنج هزار و ۹۴۶در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده است.
*آرامگاه بابا و بيبي:
اين آرامگاه نيز ديگر بقعه مذهبي شهرستان فاروج است كه در روستاي سرسبز خسرويه در بخش مركزي اين شهرستان و در ۲۶كيلومتري مركز شهرستان واقع شده است.
اين آرامگاه داراي يك سالن بزرگ و مرتفع و گنبد شيرواني پوش مخروطي و يك اتاق كوچك ميباشد و همچنين داراي يك صندوق چوبي كه مستطيل شكل بوده و داراي ارتفاع ۱/۵متر و با طول دو متر است كه بر روي آن نوشتههايي از آيات قرآني و نقوش اسلامي حكاكي شده است.
قدمت اين آرامگاه تيموري بوده و به شماره پنج هزار و ۹۴۵در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده است.
*آرامگاه شيخ رشيدالدين محمد بيدوازي:
اين آرامگاه نيز كه همواره علاقهمندان زيادي را به سوي خود كشانيده در روستاي بيدواز در فاصله ۲۵كيلومتري شهرستان اسفراين واقع شده است.
نام اين روستا به صورت بيدآواز و بندواز نيز در برخي از كتب تاريخي قيد شده كه مقبره شيخ رشيدالدين بيدوازي از مشهورترين عرفا و شعراي اين شهرستان در اين روستا قرار دارد.
پلان اين بقعه هشت ضلعي گنبد دار است و دو رديف كتيبه گچبري نفيس به خط ثلث به رنگ سفيد و متن لاجوردي كه شامل آياتي از قرآن مجيد و اسامي ائمه اطهار است در ارتفاع ۲/۴۰متري و ۵/۴۰متري از كف قرار دارد.
اين آرامگاه در دوره ايلخاني تيموري به شماره دو هزار و ۱۹۲در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده است.
استان خراسان شمالي يكي از جديد ترين استان هاي ايران است كه از تجزيه استان بزرگ خراسان (سابق) به وجود آمده است. اين منطقه؛ شش شهرستان با نام هاي بجنورد جاجرم, اسفراين, فاروج, شيروان, مانه وسملقان را دربرمي گيرد. مركزاين استان؛شهربجنورد است كه در مركز استان واقع شده است. كشاورزي اين ناحيه از شرايط مساعدي برخوردار بوده و در برخي نقاط چون شهرستان اسفراين حالتي نيمه صنعتي دارد.
استان خراسان شمالي از جاذبه هاي طبيعي و تاريخي با ارزشي برخوردار است كه بيش ترين آن هادر شهرستان اسفراين قرار گرفته و شامل قلعه هاي متعدد, امام زاده ها و شهرهاي تاريخي مي شود. شهرستان هاي شيروان و بجنورد نيز در برگيرنده جاذبه هاي متعددتاريخي و طبيعي هستند و اين منطقه را ازارزش هاي جهانگردي خاص خود برخوردار نموده است خراسان شمالي را اگر گنجينه فرهنگ ها لقب دهيم؛ گزافه گويي نكرده ايم. وجود قوميت هاي گوناگون كرمانج، فارس(تات)، ترك، تركمن، كرد و اقليت هاي بلوچ، عرب، لر و ترك ها با همه ويژگي هاي فرهنگي خاص خود شان سبب شده لقب ;گنجينه فرهنگ ها برازنده اين خطه با اهميت از جمهوري اسلامي ايران باشد. جاذبه هاي فرهنگي استان خراسان شمالي امروزه به يكي از مهم ترين ابزارهاي منطقه جهت جلب گردشگران مختلف ايراني و خارجي تبديل شده است. صنايع دستي استان خراسان شمالي كه توسط قوم هاي گوناگون اين خطه ساخته مي شوند؛ هر يك از ويژگي ها ي منحصر به خود برخوردار است. موسيقي استان خراسان شمالي نيز مخلوطي از نواهاي گوناگون همراه با اشعار زيباي محلي است كه براي گردشگران شنيدني و ديدني است. لباس هاي محلي هر يك از اقوام ياد شده نيز از ديگر جاذبه هاي فرهنگي استان خراسان شمالي به شمار مي آيند. قوم هاي تركمن، كرد،بلوچ، لر و عرب هر يك داراي ويژگي هاي فرهنگي، صنايع دستي، لباس هاي سنتي و موسيقي خاص خود است و همين گوناگوني؛ خراسان شمالي را به گنجينه زيباي فرهنگ ها و جاذبه هاي فرهنگي تبديل كرده است گردشگران فرهنگي استان خراسان شمالي با يك سفر به اين منطقه با چندين قوم و خصيصه هاي فرهنگي اقوام مختلف آشنا خواهند شد.
غذا از مهم ترين عناصر دخيل در صنعت گردشگري است. جاذبه هاي غذايي به حدي است كه مي تواند علاوه بر رفع نياز انسان به انرژي، انگيزه اي باشد براي عزيمت به نقطه اي دور جهت برخورداري از تجربه اي لذت بخش استان خراسان شمالي نيز از غذاهاي خاص خود برخوردار است. در اين استان علاوه بر تمام غذاهاي ايراني چون چلوكباب، قورمه سبزي و انواع كباب گوشت؛ غذاهاي مخصوص و محلي استان تهيه مي شوند.
نواع آش هاي محلي، اماج كماج، عقيقه، انواع پلوهاي محلي و انواع شيريني هاي و دسرها در شهرهاي مختلف استان خراسان شمالي تهيه مي شوند. اماج كماج؛ غذايي است كه اعتقادات مذهبي در آن دخالت عميقي دارند. اين غذا به نام ام البنين مادر گرامي حضرت ابولفضل (ع) درست مي شود و مناسبت آن شفاي بيمار، سلامتي مسافر، اداي قرض و... است. نحوه طبخ اين غذا به اين گونه است كه خانمي كه نذر دارد به اتفاق چند نفر از آشنايان در عصر روز دوشنبه ظرفي را در دست گرفته و درب خانه ها را مي زند و هر كس مقداري آرد، حبوبات، روغن و.. به آن ها مي دهد. سپس آن ها را روي سفره تميزي در اتاق قرار مي دهند و يك چراغ هم روشن مي كنند ونمي گذارند كسي تا صبح وارد اتاق شود. صبح روز سه شنبه در هنگام طلوع آفتاب هفت شمع روشن مي كنند و يك زن متدين وارد اتاق مي شود، دو ركعت نماز به نيت حضرت عباس (ع) مي خواند، سپس زني كه خود اداي نذر كرده با چند نفر ديگر وارد اتاق مي شوند، بعد آرد ها را خمير كرده و به صورت نان فطير مي پزند ومواد ديگري به آن اضافه مي كنند كه به آن كماج مي گويند. مقداري از آرد را با روغن و كمي زعفران مخلوط مي كنند و به صورت دانه هاي كوچك در مي آورند كه به آن اماج مي گويند. هنگامي كه اماج آماده شد، نخود و لوبيا و عدس و تره و برگ چغندر را در ظرفي پخته و اماج نيز به آن ها اضافه مي كنند وآن را با شاخه نازك به هم مي زنند هنگام ظهر سفره چيده مي شود به طوري كه فطير كماج را تكه تكه كرده و با آجيل و كشمش مخلوط كرده و روي سفره مي گذارند و شمع هم روشن مي كنند و بعد از خواندن روضه، آش بين مهمان ها تقسيم مي شود.
آداب و رسوم محلي در خراسان شمالي -ادامه
جاذبه هاي اجتماعي استان خراسان شمالي بخش مهمي از ديدني هاي اين منطقه را تشكيل مي دهند. استان خراسان شمالي از نظر اجتماعي يك دست نبوده و محل زندگي اقوام گوناگون است. قوميت هاي مختلفي در استان خراسان شمالي زندگي مي كنند كه از جمله آن ها مي توان: قوم هاي كرمانج، تات، ترك، تركمن، كرد، اقليت هاي بلوچ، عرب، لر و فارس هاي مهاجر را نام برد. وجود قوميت هاي گوناگون و فرهنگ هاي متنوع سبب به وجود آمدن تنوع بسياري در جاذبه هاي اجتماعي اين سرزمين شده به طوري كه هر يك از اقوام ياد شده داراي آداب و رسوم، جشن ها، آيين هاي گوناگون و مراسم ها و غذاهاي محلي خاص خود هستند. لباس هاي محلي و رنگارنگ اقوام مختلف، شيوه ييلاق و قشلاق عشاير استان خراسان شمالي و آداب و رسوم خاص آن ها همواره براي بازديدكنندگان و گردشگران اجتماعي جذاب و ديدني است. جشن ها و آيين هاي محلي كه بر اساس آداب و رسوم هر يك از اقوام در اين استان برگزار مي شوند؛ از ديگر جاذبه هاي اجتماعي منطقه به شمار مي آيند و در كنار غذاها و خوراكي هاي لذيذ اين ديار؛ نقش مهم و قابل توجهي را در جلب رضايت گردشگران ايفا مي كنند.
مردم استان خراسان شمالي داراي نژاد آريايي بوده و اقوام مختلفي كه در اين استان زندگي مي كنند همگي ريشه آريايي داشته و نژاد واحدي دارند. كردها، ترك ها، لرها، عرب ها و بلوچ ها هريك در حفظ آداب و رسوم خود كوشا بوده و آداب و رسوم خاص خود را رعايت مي كنند در استان خراسان شمالي خانواده از پدر و مادر و فرزندان تشكيل شده است و در بعضي از خانواده ها پدر و مادر بزرگ نيز همراه بچه ها و نوه هاي خود زندگي مي كنند. ساختار خانواده ها بر پدرسالاري استوار است و تصميم نهايي را پدر يا پسر بزرگ خانواده مي گيرد. در ايلات و طوايف استان خراسان شمالي زنان داراي نقش موثر و مفيدي هستند.
در اين استان مراسم سوگواري كه به سوگواري هاي عمومي و خصوصي تقسيم مي شوند از آداب و رسوم خاص خود برخوردارند. سوگواري هاي عمومي از دهه اول ماه محرم آغاز شده و تا آخر ماه صفر با آيين هاي مخصوص ادامه دارند. مراسم هاي سوگواري هاي خصوصي نيز از سه روز تا چهل روز متغير بوده و بنا بر فرهنگ قوميتي از آداب مختلفي برخوردار است. در تاريخ فرهنگ و تمدن ايراني، جشنها و روزهاي عيد، ريشه در تاريخ افسانهاي ايران باستان يعني سلسله پيشدادي دارند.
جشن ها و آيين هاي استان خراسان شمالي به جشن هاي مذهبي، ملي و محلي تقسيم مي شوند. جشن هاي بزرگ مذهبي در استان خراسان شامل: جشن ميلاد حضرت محمد (ص)جشن ميلاد حضرت فاطمه (س) (روز مادر)جشن ميلاد حضرت على (ع)( روز پدر)، جشن هاي بزرگ نيمه شعبان، روز ميلاد حضرت امام زمان (عج )، مراسم هاي آغاز ماه مبارك رمضان و آداب گرفتن روزه، جشن بزرگ عيد فطر و عيد قربان، جشن بزرگ غدير خم و تعيين حضرت امام علي(ع) به جانشيني حضرت رسول الله(ص)، جشن بزرگ بعثت حضرت محمد (ص) و جشن ميلاد ديگر امامان معصوم (ع) از جمله جشن هاي مذهبي مهم استان خراسان شمالي به شمار مي آيند در ميان جشن هاي ملي؛ جشن هاي ويژه عيد نوروز مهم ترين و بزرگ ترين جشن ها به شمار مي آيند.
نخستين جشن ايراني به نام نوروز از زمان پادشاهي جمشيد مرسوم شد و در زمان هاي بعد، جشنها و آيينهاي ديگري چون تيرگان، مهرگان، سده و غيره در فرهنگ ايران پديد آمدند. اعياد ملي، مذهبي و محلي در استان خراسان شمالي بر حسب كيش و آيين هر يك از اقوام نزد آن ها پاس داشته مي شوند. تركمن ها عقيده دارند زماني كه جمشيد به عنوان چهارمين پادشاه پيشداديان بر تخت سلطنت نشست آن روز را نوروز ناميدند. تركمن ها دراين روزها با پختن غذاهاي معروف نوروزي مانند: نوروز كجه، نوروز بامه، سمني (سمنو) و اجراي بازي هاي مختلف توسط جوانان تركمن حال وهواي ديگري به اين جشن و شادي مي دهند. در ايام نوروز مسابقات مختلفي در بين تركمن ها برگزار مي شود كه مي توان به مسابقات اسب دواني، كشتي، پرش براي گرفتن دستمال از بلندي، خروس جنگي،شاخ زني ميش ها، شطرنج بازي، مهره بازي،تاب بازي اشاره نمود. ضمن آن كه ديد و بازديد در ايام نوروز در ميان مردم تركمن از جايگاه و منزلت خاصي برخورداراست
صنايع دستي و سوغات استان قاليچه و پشتي تركمني ، گليم و جاجيم ، چادرشب ابريشمي ، كلاه كركي ، چارق دوزي ، پوستين دوزي ، زين سازي از مهمترين صنايع دستي استان محسوب مي شود كه نقش مهمي در جلب جهانگرد دارد . علاوه بر اين لباسهاي محلي و سنتي ( كردي و تركمني ) نيز اهميت خاصي دارند . آبنبات(شكر پنير) بجنورد نيز از سوغات مهم اين استان محسوب مي شود.
جاذبه هاي اجتماعي استان خراسان شمالي بخش مهمي از ديدني هاي اين منطقه را تشكيل مي دهند. استان خراسان شمالي از نظر اجتماعي يك دست نبوده و محل زندگي اقوام گوناگون است. قوميت هاي مختلفي در استان خراسان شمالي زندگي مي كنند كه از جمله آن ها مي توان: قوم هاي كرمانج، تات، ترك، تركمن، كرد، اقليت هاي بلوچ، عرب، لر و فارس هاي مهاجر را نام برد. وجود قوميت هاي گوناگون و فرهنگ هاي متنوع سبب به وجود آمدن تنوع بسياري در جاذبه هاي اجتماعي اين سرزمين شده به طوري كه هر يك از اقوام ياد شده داراي آداب و رسوم، جشن ها، آيين هاي گوناگون و مراسم ها و غذاهاي محلي خاص خود هستند. لباس هاي محلي و رنگارنگ اقوام مختلف، شيوه ييلاق و قشلاق عشاير استان خراسان شمالي و آداب و رسوم خاص آن ها همواره براي بازديدكنندگان و گردشگران اجتماعي جذاب و ديدني است. جشن ها و آيين هاي محلي كه بر اساس آداب و رسوم هر يك از اقوام در اين استان برگزار مي شوند؛ از ديگر جاذبه هاي اجتماعي منطقه به شمار مي آيند و در كنار غذاها و خوراكي هاي لذيذ اين ديار؛ نقش مهم و قابل توجهي را در جلب رضايت گردشگران ايفا مي كنند.
مردم استان خراسان شمالي داراي نژاد آريايي بوده و اقوام مختلفي كه در اين استان زندگي مي كنند همگي ريشه آريايي داشته و نژاد واحدي دارند. كردها، ترك ها، لرها، عرب ها و بلوچ ها هريك در حفظ آداب و رسوم خود كوشا بوده و آداب و رسوم خاص خود را رعايت مي كنند در استان خراسان شمالي خانواده از پدر و مادر و فرزندان تشكيل شده است و در بعضي از خانواده ها پدر و مادر بزرگ نيز همراه بچه ها و نوه هاي خود زندگي مي كنند. ساختار خانواده ها بر پدرسالاري استوار است و تصميم نهايي را پدر يا پسر بزرگ خانواده مي گيرد. در ايلات و طوايف استان خراسان شمالي زنان داراي نقش موثر و مفيدي هستند.
در اين استان مراسم سوگواري كه به سوگواري هاي عمومي و خصوصي تقسيم مي شوند از آداب و رسوم خاص خود برخوردارند. سوگواري هاي عمومي از دهه اول ماه محرم آغاز شده و تا آخر ماه صفر با آيين هاي مخصوص ادامه دارند. مراسم هاي سوگواري هاي خصوصي نيز از سه روز تا چهل روز متغير بوده و بنا بر فرهنگ قوميتي از آداب مختلفي برخوردار است. در تاريخ فرهنگ و تمدن ايراني، جشنها و روزهاي عيد، ريشه در تاريخ افسانهاي ايران باستان يعني سلسله پيشدادي دارند.
