معماري از قديم در اردبيل معمول بوده و برخي از آثاري كه بندرت از دوران هاي گذشته در اين شهر باقي مانده حكايت از آن دارد كه طراحان و سازندگان آنها اطلاعات وسيع و مهارت كافي در كار خود داشته اند. اين آثار معمولاً به صورت اماكن مذهبي و حمام و كاروانسراست و برخي از خانه هاي اعيان و اشراف سابق نيز با سبك معماري قابل توجهي بنا گرديده است.
سبك اين خانه ها بر پايه تقارن بود بدين معني كه علي الاصول در وسط ساختمان تالار بزرگي به شكل مستطيل مي ساختند و در پشت آن به درازاي تالار آشپزخانه كه آنرا مطبخ مي گفتند بوجود مي آوردند تالار محل پذيرايي بود و بزرگي آن با امكانات مالي و موقعيت اجتماعي صاحبخانه بستگي داشت. قسمتي از تالارها را در طول ضلع شمالي به سه دسته تقسيم مي كردند قسمت وسط را كه اندكي از سطح تالار بلندتر مي شد "مخارجه" مي گفتند و جزو تالار منظور مي داشتند ولي طرفين آن را به صورت دو اتاق كوچك در آورده درب ورودي زيبايي متناسب با زيبايي تالار بين آنها و تالار مي گذاشتند و آنها را "صندوقخانه" و گاهي "قولچا" مي گفتند. در طرفين شرقي و غربي تالار دو دهليز بزرگ و وسيع منظور مي داشتند و در كنار هر يك از آنها و روبروي تالار يك اتاق مي ساختند در طبقه دوم چهاربالا خانه وجود داشت كه دوتا از آنها روي دهليز و اتاق شرقي و دوتاي ديگر روي اتاق و دهليز سمت غربي تالار بود و چون پوشش سقف ها عموماً با تيرهاي چوبي صورت مي گرفت از اين رو از ساختن طبقات ديگر خودداري مي گشت و براي حفظ زيبايي ظاهر معمولا سقف آنها بلندتر ساخته مي شد. مصالح ساختماني غالباً خشت و آجر و آهك بود ولي پي هاي خانه ها را هميشه با سنگ لاشه و آهك مي گرفتند و نماي ساختمان را تا ازاره يعني تا زير پنجره ها با سنگ هاي حجاري شده و از آن به بالا با آجر مي ساختند و جرز آجرها را با گچ بند مي كشيدند. چون اردبيل همواره در معرض تهاجم بوده و غارت هاي مكرري بخود ديده است از اين رو براي صيانت خانه ها ديوارهاي بيروني آنها بلند ساخته مي شد و كوچه ها نيز تنگ و پيچ در پيچ منظور مي گشت.