جشن ها و آيين هاي استان خراسان شمالي به جشن هاي مذهبي، ملي و محلي تقسيم مي شوند. جشن هاي بزرگ مذهبي در استان خراسان شامل: جشن ميلاد حضرت محمد (ص)جشن ميلاد حضرت فاطمه (س) (روز مادر)جشن ميلاد حضرت على (ع)( روز پدر)، جشن هاي بزرگ نيمه شعبان، روز ميلاد حضرت امام زمان (عج )، مراسم هاي آغاز ماه مبارك رمضان و آداب گرفتن روزه، جشن بزرگ عيد فطر و عيد قربان، جشن بزرگ غدير خم و تعيين حضرت امام علي(ع) به جانشيني حضرت رسول الله(ص)، جشن بزرگ بعثت حضرت محمد (ص) و جشن ميلاد ديگر امامان معصوم (ع) از جمله جشن هاي مذهبي مهم استان خراسان شمالي به شمار مي آيند در ميان جشن هاي ملي؛ جشن هاي ويژه عيد نوروز مهم ترين و بزرگ ترين جشن ها به شمار مي آيند.
نخستين جشن ايراني به نام نوروز از زمان پادشاهي جمشيد مرسوم شد و در زمان هاي بعد، جشنها و آيينهاي ديگري چون تيرگان، مهرگان، سده و غيره در فرهنگ ايران پديد آمدند. اعياد ملي، مذهبي و محلي در استان خراسان شمالي بر حسب كيش و آيين هر يك از اقوام نزد آن ها پاس داشته مي شوند. تركمن ها عقيده دارند زماني كه جمشيد به عنوان چهارمين پادشاه پيشداديان بر تخت سلطنت نشست آن روز را نوروز ناميدند. تركمن ها دراين روزها با پختن غذاهاي معروف نوروزي مانند: نوروز كجه، نوروز بامه، سمني (سمنو) و اجراي بازي هاي مختلف توسط جوانان تركمن حال وهواي ديگري به اين جشن و شادي مي دهند. در ايام نوروز مسابقات مختلفي در بين تركمن ها برگزار مي شود كه مي توان به مسابقات اسب دواني، كشتي، پرش براي گرفتن دستمال از بلندي، خروس جنگي،شاخ زني ميش ها، شطرنج بازي، مهره بازي،تاب بازي اشاره نمود. ضمن آن كه ديد و بازديد در ايام نوروز در ميان مردم تركمن از جايگاه و منزلت خاصي برخورداراست
صنايع دستي و سوغات استان قاليچه و پشتي تركمني ، گليم و جاجيم ، چادرشب ابريشمي ، كلاه كركي ، چارق دوزي ، پوستين دوزي ، زين سازي از مهمترين صنايع دستي استان محسوب مي شود كه نقش مهمي در جلب جهانگرد دارد . علاوه بر اين لباسهاي محلي و سنتي ( كردي و تركمني ) نيز اهميت خاصي دارند . آبنبات(شكر پنير) بجنورد نيز از سوغات مهم اين استان محسوب مي شود.
جاذبه هاي اجتماعي استان خراسان شمالي بخش مهمي از ديدني هاي اين منطقه را تشكيل مي دهند. استان خراسان شمالي از نظر اجتماعي يك دست نبوده و محل زندگي اقوام گوناگون است. قوميت هاي مختلفي در استان خراسان شمالي زندگي مي كنند كه از جمله آن ها مي توان: قوم هاي كرمانج، تات، ترك، تركمن، كرد، اقليت هاي بلوچ، عرب، لر و فارس هاي مهاجر را نام برد. وجود قوميت هاي گوناگون و فرهنگ هاي متنوع سبب به وجود آمدن تنوع بسياري در جاذبه هاي اجتماعي اين سرزمين شده به طوري كه هر يك از اقوام ياد شده داراي آداب و رسوم، جشن ها، آيين هاي گوناگون و مراسم ها و غذاهاي محلي خاص خود هستند. لباس هاي محلي و رنگارنگ اقوام مختلف، شيوه ييلاق و قشلاق عشاير استان خراسان شمالي و آداب و رسوم خاص آن ها همواره براي بازديدكنندگان و گردشگران اجتماعي جذاب و ديدني است. جشن ها و آيين هاي محلي كه بر اساس آداب و رسوم هر يك از اقوام در اين استان برگزار مي شوند؛ از ديگر جاذبه هاي اجتماعي منطقه به شمار مي آيند و در كنار غذاها و خوراكي هاي لذيذ اين ديار؛ نقش مهم و قابل توجهي را در جلب رضايت گردشگران ايفا مي كنند.
مردم استان خراسان شمالي داراي نژاد آريايي بوده و اقوام مختلفي كه در اين استان زندگي مي كنند همگي ريشه آريايي داشته و نژاد واحدي دارند. كردها، ترك ها، لرها، عرب ها و بلوچ ها هريك در حفظ آداب و رسوم خود كوشا بوده و آداب و رسوم خاص خود را رعايت مي كنند در استان خراسان شمالي خانواده از پدر و مادر و فرزندان تشكيل شده است و در بعضي از خانواده ها پدر و مادر بزرگ نيز همراه بچه ها و نوه هاي خود زندگي مي كنند. ساختار خانواده ها بر پدرسالاري استوار است و تصميم نهايي را پدر يا پسر بزرگ خانواده مي گيرد. در ايلات و طوايف استان خراسان شمالي زنان داراي نقش موثر و مفيدي هستند.
در اين استان مراسم سوگواري كه به سوگواري هاي عمومي و خصوصي تقسيم مي شوند از آداب و رسوم خاص خود برخوردارند. سوگواري هاي عمومي از دهه اول ماه محرم آغاز شده و تا آخر ماه صفر با آيين هاي مخصوص ادامه دارند. مراسم هاي سوگواري هاي خصوصي نيز از سه روز تا چهل روز متغير بوده و بنا بر فرهنگ قوميتي از آداب مختلفي برخوردار است. در تاريخ فرهنگ و تمدن ايراني، جشنها و روزهاي عيد، ريشه در تاريخ افسانهاي ايران باستان يعني سلسله پيشدادي دارند.
جشن ها و آيين هاي استان خراسان شمالي به جشن هاي مذهبي، ملي و محلي تقسيم مي شوند. جشن هاي بزرگ مذهبي در استان خراسان شامل: جشن ميلاد حضرت محمد (ص)جشن ميلاد حضرت فاطمه (س) (روز مادر)جشن ميلاد حضرت على (ع)( روز پدر)، جشن هاي بزرگ نيمه شعبان، روز ميلاد حضرت امام زمان (عج )، مراسم هاي آغاز ماه مبارك رمضان و آداب گرفتن روزه، جشن بزرگ عيد فطر و عيد قربان، جشن بزرگ غدير خم و تعيين حضرت امام علي(ع) به جانشيني حضرت رسول الله(ص)، جشن بزرگ بعثت حضرت محمد (ص) و جشن ميلاد ديگر امامان معصوم (ع) از جمله جشن هاي مذهبي مهم استان خراسان شمالي به شمار مي آيند در ميان جشن هاي ملي؛ جشن هاي ويژه عيد نوروز مهم ترين و بزرگ ترين جشن ها به شمار مي آيند.
نخستين جشن ايراني به نام نوروز از زمان پادشاهي جمشيد مرسوم شد و در زمان هاي بعد، جشنها و آيينهاي ديگري چون تيرگان، مهرگان، سده و غيره در فرهنگ ايران پديد آمدند. اعياد ملي، مذهبي و محلي در استان خراسان شمالي بر حسب كيش و آيين هر يك از اقوام نزد آن ها پاس داشته مي شوند. تركمن ها عقيده دارند زماني كه جمشيد به عنوان چهارمين پادشاه پيشداديان بر تخت سلطنت نشست آن روز را نوروز ناميدند. تركمن ها دراين روزها با پختن غذاهاي معروف نوروزي مانند: نوروز كجه، نوروز بامه، سمني (سمنو) و اجراي بازي هاي مختلف توسط جوانان تركمن حال وهواي ديگري به اين جشن و شادي مي دهند. در ايام نوروز مسابقات مختلفي در بين تركمن ها برگزار مي شود كه مي توان به مسابقات اسب دواني، كشتي، پرش براي گرفتن دستمال از بلندي، خروس جنگي،شاخ زني ميش ها، شطرنج بازي، مهره بازي،تاب بازي اشاره نمود. ضمن آن كه ديد و بازديد در ايام نوروز در ميان مردم تركمن از جايگاه و منزلت خاصي برخورداراست
صنايع دستي و سوغات استان قاليچه و پشتي تركمني ، گليم و جاجيم ، چادرشب ابريشمي ، كلاه كركي ، چارق دوزي ، پوستين دوزي ، زين سازي از مهمترين صنايع دستي استان محسوب مي شود كه نقش مهمي در جلب جهانگرد دارد . علاوه بر اين لباسهاي محلي و سنتي ( كردي و تركمني ) نيز اهميت خاصي دارند . آبنبات(شكر پنير) بجنورد نيز از سوغات مهم اين استان محسوب مي شود
جاذبه هاي اجتماعي استان خراسان شمالي بخش مهمي از ديدني هاي اين منطقه را تشكيل مي دهند. استان خراسان شمالي از نظر اجتماعي يك دست نبوده و محل زندگي اقوام گوناگون است. قوميت هاي مختلفي در استان خراسان شمالي زندگي مي كنند كه از جمله آن ها مي توان: قوم هاي كرمانج، تات، ترك، تركمن، كرد، اقليت هاي بلوچ، عرب، لر و فارس هاي مهاجر را نام برد. وجود قوميت هاي گوناگون و فرهنگ هاي متنوع سبب به وجود آمدن تنوع بسياري در جاذبه هاي اجتماعي اين سرزمين شده به طوري كه هر يك از اقوام ياد شده داراي آداب و رسوم، جشن ها، آيين هاي گوناگون و مراسم ها و غذاهاي محلي خاص خود هستند. لباس هاي محلي و رنگارنگ اقوام مختلف، شيوه ييلاق و قشلاق عشاير استان خراسان شمالي و آداب و رسوم خاص آن ها همواره براي بازديدكنندگان و گردشگران اجتماعي جذاب و ديدني است. جشن ها و آيين هاي محلي كه بر اساس آداب و رسوم هر يك از اقوام در اين استان برگزار مي شوند؛ از ديگر جاذبه هاي اجتماعي منطقه به شمار مي آيند و در كنار غذاها و خوراكي هاي لذيذ اين ديار؛ نقش مهم و قابل توجهي را در جلب رضايت گردشگران ايفا مي كنند.
مردم استان خراسان شمالي داراي نژاد آريايي بوده و اقوام مختلفي كه در اين استان زندگي مي كنند همگي ريشه آريايي داشته و نژاد واحدي دارند. كردها، ترك ها، لرها، عرب ها و بلوچ ها هريك در حفظ آداب و رسوم خود كوشا بوده و آداب و رسوم خاص خود را رعايت مي كنند در استان خراسان شمالي خانواده از پدر و مادر و فرزندان تشكيل شده است و در بعضي از خانواده ها پدر و مادر بزرگ نيز همراه بچه ها و نوه هاي خود زندگي مي كنند. ساختار خانواده ها بر پدرسالاري استوار است و تصميم نهايي را پدر يا پسر بزرگ خانواده مي گيرد. در ايلات و طوايف استان خراسان شمالي زنان داراي نقش موثر و مفيدي هستند.
در اين استان مراسم سوگواري كه به سوگواري هاي عمومي و خصوصي تقسيم مي شوند از آداب و رسوم خاص خود برخوردارند. سوگواري هاي عمومي از دهه اول ماه محرم آغاز شده و تا آخر ماه صفر با آيين هاي مخصوص ادامه دارند. مراسم هاي سوگواري هاي خصوصي نيز از سه روز تا چهل روز متغير بوده و بنا بر فرهنگ قوميتي از آداب مختلفي برخوردار است. در تاريخ فرهنگ و تمدن ايراني، جشنها و روزهاي عيد، ريشه در تاريخ افسانهاي ايران باستان يعني سلسله پيشدادي دارند.
جشن ها و آيين هاي استان خراسان شمالي به جشن هاي مذهبي، ملي و محلي تقسيم مي شوند. جشن هاي بزرگ مذهبي در استان خراسان شامل: جشن ميلاد حضرت محمد (ص)جشن ميلاد حضرت فاطمه (س) (روز مادر)جشن ميلاد حضرت على (ع)( روز پدر)، جشن هاي بزرگ نيمه شعبان، روز ميلاد حضرت امام زمان (عج )، مراسم هاي آغاز ماه مبارك رمضان و آداب گرفتن روزه، جشن بزرگ عيد فطر و عيد قربان، جشن بزرگ غدير خم و تعيين حضرت امام علي(ع) به جانشيني حضرت رسول الله(ص)، جشن بزرگ بعثت حضرت محمد (ص) و جشن ميلاد ديگر امامان معصوم (ع) از جمله جشن هاي مذهبي مهم استان خراسان شمالي به شمار مي آيند در ميان جشن هاي ملي؛ جشن هاي ويژه عيد نوروز مهم ترين و بزرگ ترين جشن ها به شمار مي آيند.
نخستين جشن ايراني به نام نوروز از زمان پادشاهي جمشيد مرسوم شد و در زمان هاي بعد، جشنها و آيينهاي ديگري چون تيرگان، مهرگان، سده و غيره در فرهنگ ايران پديد آمدند. اعياد ملي، مذهبي و محلي در استان خراسان شمالي بر حسب كيش و آيين هر يك از اقوام نزد آن ها پاس داشته مي شوند. تركمن ها عقيده دارند زماني كه جمشيد به عنوان چهارمين پادشاه پيشداديان بر تخت سلطنت نشست آن روز را نوروز ناميدند. تركمن ها دراين روزها با پختن غذاهاي معروف نوروزي مانند: نوروز كجه، نوروز بامه، سمني (سمنو) و اجراي بازي هاي مختلف توسط جوانان تركمن حال وهواي ديگري به اين جشن و شادي مي دهند. در ايام نوروز مسابقات مختلفي در بين تركمن ها برگزار مي شود كه مي توان به مسابقات اسب دواني، كشتي، پرش براي گرفتن دستمال از بلندي، خروس جنگي،شاخ زني ميش ها، شطرنج بازي، مهره بازي،تاب بازي اشاره نمود. ضمن آن كه ديد و بازديد در ايام نوروز در ميان مردم تركمن از جايگاه و منزلت خاصي برخورداراست
صنايع دستي و سوغات استان قاليچه و پشتي تركمني ، گليم و جاجيم ، چادرشب ابريشمي ، كلاه كركي ، چارق دوزي ، پوستين دوزي ، زين سازي از مهمترين صنايع دستي استان محسوب مي شود كه نقش مهمي در جلب جهانگرد دارد . علاوه بر اين لباسهاي محلي و سنتي ( كردي و تركمني ) نيز اهميت خاصي دارند . آبنبات(شكر پنير) بجنورد نيز از سوغات مهم اين استان محسوب مي شود. جاذبه هاي اجتماعي استان خراسان شمالي بخش مهمي از ديدني هاي اين منطقه را تشكيل مي دهند. استان خراسان شمالي از نظر اجتماعي يك دست نبوده و محل زندگي اقوام گوناگون است. قوميت هاي مختلفي در استان خراسان شمالي زندگي مي كنند كه از جمله آن ها مي توان: قوم هاي كرمانج، تات، ترك، تركمن، كرد، اقليت هاي بلوچ، عرب، لر و فارس هاي مهاجر را نام برد. وجود قوميت هاي گوناگون و فرهنگ هاي متنوع سبب به وجود آمدن تنوع بسياري در جاذبه هاي اجتماعي اين سرزمين شده به طوري كه هر يك از اقوام ياد شده داراي آداب و رسوم، جشن ها، آيين هاي گوناگون و مراسم ها و غذاهاي محلي خاص خود هستند. لباس هاي محلي و رنگارنگ اقوام مختلف، شيوه ييلاق و قشلاق عشاير استان خراسان شمالي و آداب و رسوم خاص آن ها همواره براي بازديدكنندگان و گردشگران اجتماعي جذاب و ديدني است. جشن ها و آيين هاي محلي كه بر اساس آداب و رسوم هر يك از اقوام در اين استان برگزار مي شوند؛ از ديگر جاذبه هاي اجتماعي منطقه به شمار مي آيند و در كنار غذاها و خوراكي هاي لذيذ اين ديار؛ نقش مهم و قابل توجهي را در جلب رضايت گردشگران ايفا مي كنند.
مردم استان خراسان شمالي داراي نژاد آريايي بوده و اقوام مختلفي كه در اين استان زندگي مي كنند همگي ريشه آريايي داشته و نژاد واحدي دارند. كردها، ترك ها، لرها، عرب ها و بلوچ ها هريك در حفظ آداب و رسوم خود كوشا بوده و آداب و رسوم خاص خود را رعايت مي كنند در استان خراسان شمالي خانواده از پدر و مادر و فرزندان تشكيل شده است و در بعضي از خانواده ها پدر و مادر بزرگ نيز همراه بچه ها و نوه هاي خود زندگي مي كنند. ساختار خانواده ها بر پدرسالاري استوار است و تصميم نهايي را پدر يا پسر بزرگ خانواده مي گيرد. در ايلات و طوايف استان خراسان شمالي زنان داراي نقش موثر و مفيدي هستند.
در اين استان مراسم سوگواري كه به سوگواري هاي عمومي و خصوصي تقسيم مي شوند از آداب و رسوم خاص خود برخوردارند. سوگواري هاي عمومي از دهه اول ماه محرم آغاز شده و تا آخر ماه صفر با آيين هاي مخصوص ادامه دارند. مراسم هاي سوگواري هاي خصوصي نيز از سه روز تا چهل روز متغير بوده و بنا بر فرهنگ قوميتي از آداب مختلفي برخوردار است. در تاريخ فرهنگ و تمدن ايراني، جشنها و روزهاي عيد، ريشه در تاريخ افسانهاي ايران باستان يعني سلسله پيشدادي دارند.
جشن ها و آيين هاي استان خراسان شمالي به جشن هاي مذهبي، ملي و محلي تقسيم مي شوند. جشن هاي بزرگ مذهبي در استان خراسان شامل: جشن ميلاد حضرت محمد (ص)جشن ميلاد حضرت فاطمه (س) (روز مادر)جشن ميلاد حضرت على (ع)( روز پدر)، جشن هاي بزرگ نيمه شعبان، روز ميلاد حضرت امام زمان (عج )، مراسم هاي آغاز ماه مبارك رمضان و آداب گرفتن روزه، جشن بزرگ عيد فطر و عيد قربان، جشن بزرگ غدير خم و تعيين حضرت امام علي(ع) به جانشيني حضرت رسول الله(ص)، جشن بزرگ بعثت حضرت محمد (ص) و جشن ميلاد ديگر امامان معصوم (ع) از جمله جشن هاي مذهبي مهم استان خراسان شمالي به شمار مي آيند در ميان جشن هاي ملي؛ جشن هاي ويژه عيد نوروز مهم ترين و بزرگ ترين جشن ها به شمار مي آيند.
نخستين جشن ايراني به نام نوروز از زمان پادشاهي جمشيد مرسوم شد و در زمان هاي بعد، جشنها و آيينهاي ديگري چون تيرگان، مهرگان، سده و غيره در فرهنگ ايران پديد آمدند. اعياد ملي، مذهبي و محلي در استان خراسان شمالي بر حسب كيش و آيين هر يك از اقوام نزد آن ها پاس داشته مي شوند. تركمن ها عقيده دارند زماني كه جمشيد به عنوان چهارمين پادشاه پيشداديان بر تخت سلطنت نشست آن روز را نوروز ناميدند. تركمن ها دراين روزها با پختن غذاهاي معروف نوروزي مانند: نوروز كجه، نوروز بامه، سمني (سمنو) و اجراي بازي هاي مختلف توسط جوانان تركمن حال وهواي ديگري به اين جشن و شادي مي دهند. در ايام نوروز مسابقات مختلفي در بين تركمن ها برگزار مي شود كه مي توان به مسابقات اسب دواني، كشتي، پرش براي گرفتن دستمال از بلندي، خروس جنگي،شاخ زني ميش ها، شطرنج بازي، مهره بازي،تاب بازي اشاره نمود. ضمن آن كه ديد و بازديد در ايام نوروز در ميان مردم تركمن از جايگاه و منزلت خاصي برخورداراست
صنايع دستي و سوغات استان قاليچه و پشتي تركمني ، گليم و جاجيم ، چادرشب ابريشمي ، كلاه كركي ، چارق دوزي ، پوستين دوزي ، زين سازي از مهمترين صنايع دستي استان محسوب مي شود كه نقش مهمي در جلب جهانگرد دارد . علاوه بر اين لباسهاي محلي و سنتي ( كردي و تركمني ) نيز اهميت خاصي دارند . آبنبات(شكر پنير) بجنورد نيز از سوغات مهم اين استان محسوب مي شود.
روستاي ِقلّي روستاي است واقع در شمال شرق كشور ايران ودر ۵۰كيلومتري جنوب غرب شهرستان بجنورد واز توابع استان خراسان شمالي ،شهرستان جاجرم ، بخش جلگه سنخواست ودهستان دربندكه طبق آخرين سرشماري عمومي نفوس ومسكن سال ۱۳۸۵داراي ۲۷۳خانوار وجمعيت اين روستا۱۲۷۷نفر مي باشد كه از اين تعدا د۶۲۷نفر آن رامردان و۶۵۰نفر ديگر را زنان تشكيل داده اند .
روستاهاي اطراف روستاي ِقلّي برحسب ميزان جمعيت آنها عبارتند از:
۱.روستاي كرف :۶۹۶نفر
۲.روستاي قره چه رباط :۳۵۴نفر
۳.روستاي دربند :۳۳۷نفر
۴.روستاي كلاته تركها :۳۱۸نفر
۵.روستاي ملاويس :۲۲۶نفر
۶.روستاي كلاته موري :۱۸۸نفر
۷.روستاي كلاته شور :۱۲۰نفر
۸.روستاي اميد
۹.روستاي چاه موتور علي بن ابيطالب :-
مساجدروستايِ قلّي
روستايِ قلّي داراي ۳مسجد مي باشد كه اين مساجد عبارتند :
۱.مسجد كوفه :مسجد كوچكي كه قديمي ترين مسجد اين روستا مي باشد .
۲.مسجد جامع:كه در مركز روستا مي باشد وبه صورت ۲طبقه ساخته شده است .
۳.مسجد چهارده معصوم :كه در قلعه بالا مي باشد .
گويش محلي
زبان وگويش تكلم اين روستا به زبان كردي (كرمانجي )مي باشد گر چه روستا هاي اطراف علاوه به زبان كردي به زبان تركي نيز صحبت مي كنند.
مشاغل روستاي قلي
شغل بيشتر مردم اين روستا كشاورزي ودامپروري مي باشد وعلاوه بر آن مي توان به مشاغل ديگري همچون مسافر كشي وخريد وفروش پوشاك و...اشاره كرد .البته بايد به اين مسأله نيز اشاره داشت كه طي جند سال اخير به دلايل مختلف همچون خشكسالي و...بيكاري در اين روستا افزايش يافته است وجوانان اين روستا تمايل به رفتن به كلان شهر ها همچون تهران ورو آوردن به مشاغل كاذب ومختلفي همچون كارگري وبنايي و...كرده اند .
زمين شناسي روستاي قلي
ضخامت قابل ملاحظهاي از رسوبهاي پالئوزوئيك زيرين و بالائي در شمال روستاي قلي بخوبي بيرون زده و به سهولت قابل دسترسي و مطالعه ميباشد. روستاي قلي در 50 كيلومتري جنوب غرب شهرستان بجنورد قرار دارد كه سكانس رسوبي پالئوزوئيك زيرين شمال اين روستا نخستين بار بوسيله آقاي دكتر افشار حرب (1975) شناسائي و معرفي شده است. ضخامت واقعي اين سكانس رسوبي تقريباً 2000 متر است كه توسط افشار حرب به سازندهاي ميلا (306 متر)، قلي (900متر) و نيور (675 متر) تقسيم شده است (شرح كامل هر يك از اين واحدهاي سنگي در كتاب چينه شناسي كپه داغ، 1373 آمده است). بر طبق نوشتههاي افشار حرب از ميان سازندههاي پالئوزوئيك زيرين (سازندهاي ميلا، قلي و نيور) در ناحيه قلي، تنها سازند نيور داراي ماكروفسيلهاي جانوري خوب حفظ شده از قبيل براكيوپود، كرينوئيد و مرجان ميباشد كه بر اساس جنسها و گونههاي شاخص آنها سني معادل اين سازند در برش نمونه (ازپك كوه) دارد. سازند ميلا در ناحيه قلي داراي خردههاي فراوان تريلوبيت و براكيوپوداست اما نمونههاي سالمي كه با استفاده از آنها بتوان سن واقعي اين سازند را تعيين كرد، مشاهده نشده است. بدين لحاظ افشار حرب بر مبناي ويژگيهاي سنگ شناسي و موقعيت چينه شناسي، ضخامت مربوط به اين سازند را در ناحيه قلي معادل بخشهاي 3 و 4 و 5 سازند ميلا در برش نمونه (ميلا كوه) در نظر گرفته است. واحد سنگي قلي نيز در ناحيه قلي فاقد ماكروفسيل جانوري شاخص بوده و تنها در برخي از افقهاي آن آثار فسيل از جملهRuzophycus, Zoophycus, Cruziana, وNerietes وجود دارد. بدين لحاظ يك نمونه شيلي از نزديك به مرز بالائي سازند قلي به وسيله افشار حرب تهيه و توسط J.J..Chateauneuf از نظر پالينولوژيكي مطالعه گرديد. چاتونف با مطالعه پالينومرفهاي اين نمونه و گونههاي شاخص آكريتارش و كيتينوزوآ موجود در آن زمان اردويسين فوقاني را براي بالاترين افق رسوبي سازنده قلي پيشنهاد كرد. (افشار حرب، 1373)، سكانس پالئوژوئيك زيرين ناحيه قلي در سال 1370 بوسيله مؤلف و آقاي شاهرخ اسعد بختياري مورد بازديد قرار گرفت و سازندههاي ميلا، قلي و نيور بار ديگر اندازهگيري و بطور سيستماتيك از آنها نمونهبرداري شد. جمعاً چهارصد نمونه (400) از سازندههاي ميلا، قلي و نيور تهيه گرديد كه اين نمونهها براي مطالعه ميكروفسيلهاي آكريتارش و كيتينوزوآ در آزمايشگاه پالينولوژي اكتشاف وزارت نفت تجزيه و مورد مطالعه قرار گرفت. اكثر نمونههاي مربوط به سازندههاي ميلا، قلي و نيور داراي ميكروفسيلهاي فراوان از قبيل آكريتارش و كيتينوزوآ ميباشد كه با استفاده از آنها ارتباط سني واحدهاي مورد مطالعه و نيز ارتباط پالئوژئوگرافي ناحيه قلي را با البرز مركزي، ايران مركزي، زاگرس و ديگر نقاط جهان به سهولت ميتوان تعيين كرد.
جاذبه هاي اجتماعي استان خراسان شمالي بخش مهمي از ديدني هاي اين منطقه را تشكيل مي دهند. استان خراسان شمالي از نظر اجتماعي يك دست نبوده و محل زندگي اقوام گوناگون است. قوميت هاي مختلفي در استان خراسان شمالي زندگي مي كنند كه از جمله آن ها مي توان: قوم هاي كرمانج، تات، ترك، تركمن، كرد، اقليت هاي بلوچ، عرب، لر و فارس هاي مهاجر را نام برد. وجود قوميت هاي گوناگون و فرهنگ هاي متنوع سبب به وجود آمدن تنوع بسياري در جاذبه هاي اجتماعي اين سرزمين شده به طوري كه هر يك از اقوام ياد شده داراي آداب و رسوم، جشن ها، آيين هاي گوناگون و مراسم ها و غذاهاي محلي خاص خود هستند. لباس هاي محلي و رنگارنگ اقوام مختلف، شيوه ييلاق و قشلاق عشاير استان خراسان شمالي و آداب و رسوم خاص آن ها همواره براي بازديدكنندگان و گردشگران اجتماعي جذاب و ديدني است. جشن ها و آيين هاي محلي كه بر اساس آداب و رسوم هر يك از اقوام در اين استان برگزار مي شوند؛ از ديگر جاذبه هاي اجتماعي منطقه به شمار مي آيند و در كنار غذاها و خوراكي هاي لذيذ اين ديار؛ نقش مهم و قابل توجهي را در جلب رضايت گردشگران ايفا مي كنند.
مردم استان خراسان شمالي داراي نژاد آريايي بوده و اقوام مختلفي كه در اين استان زندگي مي كنند همگي ريشه آريايي داشته و نژاد واحدي دارند. كردها، ترك ها، لرها، عرب ها و بلوچ ها هريك در حفظ آداب و رسوم خود كوشا بوده و آداب و رسوم خاص خود را رعايت مي كنند در استان خراسان شمالي خانواده از پدر و مادر و فرزندان تشكيل شده است و در بعضي از خانواده ها پدر و مادر بزرگ نيز همراه بچه ها و نوه هاي خود زندگي مي كنند. ساختار خانواده ها بر پدرسالاري استوار است و تصميم نهايي را پدر يا پسر بزرگ خانواده مي گيرد. در ايلات و طوايف استان خراسان شمالي زنان داراي نقش موثر و مفيدي هستند.
در اين استان مراسم سوگواري كه به سوگواري هاي عمومي و خصوصي تقسيم مي شوند از آداب و رسوم خاص خود برخوردارند. سوگواري هاي عمومي از دهه اول ماه محرم آغاز شده و تا آخر ماه صفر با آيين هاي مخصوص ادامه دارند. مراسم هاي سوگواري هاي خصوصي نيز از سه روز تا چهل روز متغير بوده و بنا بر فرهنگ قوميتي از آداب مختلفي برخوردار است. در تاريخ فرهنگ و تمدن ايراني، جشنها و روزهاي عيد، ريشه در تاريخ افسانهاي ايران باستان يعني سلسله پيشدادي دارند.
جشن ها و آيين هاي استان خراسان شمالي به جشن هاي مذهبي، ملي و محلي تقسيم مي شوند. جشن هاي بزرگ مذهبي در استان خراسان شامل: جشن ميلاد حضرت محمد (ص)جشن ميلاد حضرت فاطمه (س) (روز مادر)جشن ميلاد حضرت على (ع)( روز پدر)، جشن هاي بزرگ نيمه شعبان، روز ميلاد حضرت امام زمان (عج )، مراسم هاي آغاز ماه مبارك رمضان و آداب گرفتن روزه، جشن بزرگ عيد فطر و عيد قربان، جشن بزرگ غدير خم و تعيين حضرت امام علي(ع) به جانشيني حضرت رسول الله(ص)، جشن بزرگ بعثت حضرت محمد (ص) و جشن ميلاد ديگر امامان معصوم (ع) از جمله جشن هاي مذهبي مهم استان خراسان شمالي به شمار مي آيند در ميان جشن هاي ملي؛ جشن هاي ويژه عيد نوروز مهم ترين و بزرگ ترين جشن ها به شمار مي آيند.
نخستين جشن ايراني به نام نوروز از زمان پادشاهي جمشيد مرسوم شد و در زمان هاي بعد، جشنها و آيينهاي ديگري چون تيرگان، مهرگان، سده و غيره در فرهنگ ايران پديد آمدند. اعياد ملي، مذهبي و محلي در استان خراسان شمالي بر حسب كيش و آيين هر يك از اقوام نزد آن ها پاس داشته مي شوند. تركمن ها عقيده دارند زماني كه جمشيد به عنوان چهارمين پادشاه پيشداديان بر تخت سلطنت نشست آن روز را نوروز ناميدند. تركمن ها دراين روزها با پختن غذاهاي معروف نوروزي مانند: نوروز كجه، نوروز بامه، سمني (سمنو) و اجراي بازي هاي مختلف توسط جوانان تركمن حال وهواي ديگري به اين جشن و شادي مي دهند. در ايام نوروز مسابقات مختلفي در بين تركمن ها برگزار مي شود كه مي توان به مسابقات اسب دواني، كشتي، پرش براي گرفتن دستمال از بلندي، خروس جنگي،شاخ زني ميش ها، شطرنج بازي، مهره بازي،تاب بازي اشاره نمود. ضمن آن كه ديد و بازديد در ايام نوروز در ميان مردم تركمن از جايگاه و منزلت خاصي برخورداراست
صنايع دستي و سوغات استان قاليچه و پشتي تركمني ، گليم و جاجيم ، چادرشب ابريشمي ، كلاه كركي ، چارق دوزي ، پوستين دوزي ، زين سازي از مهمترين صنايع دستي استان محسوب مي شود كه نقش مهمي در جلب جهانگرد دارد . علاوه بر اين لباسهاي محلي و سنتي ( كردي و تركمني ) نيز اهميت خاصي دارند . آبنبات(شكر پنير) بجنورد نيز از سوغات مهم اين استان محسوب مي شود
شهرستان اسفراين با وجود دره ها، آبشارها و ييلاقات زيبا بر بلنداي استان خراسان شمالي در دامنه جنوبي كوههاي آلاداغ و جنوب و جنوب غربي كوه شاه جهان هر ساله پذيراي ميهمانان، مسافران و گردشگران زيادي از جاي جاي ايران است.تنوع آب و هوا، وجود ارتفاعات، جلگه ها، دشتها و شرايط اقليمي گوناگون موجود در اسفراين زمينه و بستر مناسبي را براي زيست انسانها در طول اعصار پيش از تاريخ فراهم كرده است.
بوستان ملي و منطقه حفاظت شده ساريگل,بوستان ملي و منطقه حفاظت شده سالوك، روستاي هدف گردشگري رويين، دره ييلاقي بيدواز، اردغان و آبشار زيباي ايزي و توي، ارتفاعات شاه جهان و چشمه سارهاي ارتفاعات كركز مسافران و گردشگران زيادي را هر ساله در خود جاي مي دهد.
روستاي هدف گردشگري رويين
روستاي پلكاني يا ماسولهاي "رويين" از معروفترين جاذبه هاي گردشگري و خوش آبو هواي شهرستان اسفراين است كه در يكي از درههاي دامنه جنوبي آلاداغ قرار گرفته است.
اين روستا در 27 كيلو متري شمال اسفراين داراي آب و هواي معتدل كوهستاني است كه آب فراوان آن را پر رونق ساخته بطوري كه در هيچ فصلي از سال اين روستاي گردشگرپسند از محصولات باغي بي بهره نبوده است.
ارتفاعات بلند، رودخانه هاي دايم و درختان چنار قديمي چهره اين روستاي ماسوله اي را منحصربفرد ساخته است.
پلكاني بودن خانههاي اين روستا با بافت قديمي آن و واقع شدن در درهاي نسبتا تند در ميانه ارتفاعات سربه فلك كشيده آلاداغ، زيبايي محسوركننده اي به اين روستا داده تا جايي كه امسال بافت تاريخي روستاي رويين به عنوان نخستين روستاي داراي بافت ارزشمند تاريخي در حال ثبت در فهرست آثار ملي است.
منطقه گردشگري رويين به روستاي شكوفههاي سيب نيز معروف است و كوچههاي پيچ در پيچ آن، بافت قديمي خانهها و شيب كوچه به كوچه روستا از مشخصات بارز اين منطقه است كه نظر هر تازه واردي را به خود جلب ميكند.
بوستان ملي سالوك
اين بوستان حفاظت شده 17 هزار هكتار وسعت دارد كه به لحاظ داشتن تنوع جانوري يكي از مهمترين مناطق حفاظت شده ايران محسوب مي شود.
شرايط توپوگرافي دشتي و كوهستاني منطقه باعث شده كه اين منطقه يكي از متنوعترين زيستگاههاي گونه هاي وحشي به حساب آيد كه يكي از جاذبه هاي زيباي گردشگري اسفراين است.
زيبايي اين بوستان زماني آشكارتر مي شود كه بيننده درمي يابد قسمت شمالي اين جاذبه طبيعي گردشگري، كوهستاني و زيست بوم حيوانات گوناگوني نظير كوه زي و قسمت جنوبي آن نيز مناسب حيوانات دشت زي است.
در كف دره هاي اين بوستان طبيعي نيز گونه هاي درختي و درختچه هاي زرشك، بيد وحشي، انجير وحشي، نسترن وحشي و در مناطق مرتفع گونه هاي ارس به چشم مي خورد.
بوستان ملي و منطقه حفاظت شده ساريگل
اين خطه با 28 هزار هكتار وسعت در شرق اسفراين، به علت پستي و بلنديهاي منطقه و منابع فراوان آب از تنوع جانوري قابل توجهي برخوردر است.
از 502 گونه پرنده شناخته شده در كشور 70 گونه در اين منطقه مشاهده شده اند.
اين بوستان ملي همچنين با بيش از 200 گونه گياهي از گونه هاي گلدار پوشيده شده است.
مقبره باباقدرت
در مجاورت روستاي دهنه اجاق و دهستان بام نيز مقبره اي است كه به بابا قدرت معروف است. اين مقبره از گذشته هاي دور محل نذر و نياز بوده و بر ضريح و درگاه آن پارچه و قفلهايي بسته اند كه سالها است مسافران زيادي براي گرفتن حاجت رهسپار اين بقعه مي شوند.
شهر بلقيس
كهن دژ بلقيس در اسفراين كه به شهر بلقيس معروف است عظيم ترين ميراث خشتي ايران بعد از ارگ بم است كه در طول تاريخ همواره به عنوان يكي از شهرهاي مهم در حاشيه جاده معروف ابريشم قرار داشته است.
اين شهر باستاني در سه كيلومتري جنوب شرقي اسفراين يكي از معروفترين جاذبه هاي باستاني خراسان شمالي محسوب مي شود.
اين شهر كه بر اساس اسلوب معماري ساساني ساخته شده شامل سه بخش كهندژ، ربض و شارستان بوده و 29 برج با ارتفاعات مختلف دارد كه براي آخرين بار در دوره صفوي متروك شده و شهر اسفراين به محل كنوني حدود سه كيلومتري شمال اين ويرانه ها منتقل شده است.
اين بناي دوره اوايل اسلام به شماره 4497 در فهرست آثار ملي ثبت شده است.
محوطه توي
محوطه تاريخي توي كه شامل دو محوطه توي يك و دو است يكي از وسيعترين و كهنترين محوطه هاي خراسان شمالي است كه توالي فرهنگي از دوره پيش از تاريخ تا اواسط دوره تاريخي را در خود جاي داده است.
قديمي ترين آثار به دست آمده در اين محوطه ها به گمان باستانشناسان به اواخر دوره كلكوليتيك تعلق دارند و از سفالهاي به دست آمده در سطح تپه سفالهاي خاكستري - سياه داغدار عصر مفرغ و سفالهاي دوره تاريخي هخامنشي و اشكاني را به ياد مي آورند.
آرامگاه حمزه بن موسي (دهنه شيرين )
بقعه امامزاده حمزه بن موسي از بناهاي مذهبي و تاريخي دوره صفوي در شهرستان اسفراين است كه نماي داخلي آرامگاه با نقوش گياهي و كتيبه هاي قرآني به خط ثلث تزيين شده و اين امامزاده مشتاقان زيادي را هر ساله طلب مي كند.
آرامگاه شيخ رشيدالدين محمد بيدوازي
در روستاي بيدواز در فاصله 25 كيلومتري شهرستان اسفراين واقع شده است. وي از عرفا و شعراي مشهور خطه خراسان بوده است.
آرامگاه شيخ احمد ذاكرگور پاني
شيخ جمال الدين احمد ذاكر جورفاني(گورپاني) از عرفاي بزرگ قرن هفتم است كه قدمت اين آرامگاه در اسفراين به دوره سلجوقي مي رسد.
امامزاده باغشجرد
در 18كيلومتري شمال شرق صفيآباد در شهرستان اسفراين واقع شده كه در نماي داخلي بناي آن نقوش گل و بته ترسيم شده و كتيبههاي با متن آيهالكرسي ديوارهاي داخلي را مزين كرده است.
مراسم سنتي ورزش "كشتي باچوخه" كه هر ساله در 14فروردين در محلي به نام گود چشمه زينلخان در شمال شهر اسفراين با حضور بيش از 80 هزار تماشاگر از سراسر استان و كشور برپا مي شود يكي از آيينهاي عمده اين منطقه است كه قرار است به عنوان پديده هاي تك زماني و تك مكاني گردشگري به ثبت ملي برسد.
چادرشببافي و حوله بافي نيز از صنايع دستي مرسوم و معروف اين منطقه است كه بيشتر نوعروسان اسفراين چادر شبهاي دوخته شده دستان زنان هنرمند اين ديار را در جهاز خود به خانه بخت مي برند.
مركز شهرستان 123هزار نفري اسفراين در 60كيلومتري بجنورد مركز خراسان شمالي واقع است.
جام جم
استان خراسان شمالي
مركـــــز : بجنورد
موقعيت : شمال شرق ايران
مجاورت : شمال: كشور تركمنستان جنوب:استان خراسان رضوي جنوب غربي: استان سمنان شرق: استان خراسان رضوي غرب: استان گلستان
آب و هوا: داراي آب و هواي متنوعي است ولي آب و هواي غالب در اين منطقه؛ سردكوهستاني است
وسعــــت: ۲۸۱۷۹ كيلومتر مربع
جمعـيــت: حدود ۸۰۰۰۰۰ نفر
تقسيمات: 6 شهرستان ،۱۵ بخش ،۴۰ دهستان و۸۶۲ روستاي داراي سكنه
شهرستانها: اسفراين، بجنورد، جاجرم، شيروان، مانه و سَمَلقان و فاروج
مكان هاي ديدني و تاريخي
استان خراسان شمالي از جاذبه هاي طبيعي و تاريخي با ارزشي برخوردار است كه بيش ترين آن ها در شهرستان اسفراين قرار گرفته و شامل قلعه هاي متعدد, امام زاده ها و شهرهاي تاريخي مي شود. شهرستان هاي شيروان, بجنورد و جاجرم نيز در برگيرنده جاذبه هاي متعدد تاريخي و طبيعي هستند كه در مجموع سبب بالا رفتن ارزش هاي جهانگردي ابن منطقه شده اند.
صنايع و معادن
در استان خراسان شمالي صنايع؛ بيش تر به صورت دستي رواج دارد و صنايع ماشيني محدود به كارخانه هاي مواد غذايي و سنگ بري هستند. صنايع دستي اين منطقه را انواع قالي, جاجيم و گليم بافي تشكيل مي دهد. دراين منطقه معادن مختلفي نيز وجود دارند كه كم تر به بهره برداري رسيده اند.
كشاورزي و دام داري
كشاورزي اصلي ترين شغل ساكنان استان خراسان شمالي بوده كه به گونه سنتي و نيمه صنعتي رواج دارد. مهم ترين فرآورده هاي كشاورزي اين استان؛ پنبه، گندم، جو، زيره، حبوبات، سبزيجات، گياهان صنعتي، جاليزي و علوفه اي است. در اين منطقه هم چنين انواع محصولات باغي چون: آلو، گيلاس، آلبالو، انگور و سيب نيز به عمل مي آيد. به دليل وجود مراتع غني, دام داري اين ناحيه نيز از رونق خاصي برخوردار بوده و انواع محصولات دامي جزو توليدات اهالي به شمار مي آيند. دام داري ساكن و دام داري نيمه كوچ نشيني در تمام نقاط استان خراسان شمالي رواج دارد و پرورش زنبورعسل، كرم ابريشم و طيور نيز در كنار دام داري صورت مي گيرد. فرآورده هاي دامي به ويژه روغن، پشم, گوشت و پوست، علاوه بر تأمين نياز داخلي، به سايرنقاط نيز فرستاده مي شود.
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
بر اساس نظر محققين؛ واژه خراسان بازمانده گونه كهن واژه «خاور» و متشكل از دو جزء «خور» به معناي خورشيد و «آسان» به معني آمدن است. يعني جايي كه خورشيد از آن برمي آيد و چون اين منطقه در خاورايران قرار گرفته, اين وجه تسميه به نظر درست مي آيد. واژه شمالي نيز به سبب جدا شدن از خراسان سابق و قرار داشتن در شمال ايران به ادامه آن داده شده است.
درباره تاريخ اين خطه از ايران زمين بايستي گفت: به طور كلي خراسان جزء ساتراپي پهناور پرثوه بوده است.اين ايالت پهناور دردوره باستاني قرارگاه و كشور نيرومند اشكانيان شد و درآغاز تاريخ ايران باستان، مادها را به سوي خود كشانيد. خراسان شمالي گذشته از جايگاه طبيعي، جغرافيايي و دارا بودن منابع سرشار زير زميني، از لحاظ تاريخي نيز از كهن سال ترين مناطق ايران به شمار مي رود و از گذشته هاي دور داراي فرهنگي درخشان بوده است. هريك از شهرستان هاي اين خطه؛ داراي سرنوشت تاريخي طولاني و شنيدني هستند كه در قسمت هاي مربوطه به طور كامل آورده شده است.
مشخصات جغرافيايي
استان خراسان شمالي يكي از جديد ترين استان هاي ايران است كه از تجزيه استان بزرگ خراسان (سابق) به وجود آمده است. اين منطقه؛ شش شهرستان با نام هاي بجنورد, جاجرم, اسفراين, فاروج, شيروان, مانه و سملقان را دربرمي گيرد. مركزاين استان؛ شهربجنورد است كه در مركز استان و در درازاي جغرافيايي 57 درجه و 19 دقيقه و پهناي جغرافيايي 37درجه و 28 دقيقه واقع شده است. اين منطقه داراي آب و هواي نيمه معتدل و مرطوب با زمستان هاي سرد و تابستان هاي گرم است. ميانگين بارش اين استان به 250 ميلي متر مي رسد.
مسيرهاي گردشگري استان خراسان شمالي
فهرست جاذبه ها
1
بجنورد
جنگل گلستان
بجنورد- آشخانه- جنگل گلستان
عمارت مفخم- دره بازخانه و پا قلعه- امامزاده سلطان عباس- روستاي بدرانلو- سد شيرين دره- روستا و معبد اسپاخو- رباط قره بين- قلعه خان- امامزاده دلاور
2
بجنورد
اسفراين
بجنورد- اسفراين
عمارت مفخم- دره بازخانه و پا قلعه- امامزاده سلطان عباس- روستاي قره باشلو- چشمه مهنان- گردنه اسدلي- چشمه پلميس- روستاي بيدواز- درياچه سد بيدواز- پارك تفريحي بش قارداش
3
بجنورد
قوچان
بجنورد- شيروان- قوچان
عمارت مفخم- دره بازخانه و پا قلعه- امامزاده سلطان عباس- سد شورك و بارزو- روستاهاي گليان و قلعه زو- پارك تفريحي بابا امان- بناي چهار تاقي
4
بجنورد
جاجرم
بجنورد- جاجرم
عمارت مفخم- دره بازخانه و پا قلعه- امامزاده سلطان عباس- قلعه جلال الدين- بناي خواجه مهرزيار- مسجد جامع جاجرم- سرچشمه شوقان- كوه بهار
سرزمين خراسان از دير باز مهد مردان بزرگي بوده است كه خورشيد گونه در آسمان خرد ، ايمان ، فرهنگ و دانش جهان تابيده و تاريخ بشريت را كمال و غنا بخشيده اند . نام هر يك از اين بزرگان به تنهايي ميتواند مايه اعتبار و آوازه اين استان باشد . مقام و ارزش تمامي اين بزرگان عرصه دين ناشناخته مانده به گونه اي كه با گذشت ساليان در غبار زمان محو
شده اند . بي ترديد شناساندن بزرگمردان و مطالعه آثار آنان ، براي نسل امروز آموزنده و انگيزه حركت ، تلاش ، سرزندگي و شور ونشاط است . علاوه بر آن ما را در رسيدن به هويتي روشن كه حاصل آشنايي با گذشته و ريشه و تاريخ سرزمين خويش است ياري ميرساند و پشت كردن به گذشته و بريدن از آن ، گسستگي فرهنگي بار آورده و با پديد آمدن روحيه پذيرندگي و انفعالي صرف ، انسانها در زير ضربات فرهنگ مهاجم غرب از پاي در خواهند آمد
اميد است اين مختصر توانسته باشد،تصويري شايسته از بزرگ انديشان و مرزبانان معنويات زادگاهمان دست دهد .
لازم به ذكر است به دليل عدم دسترسي به اطلاعات مفصل راجع به زندگي كليه علما ي برجسته استان ونيز عدم امكان درج تمامي مطالب در نوشته حاضر در خصوص عده اي تنها به ذكر نام آنان اكتفا واز ارائه توضيحات مفصل به دلايل فوق الذكر خودداري گرديده است.
حاج ميرزا حسن موسوي بجنوردي
سيد العلماء و المجتهدين آيت ا... العظمي حاج ميرزا حسن بن سيد آقا بزرگ بن السيد علي اصغر بن السيد فتحعلي بن اسماعيل موسوي بجنوردي در سال 1274 در روستاي خراشا از توابع جاجرم زاده شد .
وي در شهر بجنورد به تحصيلات مقدماتي پرداخت و در سال 1289 شمسي به شهر مشهد رفت . و در آنجا به مدت 12 سال علوم معقول و منقول را نزد كساني چون « حاج فاضل خراساني » شيخ بزرگ حكيم شاگردان با واسطه « حاج ملا هادي سبزواري « ميرزا محمد»« آقا زاده» «كفايي خراساني » « آيت ا... قمي » و ادبيات را نزد« ادب نيشابوري »فرا گرفت و سپس در سال 1351 رهسپار نجف گرديد و در محضر اساتيد بزرگي چون« سيد ابوالحسن اصفهاني» « ميرزا حسين نائيني» و «آقا ضيا ء الدين عراقي » به تكميل تحصيلات خود پرداخت و در همان حال به تدريس اشتغال يافت . وي با حافظه شگفت و احاطه اش بر فقه و اصول به زودي به عنوان يكي از بهترين مدرسان و مجتهدان حوزه نجف شهرت يافت .
سيد حسن موسوي بجنوردي داماد آيت ا... حاج سيد حسين اصفهاني بود . پس از در گذشت آيت ا... العظمي بروجردي در سال 1339 شمسي بسياري او را به عنوان مقلد خود برگزيدند در مجلس درس او اكثر فضلا و علما حاضر ميشدند آن بزرگوار علاوه بر فقاهت و تسلط بر مباني اصوليه يكي از بزرگترين فيلسوفان جهان اسلام به شمار ميآمدند . آيت ا... العظمي موسوي بجنوردي پس از سالها تدريس و تحقيق آثار ارزشمندي در فقه و اصول و فلسفه از خود به يادگار نهاد كه مورد استفاده فضلاي حوزه هاي علميه است . آثار ايشان بدين قرار است :
القواعد الفقهيه در 7 ج
منتهي الاصول
حاشيه بر عروه الوثقي
حاشيه بر وسايل
ذخيره المعاد
رساله في الرضا
رساله في اجتماع الامر والنهي
كتاب في الحكمه قولنا في الحكمه ( شرح اسفار صدر الدين الشيرازي )
رساله عمليه
آيت ا... سيد حسن موسوي بجنوردي در سال 1354 شمسي پس از 80 سال عمر در شهر نجف در گذشت و در صحن مطهر امير المومنين علي ( ع) در جوار سيد ابو الحسن اصفهاني به خاك سپرده شد از ايشان شش فرزند به نامهاي مهدي ، جواد ،كاظم ، محمد ، فاطمه ، و طاهره بر جاي مانده است
علي بن مهزيار
ابوالحسن علي بن مهزيار ، از ياران خاص و اعاظم اصحاب ائمه اطهار سلام ا... عليهم است . او جزء وكلاي امام جواد ( ع) بوده و حضور پر نور امام رضا ( ع)و امام هادي ( ع) را دريافته و از اصحاب ايشان محسوب ميشود . پدرش كيش ترسا داشت اما بعد ها اسلام آورد و پسرش علي نيز در كودكي مسلمان شد و معرفتي به هم رساند و به تحصيل فقاهت همت گماشت. ابن مهزيار در جاجرم به وكالت ائمه اطهار قيام داشته و به اخذ حقوق و ابلاغ تكليف اقدام ميكرده است . آرامگاه اين بزرگوار در دو كيلومتري شرق جاجرم در ميان گورستان قديمي و نزديك آرامگاه شهيد كمال قرار دارد . اثار فراواني از او به جاي مانده از جمله : كتابهاي الوضوء ، الصلوه ، الزكوه ، الصوم ، الحج ، الحدود ، المكاسب ، التفسير ، المثالب ، الدعا
سيد داوود بجنوردي
معروف به آقا ميرزا داوود « فرزند محمد تقي در روستاي خراشاي جاجرم به دنيا آمد . وي از جمله فضلايي است كه يك چند در مشهد به تحصيل معارف اسلامي پرداخته و سپس به عراق مهاجرت كرده اند . پس از سال 1300 ه ق به سامرا رفت . چند سال در درس «مجد شيرازي» حضور يافت و از حوزه خارج « سيد اسماعيل صدر» استفاده كرد پس از چندي در زمان حيات پدرش به خراسان برگشت و به اقامه وظايف شرعي و نشر احكام پرداخت .مدفن وي در روستاي خراشا قرار دارد .
شيخ رجبعلي بجنوردي
در قريه ايور جاجرم زاده شد.تحصيلات ديني خود را در مشهد مقدس آغاز كرد و پس از سالها اقامت در نجف اشرف به درجه اجتهاد رسيده از آنجا به زادگاه خود ايور بازگشت و به امور شرعي و هدايت مردم مشغول گرديد . به گفته خودش با شيخ فضل ا... نوري » بعد از صدور فرمان مشروطه همداستان بوده است وي شخصيتي وارسته با تقوا و مجتهدي سلم بود . مرگ او در حدود سال 1331 ه ق روي داده است .
( آقا ميرزا ) عبدالحي « بني هاشم » بجنوردي
سيد عبدالحي در سال 1288 ه ق 1247 ش در خراشا زاده شد . پدرش سيد عبدا... روحاني روستا بود . ميرزا عبدالحي به توصيه راهنمايي عالم جليل القدر « حاج ملا هادي سبزواري» مدت 4 سال در مدرسه علميه سبزوار درس خواند و بعد از ان براي ادامه تحصيلات روانه مشهد شد و در محضر اساتيد آن زمان علوم ديني را فرا گرفت . او جهت تكميل تحصيلات عاليه به نجف اشرف عزيمت كرد و در خدمت اساتيدي چون آيت ا... آخوند خراساني«نائيني»و آقاي «صدر» به تحصيل پرداخت و از مصاحبت اشخاصي چون آيت ا... ابوالحسن موسوي اصفهاني بهره مند گرديد تا جايي كه به درجه اجتهاد نائل آمد . مراجع عاليقدري چون آقاي صدر و موسوي اصفهاني دست خط اجتهاد وي را صادر نموده اند عبدالحي بعد از 7 سال اقامت در نجف به ايران بازگشت و مقيم بجنورد شد . آيت ا... عبدالحي روحاني فاضل و با كمال بود و پيشواي روحانيون بجنوردي را به عهده داشت و در اين شهر منشاء كارهاي خير بود و پس از 77 سال زندگي در خرداد ماه 1323 ش به رحمت ايزدي پيوست .
شيخ محمد تقي بجنوردي
يكي از علماي بزرگوار و زهاد نامدار روزگاركه در علم ، فضل زهد و ورع در عصر خويش يگانه و منفرد بوده آيت ا... شيخ محمد تقي بجنوردي است .
او فرزند حسين بن محمدعلي بن محمد صادق بن محمدبن اسماعيل بود كه از بلاد بحرين به خراسان مهاجرت كرد محمد تقي در بجنورد ولادت يافت و پس از انجام تحصيلات مقدماتي راهي نجف شد و از محضر استاداني چون « شيخ انصاري » و« صاحب جواهر» بهره جست . پس از تكميل شرعيات به بجنورد بازگشت و در مقام روحاني شهر ارشاد مردم را عهده دار گرديده بعد ها به دليل اختلافي كه با سردار وقت بجنورد به دليل اجحاف وي بر صاحبان املاك داشت ،بجنورد را به مقصد مشهد ترك گفت و در آنجا اهميت و مقام والايي يافت .
شيخ محمد تقي در جريان تحريم تنباكو و مخالفت با قرا داد رژيم دراسل 1890 و رهبري طلاب و روحانيون مشهد نقش مهمي بر عهده داشت . شيخ در سال 1314 ه ق وفات يافت و در دارالسياده صفة دست چپ متصل به درب مسجد گوهرشاد مدفون گرديد .
ميرزا اسماعيل حسيني بجنوردي « قوام الحكما »
سيد اسماعيل حسيني فرزند سيد محمد سلطان الذاكرين در سال 1282 ق ( 1241 ش) در شهر بجنورد متولد شد پس از انجام تحصيلات مقدماتي در بجنورد، به نجف رفت ودر انجا به تكميل معلومات خود پرداخت تا به درجه اجتهاد رسيد .پس در رشته طب تحصيلات خود را پي گرفت و در سال 1329 ق حق اشتغال به حرفه طبابت را كسب نمود و به تدريس علم طب و معالجه بيماران پرداخت . قوام الحكما ، پزشكي عاليقدر و دانشمندي متفكر و مخترعي سخت كوش بود اوبه زبان عربي و فرانسه تسلط كافي داشت .
وي پس از مدتي كار پزشكي را رها كرده يكسره عمر خود را وقف مطالعه و پژوهش و ازمايش نمود از جمله اختراعات او سه چرخه اي بود كه بدون نياز به سوخت يا نيروي محرك كه حركت ميكرد او دستگاهي ساخت كه با قرا دادن در برابر دست اشخاص نوعي گروه خوني خاصي را جستجو ميكرد و يك سال قبل از مرگش به اختراع دستگاهي مشابه كامپيوتري نايل امد او در سالهاي پايان عمر به علت اشتغال به كارهاي تحقيقي و غرق شدن در پروژهشهاي علمي فرصتي براي كسب معيشت نداشت و در تنگدستي و عسرت مي زيست . وي 14 جلد تأليفات داشته كه از جمله آثارش كتاب « الوجيزه نيريه » حاوي مطالب پزشكي به عربي است قوام الحكما در سال 1325 ش در گذشت .
سيد محمد سلطان الواعظين حسيني بجنوردي
سيد محمد معروف به آقا جان حسيني بجنوردي در بجنورد پا به عرصه گيتي نهاد . پس از پايان تحصيلات مقدماتي به نجف اشرف رفت و در آنجا به درجه اجتهاد رسيد . دكتر اسماعيل قوام الحكما سيد محسن امام جمعه بجنوردي حسين «نظام الشريعه» و محمد علي حاج سلطان دوم كه از روحانيون و بزرگان سر شناس بجنورد فرزندان حاج سلطان بزرگ بوده اند .
آقا سيد محسن « امام جمعه » حسيني بجنوردي
سيد محسن بن آقاجان حسيني بجنوردي ( حاج سلطان بزرگ ) در بجنورد به دنيا امد و در مدرسه نواب مشهد به فراگيري علوم ديني پرداخت و در بازگشت به بجنورد ، امامت جمعه شهر را عهده دار گرديد . پس از چندي براي ادامه تحصيل راهي نجف شد و تحصيلاتش را در انجا به پايان رساند و به درجه اجتهاد رسيد او در مراجعت از نجف در تهران ماندگار شدو با گروههاي مخالف استبداد در زمان ناصرالدين شاه همداستان گرديد و رهبري آنان را پذيرفت و به انتشار نشريه هاي مخفي اقدام كرد .
امام جمعه شعر هم ميسرود و الف، ميم، جيم بجنوردي تخلص ميكرد او دو دفتر شعر داشت و از جمله آثار او كتاب « مشكوه المصابيح » است كه به سال 1314 ق به زبان عربي نوشته است . امام جمعه در سن 52 سالگي وفات يافت . از ديگر آثار او ست : الامور به شامل قواعد و شواهد و براهين عقليه، شعر، غزليات التوحيد و افاضات في ولايت في امامت الغزليات مقابسا و مقايسات 1331 فيها ما فيها به نثر مسجع به سبك گلستان سعدي وملهمات
حسيني گيفاني سيد اسماعيل
از علماي گيفان بود كه مدت 20 سال در نجف اشرف اقامت داشت . و از محضر اساتيدي از قبيل « آخوند خراساني » و «آيت ا... يزدي» كسب فيض نمود . شيخ اسماعيل حسيني در سال 1300 ه ش به زادگاهش گيفان مراجعت نمود و به ارشاد مردم پرداخت . وي در سال 1325 ش به رحمت ايزدي پيوست و در گيفان مدفون شد .
ميرزا علي ملك خراشايي
ميرزا علي ابن مير طالب بين سالهاي 1281- 1283 ق در خراشا ديده به جهان گشود . وي در خراشا مشهد و نجف اشرف به كسب علوم ديني پرداخت و از «آيت ا... صدر» اجازه اجتهاد يافت . وي از فضلاء و مجتهدان معروف خراشا است كه فروتني و قناعتش زبانزد خاص و عام بوده و كراماتي را به او نسبت دهند ميرزا علي ملك در سال 1341 ق ( 13000 ش ) دعوت حق را اجابت كرد . مدفن او در خراشا است .
شيخ حسين خوشنويس :
از معروفترين ذاكرين و مداحان اهل بيت(ع) در بجنورد بود. او تحصيلات مقدماتي را در حوزه علميه بجنورد گذرانيد و مدت دو سال در مشهد از محضر اساتيدي چون آيات عظام ميلاني «فقيه سبزواري »،« شاهرودي» و «حاج حسن آقا قمي» كسب فيض نمود . او در انتخاب اشعار و مديحه و مرثيه دقت خاصي داشت و با لحني دلپذير و نافذ ذكر مصيبت ميگفت فوت وي درسن 66 سالگي در تاريخ هشتم اسفند ماه 1369 اتفاق افتاد .
حاج آخوند ولي ا... دانش
ولي ا... فرزند علي در خانواده اي كشاورز به سال 1292 ق ( 1251 ش ) ديده به جهان گشود . او تحصيلات مقدماتي را در سبزوار گذراند و پس از آن در مشهد مقدس به تكميل علوم و معارف اسلامي همت گماشت . بعدها به دعوت حاج فتحعلي يكي از خويشاوندانش به بجنورد آمد .
و مكتبخانه اي داير و به تعليم شاگردان پرداخت و سپس در سال 1289 ش به پاس كوششها و مساعي او و همت جمعي از مردم نيكوكار بجنورد اولين دبستان بجنورد گشايش يافت و حاج آخوند به عنوان نخستين مدير دبستان و معلم امر تدريس، شرعيات ،مقدمات، عربي، فارسي، و... را آغاز نمود در حقيقت حاج آخوند پدر فرهنگ بجنورد و يكي از برجسته ترين چهره هاي فرهنگي و معلمان دانشمند و مدرسان فقه و ادبيات و مقدمات عربي اين شهرستان به شمار ميرود . حاج آخوند سلماني با عقيده استوار ،انساني قانع و درست كردار و استادي فاضل و بزرگوار بود . او در خانه محقري زندگي ميكرد . تمام دارايي هاي خود را به فقرا ميبخشيد . سر انجام در سال 1329 ش ديده از جهان فرو بست .
شيخ حسن داوري :
شيخ حسين داوري فرزند « ملا عليجان » در سال 1307 ش در روستاي چخماقلو از توابع مانه وسملقان ديده به جهان گشود . پس از پايان تحصيلات مقدماتي رهسپار مشهد گرديد و در مدرسه نواب به كسب معارف اسلامي پرداخت و از محضر اساتيدي چون آيات عظام« آخوند خراساني» « سبزواري»و «خز علي» «كفايي» بهره برد . وي پس از بيست و دو سال اقامت در مشهد مقدس در سال 1332 به روستاي قاضي از توابع آشخانه برگشت و به تعليم و تربيت جوانان و ارشاد مردم پرداخت . از جمله كارهاي وي داير كردن مكتب قران وبنيانگذاري مساجد در روستاي سملقان بود حسين داوره در راه مبارزه با بهائيت جديت و تلاش بسياري از خود نشان داد و در ادامه ستيز با پيروان اين فرقه ضاله كارش به زندان مشهد كشيد . و در يازدهم بهمن ماه 1367 ه ش رخت از جهان بر بست و در معصوم زاده بجنورد به خاك سپرده شد .
حاج شيخ عبدا...رازي بجنوردي :
عبدا... بن علي اكبر بجنوردي در سال 1308 ه ق در راز به دنيا امد و پس از تحصيل مقدماتي صرف و نحو در تاريخ 1324 براي تحصيل علوم ديني به مشهد مقدس مشرف شد . وي در خدمت «آقا شيخ محمد رضا يزدي» معاني، بديع ، منطق و اصول مقدماتي را فرا گرفت . شرح لمعه و قوانين را در نزد «حاج ملا آقا بزرگ »و «آقا ميرزا محمد باقر مدرس » خواند و سطح مكاسب و رسائل را از محضر «آقا شيخ حسن برسي» و شوارق الالهام را از شيخ حسن كاشي متكلم آموخت . همجنين در محضر «حاج ميرزا محمد» «قا زاده» « آخوند ملا كاظم خراساني» به فراگيري كفايه پرداخت و در خدمت «آيت ا... حاج آقا حسين قمي» به درس خارج مشغول گرديد . پس از چندي موفق به اخذ دو اجازه نامه نقل حديث از آيات عظام« اصفهاني» و «ميرزا محمد حسين نائيني» گرديد .
شيخ رازي مجتهدي روشن بين و عالمي مترقي بود و به مطالعه فلسفه تمايل داشت از عرفان طرفداري ميكرد او پس از بيماري « شيخ احمد محب علي » امامت مسجد « حاج شيخ احمد را عهده دار شد . از او رساله اي به نام « خلاصه العقايد » در 40 صفحه و ديوان شعري در 80 صفحه در يك ج در سال 1348 به چاپ رسيده است . حاج شيخ عبدا... رازي در سن 89 سالگي
( 1355 ش ) ديده از جهان فرو بست و در آستان سلطان سيد عباس به خاك سپرده شد .
آقا ميرزا محمود هدايت شريعت
ميزرا محمود شريعت ( هدايت ) فرزند آقا حبيب ا... در سال 1234 ه ش در بجنورد پا به عرصه حيات گذاشت . پس از آموختن تحصيلات مقدماتي در نزد پدر به مشهد مقدس رفت و بعد از چند سال تحصيل علوم ديني،مشهد را به قصد نجف اشرف ترك كرد و در آنجا به تكميل معارف اسلامي پرداخت و از محضر پر بركت اساتيدي چون آخوند ملا كاظم خراساني بهره برد در سال 1270 ش پس از كسب اجازت اجتهاد از مراجع وقت به بجنورد در سال 1314 ه ش دار فاني را وداع گفت .
سيد حسن علوي
سيد حسن يگانه فرزند آقا ميرزا داوود بجنوردي در حدود 1290 ه ق ( 1249 ش ) در خراشا متولد شد . مدت 10 سال به همراه پدرش در مشهد بود . سپس براي تكميل تحصيلات راهي نجف گرديد . بعد از مراجعت از نجف چندي در بجنورد اقامت كرد و پس از مدتي به خراشا بازگشت وي پس از 80 سال زندگي در سال 1320 ش دار فاني را وداع گفت .
شيخ ذبيح ا... فقيه :
ذبيح ا... فرزند حاج جعفر قلي در سال 1267 ه ش در شهر بجنورد به دنيا آمد . اجداد او اهل شوقان بودند . ذبيح ا... تحصيلات خود را در مدرسه نواب مشهد ادامه داد و پس از 8 سال تحصيل در مشهد به نجف اشرف مشرف گرديد و نزد اساتيدي چون آيت ا... سيد ابوالحسن اصفهاني تصديق اجتهاد گرفت .
او پس از بازگشت به بجنورد امامت مسجد انقلاب كنوني را عهده دار گرديد و بعد ها پيشنماز مسجد امامي شد . شيخ ذبيح ا... روحاني متدين نيكنام و صالح بود و از راه كشاورزي روزگار ميگذارنيد وي در سال 1329 درگذشت و بنا به وصيتش او را در مشهد مقدس در حياط صحن عتيق به خاك سپردند .
شيخ احمد محب علي :
شيخ احمد در سال 1270 ه ش در روستاي خراشا از توابع بخش سنخواست جاجرم به دنيا آمد در بجنورد ادبيات و علوم را نزد «ميرزا حميد» و «آقا ميزرا مجيد» خواند و سپس به تشويق پدرش «علي» به مشهد مقدس عزيمت كرد و در مدت 18 سال به تحصيل معارف اسلامي فقه و تفسير و فلسفه در نزد اساتيد آن زمان از جمله « حاج آقا حسين قمي » پرداخت . سپس به نجف اشرف عزيمت كرد و نزديك 4 سال در ان شهر به تكميل مطالعات و تحصيلات خود همت گماشت و در سال 1308 ه ش موفق به دريافت درجه اجتهاد از آيت ا... سيد ابوالحسن اصفهاني گرديد وي به سبب علاقه به زادو بوم خود به بجنورد بازگشت وامامت جماعت مسجد « حاج شيخ رجبعلي » را كه بعد ها به نام خودش معروف گرديد به عهده گرفت او هچنين به تدريس فقه وفلسفه در سالهاي 33-34 پرداخت حاج شيخ احمد محب علي در رمضان 1348 ش بعد از 13 سال بيماري در سن 78 سالگي در بجنورد به رحمت ايزدي شتافت. از او رساله ناتمامي به زبان عربي باقي است
حاج ميرزا احمد مرتضوي :
ميرزا احمد فرزند ميرزا بابا در سال 1280 ش در بجنورد متولد شد . وي پس از فرا گرفتن مقدمات وادبيات در اين شهر به مشهد عزيمت نمود وبه تحصيل علوم ديني پرداخت سپس رهسپار نجف اشرف شد واز محضر آيات عظام «نائيني » « عراقي » «اصفهاني » بهره جست وپس از سالها تحصيل به سبب علاقه به زادگاهش به بجنورد بازگشت ودر اين شهر به اقامه جماعت وخدمات ديني وتدريس وتربيت طلاب پرداخت ... او با علوم جديد از جمله رياضيات آشنا بود وبه زبان فرانسه نيز تسلط داشت در بازسازي مدرسه علميه بجنورد به نظام الشريعه فرزند حاج سلطان بزرگ ياري رساند. وكار تدريس طلاب را عهده دار گرديد او روحاني اي شجاع ، صريح اللهجه وبا شهامت ودر عين حال خوش مشرب وزنده دل بود وبه دستكاه حكومت وايادي آنها اعتنايي نداشت. او در سن 67 سالگي دعوت حق را اجابت نمود وبه سراي جاويد شتافت . آرامگاه او در جوار آستان قدس رضوي قرار دارد
ميرزا محمد مرتضوي .
ميرزا محمد فرزند ميرزاباباي سنخواستي در سال 1303 هـ.ق (1262ش) در شهر بجنورد پا به عرصه حيات گذاشت . تحصيلات مقدماتي را نزد پدرش فرا گرفت وبراي كسب علوم ديني راهي مشهد شد . درگذشت پدر باعث شد تحصيلات خود را ناتمام رها كند وبه بجنورد بازگردد. وي امام جماعت مسجد «فاطمي» كنوني را عهده دار بود وبه داير كردن محضر اقدام نمود.
ميرزا محمد مرتضوي از روحانيون بنام زمان خويش بود . كه با حكام محلي بجنورد در دوره قاجار سر ستيز داشت. ميرزا محمد به سبب مخالفت با حكومت به مدت دوسال به مشهد تبعيد گرديد ودر دوره كشف حجاب رضا خاني جزء معدود روحانيوني بود كه با لباس روحانيت در مجالس ومحافل حضور مي يافت . ميرزا محمد در سن 62 سالگي (1324 ش) در هنگام سجده نماز دچار سكته قلبي شد ودعوت حق را لبيك گفت . جنازه او در صحن نو ودر جوار مرقد مطهر حضرت امام رضا (ع) به خاك سپرده شد
موسوي بجنوردي ، زين العابدين «ميرزا عابد»
زين العابدين فرزند سيد علي اصغر موسوي بجنوردي ، در حدود سال 1331 هـ.ق ( 1290) در خراشا از توابع سنخواست جاجرم ديده به جهان گشود .او برادر كوچكتر آيت الله ميرزا حسن بجنوردي بوده وتحصيلات خود را در بجنورد ومشهد پي گرفت وبه خراشا بازگشت . او عالمي فاضل وپرهيزگار بود و«ميرزا عابد» شهرت يافت . وي در خراشا به تعليم طلاب همت گماشت ودر سن 62 سالگي در همانجا فوت كرد
سيد رضا هاشميان
سيد رضا هاشميان فرزند ميرزا محمد در سال 1280 هـ .ش در خراشا زاده شد. او مقدمات فقه واصول وادبيات را نزد دايي خويش ميرزا عبدالحي از علماي خراسان فرا گرفت .وسپس عازم مشهد گرديدودر آنجا به تكميل مدارج علمي وكسب فيوضات معنوي پرداخت ودر محضر درس اساتيد بزرگي همچون «آيت ا... حاج حسين قمي» ، «آقازاده خراساني» ، و«اديب نيشابوري» را درك كرد ودر سن 30 سالگي از« آيت ا... نائيني» ، اجازت اجتهاد دريافت كرد ودر شمار اساتيد مبرز حوزه در آمد. فضلاي بسياري در مجلس درس وي حضور مي يافتند. سيد رضا هاشميان در سال 1336 ش به تهران عزيمت كرد ودر دانشكده معقول ومنقول (الهيات) به تدريس وتحقيق پرداخت ودوره هاي عالي فقه ، اصول ، ادبيات ، منطق ، وفلسفه را مكرر تدريس نمود ، استاد هاشميان گذشته از مراتب علمي ، انساني مهربان ، فروتن ، باتقوي وپاكدامن وشكيبا ومؤمني حقيقي بود وزندگاني خود را چون در دوران طلبگي به سادگي گذراند ووهرگز روح پاك ومصفايش را به هواهاي نفساني آلوده نساخت وي بر اثر بيماري در 29 بهمن 1354 به ملكوت اعلي پيوست ودر بهشت زهرا مدفون گرديد . اشعاري از او باقي مانده است
حسام الدين (شمس المعالي) همامي
حسام الدين شمس المعالي فرزند ميرزا محسن امام جمعه در سال 1314 هـ.ق (1273 ش) ديده به جهان گشود. تحصيلات ابتدايي را در مدرسه ادب تهران گذراند واز دارالفنون فارغ التحصيل شد. علوم مذهبي وفقهي را در محضر پدر وعلماي وقت فرا گرفت ومدتي نيز فلسفه وعرفان آموخت ودر رشته طب نيز مطالعاتي انجام داد . حسام الدين براي تحصيل علوم جديد به روسيه سفر كرد ودر تفليس تحصيلات خود را تكميل نمود.
پس از روي كار آمدن سلسله پهلوي ، رضا شاه به عده اي از روحانيون مشهور آْن روزگار ،از جمله شمس المعالي مقامات عالي رتيه مملكتي را پيشنهاد كرد. اما شمس المعالي از قبول رياست ديوان عالي كيفر امتناع ورزيد . با اينكه وي از عهده امتحانات وزارت معارف واوقاف وقت برامد وتأييديه ومجوز تحصيل در علوم ديني را داشت . به دليل تعصب بسيار نسبت به حفظ لباس روحانيت ومخالفت با كشف حجاب وبيم از رضا شاه ، با خانواده اش به بجنورد مهاجرت كرد ودر جنوب غربي بجنورد ، در روستاي محمد آباد به دوراز درگيري هاي سياسي اقامت گزيد ودر آنجا به كشاورزي پرداخت. شمس المعالي علاوه بر انجام امور ديني در روستا ، با داروهاي سنتي وسررشته اي كه از طب داشت به معالجه بيماران نيز مي پرداخت ، با اينكه زبان مادري او كردي نبود به زبان كرمانجي توجه خاص داشت وكتابي در دستور زبان كردي گويش بجنوردي تأليف نمود . اين روحاني وارسته در سال 1325 ش در 52 سالگي بر اثر بيماري زخم معده به طور ناگهاني ديده از جهان فرو بست .
آيت ا... ذبيح ا... ذبيحي
معروف به قوچاني در سال 1288 هـ.ش در روستاي خير آباد از توابع شهرستان فاروج به دنيا آمدند وتحصيلات حوزوي خود رال در نزد اساتيدي چون آيت ا... ضياع عراقي – آيت ا... نائيني 0 سيد ابوالحسن اصفهاني – حاج حسين آقا قمي ، حاج آقاي كمپاني و... گذراندند
ايشان در سيروسلوك نيز استاد بوده اند ودر سال 1372 هـ . ش رحمت فرمودند.
سيد اسماعيل ملائكه
سيد اسماعيل ملائكه فرزند سيد حسن ملائكه در تاريخ 1278 هـ.ش در روستاي صفدر آباد از توابع شهرستان فاروج بدنيا آمدودر5 سالگي پدرشان هنگام مراجعت از عتبات عاليان در كرمانشاه بدرود حيات گفت . مادر ايشان (ربابه بيگم) در سن 10 سالگي فوت نمودند ايشان در همان سنين كودكي سرپرستي 2 خواهر خود به نامهاي هاجر بيگم .معصومه بيگم را به عهده گرفت .به همت مرحوم حاج سيد رضا ملائكه از اهالي خسرويه كه اجداد مرحوم سيد حسن نيز از آنجا بودند وهمت اهالي محترم صفدر آباد در سال 1295 براي تحصيل علوم ديني به قوچان مراجعت مي كنند. پس از طي دوره مقدماتي به شهر مشهد عزيمت نموده كه در آنجا از محضراساتيدي چون «اديب نيشابوري» «حاج شيخ هاشم قزويني» تحصيل علم مي نمايند.وپس از اتمام دروس مقدماتي درس خارج را فرا مي گيرند . در سال 1305 از مشهد به محل سكونت خود براي خدمت به حوزه به شهرستان فاروج برگشتند.
از سال 1325 امام جماعت مسجد جامع فاروج وصفدر آياد بودند كه در تمام اين ايام از 1325 تا 1365 بطور منظم نماز جماعت برگزار مي نمودند وانبوهي از عاشقان ونمازگزاران در طي اين سالها به ايشان اقتدا مي كردند. ايشان در سال 1342 عضو موسس حوزه علميه محموديه شدند وحوزه علميه بوسيله ايشان مديريت مي شد مرحوم ملائكه در زمان حياتشان نماينده تمام مراجع زمان خودشان از جمله امام (ره) ، آيت ا... خويي و... بودند. وبالاخره با تمام فعاليتهاي كه ايشان داشتند شامگاه 17 رمضان 1395 ق در حاليكه اماده وضو گرفتن بودند با گفتن كلمه لا اله الا الله بدرود.
شيخ عبدالله ابراهيمي نژاد معروف به شيخ عبدالله ريزه اي
شيخ عبدالله ريزه اي فرزند نور محمد در سال 1314 در قريه ريزه از توابع شهرستان فاروج بدنيا آمدند. در همان اوان كودكي وپس از فرا گرفتن قرآن به شيوه مكتبي نزد پدر بزرگوارشان كه معلم قران روستا بودند براي ادامه تحصيلات فارسي وجامع المقدمات در دوران صباوت به روستاي سنگلي مي آيند ونزد مرحوم شيخ محمد سنگليكي آموزش مي بينندواز آنجا به مشهد عزيمت مي نمايند چند سالي را در مشهد به ادامه تحصيل مي پردازند وبعد از آن به نجف اشرف عازم مي گردند واز دروس آيات عظام آنجا بهره علمي مي گيرند . ايشان بعد از تكميل تحصيلات در نجف اشرف به شهر قوچان براي خدمت وبحث ودرس باز مي گردند در سال 1348 با توجه به وجود وهابيت در شهرستان قوچان ودرگيري وهابيت وشيعه ايشان، مبارزه با وهابيت را آغاز مي نمايند بطوري كه به فرموده يكي از بزرگان ايشان در زمان خودشان تنها كسي بودند كه براي حفظ اعتقادات علويان وشيعيان توانستند در برابر آنان بايستند در طي اين سالها وهابيت از طرق گوناگون عقايد خود را ترويج وايشان براي جلوگيري از اعلاميه وتهيه جزوات آنها ، آنها را خريداري مي نمودند تا بدست مردم نرسد كه بعد از مدتها زماني كه مروجين وهابيت متوجه امر مي گردند . ايشان را تحت نظر قرار مي دهند شيخ عبدا.. ودر سال 1352 به طرز مشكوكي از دنيا مي روند كه قوياً شايع است بدست وهابيت مسموم و شهيد شدنده اند. و پس از فوت بدستور آيت ا... ميلاني در صحن حرم مطهر امام رضا(ع) به خاك سپرده شدند.
ميرزا محمد حسن شيرواني
از علما ومحققان معروف شيروان دوره صفويه ومتوفي 1098 هـ. ق است از ايشان 48 اثر علمي وادبي باقي مانده كه از جمله انهاست : تأليفات حاشيه معالم الاصول وشرح حكمت العين
حجت الاسلام حاج ميرزا محمد مجتهدي شيرواني
از علماي معروف شيروان و از همدوره هاي درسي حضرت آيت ا... كفايي است چندين جلد كتاب به صورت دست نويس در مسائل ديني از ايشان باقي مانده است.
شيخ حسن شكراني
در سال 1327 در روستاي كوران اسفراين متولد شد شيخ حسن شكراني از دانشمندان وعلماء شيعه معاصر مدر سال 1327 در روستاي كوران اسفراين متولد شد. وي تحصيلات خود را در سبزوار ودر مدرسه فصيصيه به مدت ده سال به پايان رساند وي از شاگردان مورد تمجيد آيت ا... فقيه سبزواري بوده ايشان براي ادامه تحصيل عازم مشهد مقدس شد ودر خدمت آيت ا... يونسي ، «ميلاني آزاد» كسب فيض نموده ودر تهران نيز در خدمت آيت ا... كاشاني ، چهل ستوني ، تحصيل كرد وبه درجات عالي علمي ارتقاء يافت ومدتي در مشهد به تدريس مشغول بود كه بعد از قضيه كشف حجاب وفاجعه مسجد گوهرشاد وفشارهاي رضا شاه به زادگاه خود برگشت وي دست نوشته هاي بسياري راجع به تاريخ اسفراين اقوام، فرهنگ وغيره دارد كه آماده چاپ مي باشد
شمس الدين محمد بيدوازي
در سال 1267 هجري قمري در روستاي بيدواز اردغان چشم به جهان گشود تحصيلات ابتدايي خود را در مكتب خانه هاي اين روستا به پايان برد وبراي ادامه تحصيل عازم بارگاه ملكوتي امام علي (ع) شهر نجف شد و16 سال در اين شهر در خدمت علماء شيعه كسب فيض نمود .ايشان در علوم قراني حديث وادعيه مطالبي نوشته ودر اختيار جويندگان دانش قرار داده است .
ميرزا بيدوازي
فرزند موسي الرضا از علماء قرن سيزدهم (هـ) مي باشد وي در روستاي بيدواز اردغان اسفراين متولد ودر همان روستا در مكتب خانه تحصيلات خود را به پايان برده وي علاوه برتحصيل در حوزه علوم ديني خطي بسيار خوش داشته وحدود 199 جلد قران با خط وي باقي مانده است.
نامبرده حدود 120 سال عمر كرده وبعد از فوت در مشهد مقدس در جوار حضرت علي بن موسي الرضا(ع)دفن گرديده است.
از ديگر علماي برجسته استان مي توان به اشخاصي كه درذيل به طور اختصار ذكري از آنان به ميان خواهد آمد اشاره نمود.
شيخ فضل الله آل شيخ از برجسته ترين واعظان شهر بجنورد
سيد حسن امامي (امام جمعه) از روحانيون ومجتهدان معروف بجنورد
ميرزا محمد بجنوردي : از علماي برجسته شهرستان جاجرم (خراشا) ومعاصر با آخوند خراساني
شيخ مرتضي بجنوردي : از زهاد ومقدسين شهرستان بجنورد
حاج ملانقي بجنوردي : از علماي مشهور شهرستان جاجرم ( روستاي طبر)
حجت الاسلام والمسلمين ملاصادق : از علماي برجسته شيروان واستاد ومدرس مدرسه ياقريه مشهد.
حاج شيخ عبدالرسول معين، حاكم شرع وامام جماعت شهر قديم شيروان
شيخ عبدالغفور جهاني ، عالم وحاكم شرع در شيروان
غلامرضا باقري الله آباد ، سخنورو عالم مولف از علماي الله آباد شيروان
شيخ غلامرضا سليمي زوارم ، بزرگترين واقف شيروان
شيخ ابراهيم واعظي ، اما جماعت متقي شيروان
حاج سيد احمد شهرستاني از علماء وفضلاي شيروان وبنيانگذار حوزه علميه آيت ا... حكيم شيروان
شيخ عبدالحسين تألهي برزلي ، مدرس حوزه عليمه
آيت ا... سيد احمد حسيني خراساني مدرس واستاد حوزه علميه قم (درقيد حيات)
محمد قاضي فرزند ملاميرزا هم عصر آخوند خراساني صاحب كتاب كفايه از علماي برجسته اسفراين
بقعه امامزاده سلطان سيد عباس (ع) (بجنورد)
آب گرم ايوب پيغمبر ( بجنورد)
امامزاده محمد باقر اسفيدان ( بجنورد)
امامزاده گيفان ( بجنورد)
امامزاده روستاي لنگر ( بجنورد)
امامزاده روستاي ارك ( بجنورد)
مقبره شيخ رشيد الدين محمد بيد وازي (اسفراين)
امام زاده عبدالله كوران (اسفراين)
بقعه شيخ احمد ذاكر گورپان ( اسفراين)
بابا قدرت ( اسفراين)
امامزاده دهنه شيرين ( اسفراين)
بقعه شيخ آذري ( اسفراين)
علي ابن مهزيار ( جاجرم)
مقبره امامزاده حمزه بن موسي الرضا ( شيروان)
مقبره امامزاد محمد رضا (شيروان)
امامزاده دلاور ( مانه و سملقان)
امامزاده قاسم روستاي بازار قارناس ( مانه و سملقان)
امامزاده گلزار روستاي كشانك ( مانه و سملقان)
امامزاده چمن بيد ( مانه و سملقان)
لرها معتقدند زني كه حامل پسر است داراي رنگ و روي باز بوده و چالاك و زرنگ وسبك بار است و در مقابل چهره زني كه حامل دختر است كدر بوده و او تنبل و سنگين است . براي تعيين جنسيت جنين راه هايي وجود دارد كه از آن جمله است : گاهي زن را غافل گير كرده وبي اطلاع او ، مقداري آرد روي سرش ريخته و منتظرمي مانند ، اگر زن دست خود را روي سرش كشيد مي گويند دختر مي زايد و اگر دست روي صورتش كشيد پس حامل پسر است . يكي ديگر از مشخصه هاي دختر يا پسر آوردن در عقايد مردم لرستان اين است كه هنگام دوختن لباس هاي نوزاد ، ( قبل از تولد ) والدين منتظر اولين كسي مي مانند كه در آن حال وارد خانه مي شود . چنانچه مردي وارد شد ، علامت آن است كه جنين پسر است ، واگر زني وارد شد ، پس دختري به دنيا خواهد آمد.همچنين هنگامي كه زن باردار است ، كله گوسفندي را از محل حد فاصل آرواره هايش مي شكافند ، چنانچه محل اتصال آرواره ها در چانه گوسفند ريشه هاي گوشت ريز داشته باشد . مي گويند زني كه براي او نيت شده است دختر به دنيا مي آورد ودر غير اين صورت پسري خواهد زائيد . همچنين انواع فال ها ، از قبيل چهل سرود وفال شب چهارشنبه سوري را به نيت تعيين پسر يا دختربودن چنين مي گيرند ، تغزيه نيز مي تواند خبرازجنسيت جنين بدهد ، اگرزن شيريني بيشترمصرف كند ، جنين او مذكراست و مصرف ترشي بيانگر مونث بودن جنين است . همزاد نيز از ديگر باورهاي مردم لرستان است كه عامه مردم ، بدان معتقدند، آنها عقيده دارند هر كس كه به دنيا مي آيد . يك همزاد ( موجود خيالي ) نيز با او متولد مي شود كه همواره با اوست ، لرستاني ها معتقدند كه زائو بايد مدت چهل روز را در قرنطينه سركند كه نه از همزادش آسيب ببيند و نه ديگري كه چله دار است ، گذرش به اوبيفتد ( اين را هم بد شگون مي دانند ) اينان نوزاد را تا چهل روز از خانه بيرون نمي برند مگر اينكه قرآني ويا تكه ناني كه آن را هم حكم قرآن مي دانند همراه نوزاد باشد .
گوشواره هفت محمدي يا پنج تن نيز از جمله حافظان معنوي نوزادان به شمار مي آيد كه معمولاًبه خاطر جلوگيري از بلايا وچشم زخم آن را به گوش كودك مي آويزند . مردم اين ناحيه ، به چشم زخم عقيده زيادي دارند اينان براي دفع چشم زخم دعايي را به بازوي نوزاد بسته ومهره اي فيروزه رنگي را جلوي موهاي كودك مي بندند همچنين لرها معتقدند استشمام بوهاي مختلف به نوزاد ضرر مي رساند . به همين خاطر اغلب ، ماده اي بدبو به نام بژ( BAZ ) را به لباس نوازد مي بندند تابوي آن ، بوهاي ديگر را كه در محيط وجود دارد ، تحت الشعاع قرار داده و از بين ببرد .
بعضي از لرستاني ها ، كودك خودرا درويش امام رضا ويا ديگر ائمه مي نمايند و آن در مواقعي است كه چندين نوزاد از خانواده اي وفات يافته ويا سال ها ، فرزندي ، ( ويا پسري ) در خانواده اي متولد نشده است . در اين موقع آنان نذر مي كنند كه تاهفت سالگي موهاي كودك خدا داده را كوتاه نكنند ، در جشن ها به كودك ، لباس سفيدي پوشانده واو را در رهگذري مي نشانند يا به در خانه ها مي فرستند تا درويشانه جمع كند ، وموهاي درويش كوچك را در هفت سالگي كوتاه كرده و معمولاً هم وزن موهاي وي طلا نذر ائمه مي كنند .
اما آل AL نام موجود افسانه اي است كه خصوصاً زنان لر ، بدان معتقدند اين موجود در افسانه ها شبيه به پيرزني ژوليده موي با سبدي كه جگر خون آلود زنان زائو درآن حمل مي شود تعريف وتصور شده است . در اعتقاد اينان ، آن دشمن درجه يك زنان بوده ومنتظر است تا پس از وضع حمل به آنان آسيب برساند . براساس همين باور ، هرگز زائو را تنها نمي گذارند، بعضي آن را ، همان دال يا عقاب مي نامند و بعضي نيز آن را موجودي حقيقي مي پندارند و سال هاي سال را با ترس از او سپري مي كنند. يكي از آئين هاي تولد ، گذاشتن چاقو يا سيخ بالاي سرزائو به جهت دفاع در برابر آل است .
از ديگر باورهاي تولد ويار زن حامله است : اگر زن باردار چيزي بخواهد وبه موقع برايش تامين نشود مي گويند گوشه ران كودك كبود خواهد شد .
خيرو شر بودن مقدم طفل در لحظه تولد يك باوراست كه براساس آن اگر در روزهاي تولد نوزاد ، واقعه بدي براي پدر ، مادر يا يكي از بستگان نزديك كودك روي دهد در آن صورت مقدم او را شوم مي شمارند و سايه اين بد شگوني تا سال ها بر سراو سنگيني خواهد كرد .
مردم لرستان تولد دختر را بد يمن وقدم اورا نامبارك مي دانسته اند و هرگاه در خانه اي دختري به دنيا مي آمد بزرگ خانواده آب در تـژگاه مي ريخت و آتش اجاق خانواده را خاموش مي كرد .
در روستاها و شهرهاي لرستان لفظ اوجاق يا اجاق كنايه از فرزند پسر است . وجه تشابه هم اين بوده است كه كانون خانواده با حضور پسران گرم وزنده وبدون حضور آنان سرد وتاريك مي دانسته اند ، هم چنانكه خانه بدون اجاق سرد وتاريك است . اجاق خانواده نيز بي حضور پسر فروزان نخواهد ماند . واما درخانه بروجردي ها نيز اجاقي تعبيه شده كه مسئول روشن نگاه داشتنش مرد خانواده بوده است اين آتش كه بايد هميشه افروخته مي ماند با قطع موجود مرد و يا اولاد ذكور در خانه براي هميشه خاموش مي شد .
در هرحال وبا هروجه تشابه ، لرها خانه اي را كه فرزند پسر نداشته ، اجاق كور مي ناميده اند واين لفظ هنوز هم كنايه از خاموش ماندن چراغ خانواده است .
لرها به هيچ وجه آب در تژگاه يا آتشدان نمي ريزند ، مگر در يكي از دوحالت مرگ مرد بزرگ خانواده ، يا تولد دختر ، زيرا درهردوصورت اجاق خانواده را خاموش مي پندارند برهمين اساس لرزبان ها وقتي مي خواهند براي كسي آرزوي مرگ كنند به كنايه مي گويند :
آبوه دتژگاه باوت Tozga Boat ow Boo De آب در آتشدان پدرت ريخته شود كه كنايه از اين آرزو مي باشد كه اجاق خانه پدرت خاموش شده و بميري و لك ها با جمله كور كرده : اجاق كور . اين منظور را بيان مي كنند . با چنين باوري اجاق كور كسي بوده كه اصولاً اولاد پسر نداشته است . فرزند ذكور به قدري براي لرها اهميت داشت كه اگرمردي صاحب دختراني مي شد ، بدون آن كه پسري براي او متولد شود ، چندين زن اختيار مي كرد تايكي از آنان پسري بزايد واجاق خانواده اش خاموش نماند وبه اصطلاح اوجاق كور براو اطلاق نشود به همين خاطر نام تنها پسر خانواده را كه پس از چند دختر به دنيا مي آمد ، اجاق مي گذاشتند كه به معناي چراغ است .
پسر دردانه ويك دانه را هم (سوخته زار) مي نامند سوخته زار يعني يكي يك دانه وكسي كه ديگران در انتظار او سوخته اند وساخته اند ودرطلبش زاري بسيار كرده اند .
وجود پسر ، به قدري با اهميت بوده كه خانواده ها يك پسر ناقص الخلقه را برچند دختر سالم ترجيح مي دادند . وقتي زني چندين دختر مي زائيده به امام ، امام زاده يا پيري متوسل مي شد تا صاحب پسري شود و از امام زاده مي خواست تا نشانه اي برپسرش بگذارد . دراين مورد معتقدبوده اند كه زن توسل جوينده ، حتماً بايستي قيد نشانه خوب را در دعا به كار ببرد زيرا درغير اين صورت ممكن بود دعاي اواجابت نشود و يا نشانه نامناسب ونقص عضو بر كودك او گذاشته شود هنوز هم زن حامله در اين ديار اجازه ندارد به هنگام خسوف از خانه خارج شود زيرا معتقدند نوزاد او با علامت ماه گرفتگي متولد خواهد شد البته بروجردي ها صرف نگاه كردن زن حامله به خسوف راعامل ماه گرفتگي مي دانند واغلب خرم آبادي ها معقتدند ، اگر زن حامله هنگام نگاه كردن به ماه دستش را روي شكم قرار دهد كودكش به ماه گرفتگي مبتلا مي شود .
براي افتادن ناف كودك هم باور خاصي رايج است و آن اين كه اگردست ماما سبك باشد بند ناف زود بهبود يافته وتاروز دهم تولد قطع مي گردد ، اما اگر دستش سبك نباشد زمان قطع شدن ناف طولاني مي شود .
تولد ـ آئين ها
تقريباً تمامي مناطق لرستان خصوصاً نواحي مركزي وجنوبي استان همچون خرم آباد ، كره گاه ، چگني ، چغلوندي ، زاغه ، سيلاخور ونورآباد و الشتر آئين هاي مشتركي را به هنگام تولد نوزاد به جاي مي آورده اند كه اين آئين ها هنوز هم در اغلب نقاطي كه ذكر شد رواج دارد . پس از تولد وخواندن اذان واقامه در گوش راست وچپ كودك ، اولين كار آماده كردن رختخواب نوزاد است كه تشكيل مي شود از ، تشك ، لحاف ومتكاي كوچك كه در اصطلاح لري به آن زير گوشي مي گويند . زير گوشي را در داخل كماني قرار مي دهند كه از چوب بيد يا طايي tai درست شده است براي درست كردن كمان شاخه تر درخت را قطع كرده ودوسرآن را به وسيله كش يا نخ محكمي به هم نزديك مي كنند با به شكل يك نيم دايره حالت بگيرد سپس بالشتك بچه را داخل آن قرار مي دهند تابعد از آن به عنوان پشه بند استفاده شود كار اصلي كمان اين است كه از افتادن روانداز به روي صورت كودك جلوگيري به عمل آورد.
براي دوري از چشم زخم به وسيله سيخ يا شي اي تيز ، خطي دورتادور اتاق برروي چهار ديواري مي اندازند كه اين خط بايد ديوار را از بالا خراش انداخته ويا علامتي كوچك بدهد كه دو سرخط بايد درنهايت به هم وصل شود آن گاه يك تكه گوشت و يك پياز را به سيخ كشيده و بالاي سر نوزاد قرار مي دهند ظاهراً فلسفه اين عمل جذب حشرات وميكروب هابه سوي عاملي غير از نوزاد بوده است .
ملاژگه Molazga به معناي سقف دهان يا كام است و برداشتن ملاژ كه يكي ديگر از آئين هاي تولد است ، به وسيله زني با تجربه صورت مي گيرد . زن مذكور ، نوك انگشت شصت خود را برروي كام دهان كودك نهاده و به آهستگي بالا مي كشد .
خانواده هاي لر ، معمولاً نذر مي كنند كه اولين لباس نوزاد را از شخص خوش نيتي بگيرند كه درصورت سالم ماندن كودك اين نذر را درمورد فرزندان آينده نيز با مشاركت فرد مورد نظر ، انجام مي دهند . گرفتن دعاي حفاظت از چشم زخم وچله بر نيز از ديگر آدابي است كه پس از تولد صورت مي گيرد و درجاي خود به شرح آن نيز خواهيم پرداخت .
نهادن كژك gezek ـ كه مهره اي فيروزه اي رنگ است ـ نيز بر گاهواره و لباس نوزاد ويا موهاي جلوي سر او ، يك رسم است كه اين عمل را به خاطر محافظت از چشم زخم انجام مي دهند.
همان گونه كه قبلاً ذكر شد ، بژ نيز نوعي صمغ است كه بوي بد وتندي از خود ساطع مي كند ، به طوري كه ساير بوهاي موجود در فضا را تحت الشعاع قرار مي دهد . مردم لر براي خنثي كردن تأثير بوهاي خوش ويا بوهاي ناخوشي كه درفضا موجود است بژ را به گوشه اي از گاهواره يا لباس نوزاد مي چسبانند . از اولين كارهاي بعد از تولد ، گوژ نوزاد براي گوژ كردن مقداري روغن حيواني را با تربت خاك مهر كربلا وخاك قند آميخته و به هم مي زنند و در دهان نوزاد مي گذارند زني كه بچه را گوژ مي كند كارش را باذكر نام هاي مبارك الله ومحمد وعلي انجام مي دهد وي سپس در گوش بچه اذان مي گويد . ايمان به اين امر كه تربت بايستي يكي از تركيبات گوژ باشد ازعقايد محكم مردم منطقه است .
درسراسر لرستان براي نوزادان گهواره مي بندند ، شكل گهواره ها واصطلاحي كه براي آن به كارمي برند درنقاط مختلف فرق مي كند در خرم آباد به آن گاوره GOVERE گفته مي شود ودونوع چوبي وفلزي آن وجود دارد . درروستاهاي اطراف خرم آباد ومناطق لك نشين ها مثل الشتر ونورآباد لفظ هلوره Holora به جاي گهواره به كار مي رود وآن پارچه اي است كه به وسيله طناب به دوستون در اطاق ويا دربيرون از اطاق بسته شده باشد .
دربروجرد وروستاهاي منطقه سيلاخور گهواره به للو معروف است (lalo) براي نام گذاري نيز در هر يك از نقاط شيوه خاصي وجود دارد نام نوزاد را اغلب پدر يا مادر انتخاب مي كند كه آن نيز آداب خاص خود را دارد . در بعضي از بخش هاي شهرستان نورآباد ، مثل فيروز آباد تمام نام هاي پيشنهادي را روي قرآن مي ريزند و مادر يكي از آنها را انتخاب مي كند . البته اين شيوه نام گذاري بيشتر بين پيروان با با دين دار رايج است . اهل بعضي دهات شب هفت تولد را طي مراسمي برگزاركرده ودرهمان مراسم نيز نامي را بر نوزاد مي گذارند ، دراين شب اهل روستا را براي خوردن شام دعوت مي كنند و بز يا گوسفندي را سر مي برند تا غذاي مدعوين تامين شود . پس از صرف شام از ريش سفيد روستا كه پيرترين مرد اهل مجلس است مي خواهند تا به قرآن تفال زده و از روي آن چند نام را پيشنهاد كند ، سپس از ميان نام هاي پيشنهادي يكي توسط پدر يا مادر برگزيده ونوزاد به آن مسمي مي شود .
آن گاه ريش سفيد خانواده ، نوزاد را در بغل گرفته درگوش او اذان گفته ومقداري پول روي شال كمر او مي گذارد. به همين ترتيب كودك دست به دست بين اهل مجلس چرخانده مي شود وهرنفر به نوبه خود نام را در گوش او تكرار مي كند ، وبه فراخوراستطاعت ، پولي را روي كمرش قرار مي دهد ومي گويد : اين اسم برتو مبارك است . آن دسته از مردم كه اين اسم در بين شان رايج است . براين عقيده اند كه اگر نوزاد پسر باشد واين مراسم صورت نگيرد آسيبي به كودك خواهد رسيد .
اهالي روستاي چشم كبود كاكاوند در شب هفت نوزادان خود ، تا صبح ، بيدار مي مانند تامواظب باشند پاره اي از لباس نوزاد به زمين نيفتد . زيرا افتادن لباس نوزاد در شب هفتم برزمين بدشگون مي دانند .
همان گونه كه ذكر شده اين مراسم براي پسران برگزار مي شود وفقط عده قليلي آن را براي دختران بر پا مي دارند .
بعضي از مردم درهمان منطقه به جاي شب هفتم اين مراسم را درشب سوم برگزارمي كنند ، اما بقيه مراسم به همان شكل وشيوه اي است كه ذكر گرديد . گاهي اتفاق مي افتد كه به جاي ريش سفيد ، كسان ديگري نيز اسم پيشنهاد مي كنند لكن درهرصورت ، انتخاب نام ، درنهايت به عهده پدر ومادر است .
نورآبادي ها درشب چهلم تولد ، بچه رادر بغل مي گيرند وبه خانه هاي مختلف مي روند . اهل هر خانه مقداري حبوبات به عنوان هديه به اولياء بچه مي دهند ومادر وخواهران به اتفاق زنان ديگر روستا ، حبوبات جمع آوري شده را كه بيشتر از نوع گندم ، ماش ، عدس ، ونخود است مي پزند وبين اهل روستا تقسيم مي نمايند تا نذري باشد براي كودك ، به اين مراسم درويشي مي گويند و وجه تسميه آن اين است كه كودك هم چون دراويش خانه به خانه گشته وحبوبات را جمع آوري كرده است .
در بخش زاغه واطراف آن نام گذاري توسط پدر ومادرو بزرگان خانواده انجام مي گيرد . پدر براي پسر ومادر براي دختر نام انتخاب مي كنند ، پس از يك هفته اورا به حمام مي برند و اگرتولد مقارن با اعياد وروزهاي جشن ديني و به خصوص جمعه باشدآن را مبارك وخوش يمن مي دانند .
درتمام نقاط لرستان نوزاد را از اول تولد تا چهل روز ، چله دار مي دانند رفتار خانواده واطرافيان با نوزاد ومادر چله دار آداب خاص دارد . روزي كه مادر وضع حمل مي كند براي او دعاي چله برتهيه مي كنند . چله بردعايي است كه ملاي محل آن را برروي كاغذ مي نويسد . چله بر را برروي قنداق يا برگوشه گاهواره يابرروي كمان بالاي سرش مي بندند . گرفتن دعاي چله بر ازنظر خانواده برهركار ديگري ارجعيت دارد زيرا ممكن است در اين مدت ، مادر چله دار ديگري براو وارد شود وبه اصطلاح لري چله ايشان درهم گره نخورد واين بدشگون است . چله بر كردن به خصوص در روستاهاي اطراف خرم آباد وسيلاخور بروجرد رواج دارد . درگذشته روستائيان اطراف خرم آباد ومناطق كرگاه و هويان وضلي ديگراز نقاط لرستان حق انتخاب نام نوزاد رابه پيرترين مرد خانواده و يامهمان عزيزي كه برآنها وارد مي شده مي دادند .
لرها هنوز هم اسم پسران را از ميان اسامي مركبي برمي گزينند كه تركيب آنها نمايان گراين مطلب باشد كه وي غلام ائمه عليه السلام است مثل : مراد علي ، مريد علي ، غلام علي ، غلام حسين ، و... گاه نيز با افزودن پسوند وپيشوندي وجود شهامت وشجاعت را در كودك نشان مي دهند . مثل شيرمراد . شيرعلي وبعضي وقت ها عناصر تركيب انتخاب مي شود كه نشان گرلطافت روح مسمي باشد مثل : گل علي ، گل خندان ويا حنارس ( فرياد رس ( Henaras در گزينش اسامي دختران الويت با اسم معصوم يا فرزند معصوم مي باشد مثل زهرا ، فاطمه ، كبري گاه تركيبي از گل ويا اسامي ديگر نيز به كارمي رود مثل : دخترگل ، گل طلا، گل خندان ، گلاب ، گل نازار و گل نساء .
درمواردي كه خانوار داراي دختران زيادي باشد اولياء اسمي را بر مي گزينند كه مفهوم دعا براي توقف تولد دختران را برساند ، مثل خدابس ، دختر بس ، همي بس ، واز اين قبيل ودرموردي كه آرزوي تولد پسررا داشته اند پس از آن كه خداوند پسررابه آنها مي دهد ، اسمي انتخاب مي شود كه مفهوم شكر از درگاه الهي از آن استنباط شود ، مثل شكر خدا ، خداداد وحنارس .
در شب هفتم تولد ، مراسم مختصري برپا مي شود كه فقط زنان در آن شركت مي كنند ودراين مراسم پيرترين زن مجلس كودك را به طور دراز كش روي پاهاي خود قرار داده وپارچه اي نازك روي صورتش مي اندازد .سپس آدمكي از پنبه مي سازد و آن را روي پارچه قرار داده وبا احتياط كامل آن را به آتش مي كشد . آن گاه درحالي كه پي درپي تكرار مي كند پمله پر Pomela Per ، آدمك را به هوا پرتاب وخاموش مي كند منظور از برگزاري آئين پمله پر آن ست كه اهالي معتقدند با سوختن آدمك پنبه اي درواقع همزاد كودك ، سوخته مي شود .
بعد از اين كه مراسم پلمه پر به پايان رسيد . همان زن با سوزن خياطي كه قبلاً كاردوخت ودوز با آن انجام نشده باشد ومقداري نخ ، گوش بچه را سوراخ مي كند : زينت بخش اين گوش سوارخ شده گوشواره اي است با حلقه اي از طلا وهفت نگين بسيار كوچك فيروزه اي كه در لرستان به آن هفت محمدي مي گويند وبا ذكر نام پنج تن آل عبا تبرك يافته است .
وهمين روز تولد كودك ، آغار فصلي نو در زندگي اوست . لرها در اين روز ، مادر ونوزاد را به حمام برده و ناهار مفصلي به نزديكان وليمه مي دهند .
در چهلمين روز تولد ، نوزاد ومادر را دوباره به حمام مي برند ودرآن جا آب چله برسرمادر مي ريزند براي ريختن آب چله به دو روش عمل مي شود . در روش اول تخم مرغي را سوراخ مي كنند پس از خالي كردن محتويات آن ، چهل بار آن را ازآب پر كرده و در ظرفي خالي نموده سپس آن آب را بر سر زائو مي ريزند در روش دوم كاسه اي را پر از آب مي كنند وچهل دانه ريگ به عدد روزهاي چله درآن قرار مي دهند و بر سر مادر خالي مي نمايند .
"برد " Bard به معناي سنگ و كي Ki پسوند مشابهت است برده كي به معناي ، مانند سنگ مي باشد پس از آن كه كودك توانست برروي چهاردست و پا راه برود وهمچنين پس از پيدا كردن توان راه رفتن ، درحالي كه از دور مواظب كودك هستند اورابه حال خود رها مي كنند تاسردي وگرمي روزگار را تجربه كند . به اين عمل برده كي مي گويند كه از آخرين آداب تولد به شمار مي رود
اين غار براي اولين باردر سال 1965 ميلادي توسط "فرانك هول" باستان شناس آمريكايي مورد كاوش قرار گرفت.
در سال 84 نيز دومين دوره كاوش اين غار توسط هيات مشترك ايران و بلژيك آغاز شده كه در حال حاضر ادامه دارد.
سرپرست ايراني هيات كاوش به خبرنگار ايرنا گفت: غار يافته به دليل دارا بودن بيش از دو متر رسوبات باستان شناختي اواخر عصر يخ (شامل بقاياي فرهنگي دوره پارينه سنگي جديد) داراي اهميت فراواني در مطالعه فرهنگ اوايل اين دوره در خاور نزديك و اروپاست.
"سونيا شيدرنگ" افزود: در دهه هاي اخير پژوهش هاي فراواني در ارتباط با خاستگاه و راه و روش زندگي انسان مدرن دراروپا و خاور دور انجام شده است.
وي با اشاره به اينكه بقاياي فرهنگي باقيمانده از انسانهاي مدرن با عنوان فرهنگ اوريناسي شناخته مي شود، اظهارداشت: اين فرهنگ مربوط به انسانهايي است كه ابزارهاي كارآمدي كه اغلب بر روي تيغه ساخته مي شده، براي شكار و ساير منظورها استفاده مي كردند.
سرپرست بلژيكي گروه كاوش غار يافته نيز گفت: در مطالعات انجام شده شباهتهاي فراواني ميان مصنوعات سنگي و فرهنگ اوريناسي اروپا وجود دارد.
"مارسل اوت" اضافه كرد: تا پيش از اين كاوش ها، برخي از متخصصان فرهنگ اوريناسي، پارينه سنگي جديد را مختص اروپا و حاشيه شرقي مديترانه مي دانستند.
وي گفت: در كاوش هاي سال گذشته اين غار، علاوه بر مصنوعات سنگي، تعدادي آويز و مهره هاي تزييني از جمله دو صدف دريايي سوراخ شده، دو قطعه دندان گوزن و يك قطعه هماتيت كه به شكل آويز درآمده، يافت شده است.
وي با اشاره به اينكه اين مجموعه از كهن ترين آويزهاي تزييني يافت شده در ايران است، اظهار داشت: اين اشيا از نشانه هاي بارز فرهنگ اوريناسي مقارن با حضور نخستين انسانهاي پارينه سنگي جديد در اروپا و خاور نزديك است.
دبير شوراي ثبت آثار استان لرستان نيز گفت: لرستان به دليل دارا بودن شرايط مساعد آب و هوايي، محيط مناسبي براي استقرار بشر در زمان هاي پيش از تاريخ بوده است.
عطا حسين پور افزود: اين اهميت باعث شده در سال 1965 ميلادي دره خرم آباد به عنوان مركز مطالعات پيش از تاريخي دانشگاه پل آمريكا به سرپرستي دكتر فرانك هول و كنت فلانري قرار گيرد.
وي گفت: استان لرستان به دليل كوهستاني بودن داراي غارهاي مسكوني فراواني بوده كه در اين ميان غارهاي يافته، گرارجنه، كنجي، قمري و پاسنگر مورد كاوش قرار گرفته است.
وي با اشاره به وجود 250 غار و پناهگاه صخره اي شناسايي شده در لرستان اظهارداشت: تاكنون 125 غار از اين تعداد در فهرست آثار ملي كشور به ثبت رسيده است.
كليه محققين بر اين امر اعتراف دارند كه قديمي ترين اقوام كه تاريخ از آنها نام برده است ،در غرب ايران زندگي كرده اند و لرستان و كوه هاي سرسبزش در ميان اين مناطق مانند خورشيد درخشيده واشعه تابناك آن از نفوذ حكومت هاي جبار وستمگر كلده ، آشور و بابل جلوگيري و در واژگون كردن اين حكومت ها نقش مؤثري داشته اند ، كاسيت ها بوده اند .
تا چند سال اخير تاريخ قوم كاسي يا كاشو تاريك بود و هر كدام از محققين و خاور شناسان به
طور حدس و گمان چيزهايي در مورد آنها نظريه اي ارائه مي دادند و از روي كتيبه هاي كلده، آشور و بابل به طور نا مبهم نام از اين قوم ديده مي شود ، اما اتفاق آنها بر اين بود كه مركز قوم كاسيت در حدود كرمانشاه زهاب و لرستان بوده اند ونخستين كساني در دنيا هستند
كه به تربيت اسب همت گماشته اند ، و ساير اقوام آن عصر اين تمدن را از آنها فرا گرفته اند.
ايلامي ها كاسيت ها را «كوسي» مي خواندند و آشوري ها آنها را «كاشو» مي شناختند وبراي اولين بار نام آنها در زمان پادشاهي شمشوايلونا پسر «هامورابي- حمروبي» كه در تاريخ دو هزار و چهل وسه پيش از ميلاد «2080-2043ق.م» در بابل پادشاهي داشته ، ديده مي شود.
در زمان اين پادشاه كاسيت ها به بابل حمله كردند ولي مغلوب شدند وبه وطن خود مراجعت
نمودند و سيصد سال بعد يعني در تاريخ هزار و هفتصد و پنجاه سال پيش از ميلاد از ضعف كشور بابل استفاده كرده وبار ديگر به رياست پيشواي خود « كانداش» به اين سرزمين هجوم آوردند وتا مدت پانصد سال يعني تا تاريخ هزار و يكصد و هشتاد پيش از ميلاد در اين محل حكمراني داشته ودر اين مدت سي وشش پادشاه بر آنها فرمانروايي كرده اند.
كاسيت ها در ابتدا مردمي بي سواد بودند ، ولي همين كه با مردم بين النهرين آشنايي پيدا كردند
خط آنها را فراگرفتند ودر امور مذهبي از آنها اقتباساتي نمودند.
از تاريخ يكهزار و هشتاد وپنج قبل از ميلاد اين قوم به كوه هاي خود مراجعت كردند و در تمام اين مدت به هيچ وجه با مردم بومي بين النهرين ممزوج نشده شخصيت نژاد خود را حفظ
كرده اند. در دوره هاي بعد تا زمان انقراض پادشاهان هخامنشي نيز گهگاهي از كاسيت ها نامي برده مي شود وجنگجويي آنها در تمام اين مدت مشهور بوده است. به طوري كه در تاريخ آمده است ، هخامنشيان هنگام گذر ازراه همدان تا بابل كه قلمرو كاسيتها محسوب مي شد ناگزير بودند كه به آنها باج بپردازند.
مناطقي كه امروزه لرها در آن به سر مي برند مدتها پيش از كوچ ايرانيان مسكون بوده است ،
اين مناطق دور از دسترس آشوري ها و بيشتر زير نفوذ ايلاميان بوده است.
در شوش كه تقريباً در گذرگاه كوه هاي لر كوچك «لرستان فعلي»قرار دارد آثاري بدست آمده
كه نشان مي دهد اين شهر در حدود 3000 سال پيش از ميلاد آبادان بوده است. همچنين از سكه هاي به دست آمده از دوران سلوكي در لرستان پيداست كه سلسله سلوكيان بر اين منطقه
نيز حمكراني داشته اند . واما بدون شك غني ترين دوره در ميان دوره هاي تاريخي در منطقه متعلق به دوره پارت (اشكاني) است ، چرا كه بيشترين استقرار را داشته و بجز مناطق كوهستاني جنوب شرق منطقه در اطراف رود كشكان و رود خانه چم زكريا در بقيه مناطق آثار پارتي شناسايي شده است. از جمله آثار اين دوره كه در لرستان به دست آمده عبارتند از : آثار قلعه ها و قبور و چند معبد مهرپرستي از دوره هاي پارت (كوگان) و قبور اشكاني (اشكانيان) كه از جمله آنها مي توان به غار «كوگو» در دهكده چشمك وستون وسر
ستون هاي سنگي از دهستان «تشكن» واقع در بخش چگني اشاره نمود.
تهيه و تنظيم:پروانه قبادي كيا