عجيب ترين گورستان تاريخي اردبيل

گورستان تاريخي اردبيل


اردبيل براي خيلي از گردشگران ايراني با طبيعت منحصر به فرد و آب و هواي لطيفش شناخته مي شود اما شايد كمتر كسي بداند كه يكي از جالب ترين نقاط تاريخي كشور در منطقه براي اين استان قرار گرفته و در واقع وسيع ترين منطقه تاريخي استان اردبيل و با اهميت ترين سايت تاريخي مربوط به پيش از تاريخ در شمال غرب ايران به شمار مي رود.


منطقه باستاني معروف به شهر يري در شمال غربي روستاي پيرازميان در 31 كيلومتري شرق مشگين شهر قرار دارد. جايي در كنار رود قره سو كه وسعت آن به 400 هكتار مي رسد و از سه قسمت دژ نظامي، معبد و قوشا تپه  تشكيل مي شود. قدمت قلعه و معبد به 1450 پيش از ميلاد و قوشا تپه به 7 هزاره پيش از ميلاد مي رسد.

گورستان تاريخي اردبيل

محوطه شهر يري اولين بار در سال 1978 ق .م توسط هيئت چارلز برني شناسايي و بررسي شد. او معتقد بود كه عمر بعضي آثار تا هزاره سوم قبل از ميلاد، عصر آهن، سفال خاكستري و نخودي و نارنجي هم مي رسد.

گورستان تاريخي اردبيل

 چارلز برني تاريخ اكثريت گورهاي اين محل را هزاره دوم و اول قبل از ميلاد مي دانست و حتي پيش بيني مي كرد كه اين تاريخ به هزار سال قبل تر، يعني هزاره سوم قبل از ميلاد هم برسد. با اين حال آثاري از سكونت عصر برنز شناسايي نكرده بر اين نظريه اصراري نورزيد تا اين كه در كاوش هايي كه توسط هيئت دكتر نوبري در آذر 1382 انجام شد، اشياي با ارزشي از داخل گورها به دست آمد كه در حال حاضر در موزه باستان‌شناسي خلخال نگهداري مي‌شوند.

گورستان تاريخي اردبيل

عده اي از باستانشناسان قدمت اين محوطه را تا 9 هزار سال هم تخمين مي زنند  و معتقدند كه سنگ تراشه هاي از اشكال انسان مربوط به 7 هزار سال قبل از ميلاد مسيح در اين منطقه موجود است.

گورستان تاريخي اردبيل

محوطه باستاني شهر پيرازميان در كنار رودخانه قره سو قرار دارد. جايي كه بر روي سنگ هاي اطراف آن نقش و نگارهاي متعددي با طرح و ابعاد مختلف با ضربه زدن هاي منظم و دقيق با سنگ هاي سخت، استخوان حيوانات و فلزات سخت حك شده است. نقش هايي از بزكوهي، انسان درحالت هاي مختلف و چندين نقش نامشخص ديگر قابل مشاهده اند، تعداد آنها محدود است .

گورستان تاريخي اردبيل

اما در نزديكي هاي همين محوطه، سنگ قبرهايي با نقش هايي يك نواخت از چهره انسان هايي كه دهان ندارند ديده مي شوند كه ابعاد آنها از 2مترتا 40 سانتيمتر متغير است و تعداد تقريبي آنها به بيش از صد مورد مي رسد.  اين محوطه در منتهي اليه دشت مشگين شهر و به فاصله 65 كيلو متري شمالغربي مركز استان و در 35 كيلو متري شرق شهرستان مشكين شهر و در 2 كيلو متري شمال روستاي پير ازميان و از توابع بخش مشكين شرقي واقع شده و در آن مي توانيد يك قلعه وسيع با ديوار دفاعي سنگي از نوع خشكه چين را در كنار محلي براي برگزاري آيين هاي مذهبي و گورهاي باستاني متعدد ببينيد. تا به حال حدود 450 گور در اين محل شناسايي شده است كه ابعاد كوچكترين آنها 3.2 متر و بزرگترين آنها 8.2 متر است. علاوه بر اين، يك غار باستاني و تپه هاي متعلق به دوره هاي مختلف از ديگر ديدني هاي اين منطقه است كه باستان شناسان زمان زيادي را براي تحقيق در آنها صرف كرده اند.

گورستان تاريخي اردبيل

با تمام اين ها، اين روزها اگر گذارتان به منطقه تاريخي شهر پيرازميان بيفتد مي بينيد كه وزش باد شديد و طوفان بخشي از محوطه باستاني شهر پيرازميان را در مشگين شهر تخريب كرده است. طوفان بخش حفاظت شده معبد را بطور كامل تخريب و سايبان محوطه را از جا كنده و به اطراف پرتاب كرده است.

گورستان تاريخي اردبيل

اين در حالي است كه مدير كل ميراث فرهنگي اردبيل در سال 84ضمن بازديد از منطقه اعلام كرد كه در سال 85حريم شهر يري تعيين خواهد شد و اين منطقه باستاني به ثبت ملي و جهاني خواهد رسيد. ولي در مرداد سال 85تحقيقات باستان شناسي منطقه تعطيل شد. او در مرداد سال 86اعلام كرد كه كار طراحي سازه محافظ انجام خواهد شد اما تا به حال هيچ اقدامي در جهت حفاظت از سنگ افراشت ها انجام نشده است.

 گورستان تاريخي اردبيل

به جز طوفان روزهاي گذشته، سرماي شديد زمستان عامل تهديد ديگري براي سنگ هاي منقش اين منطقه است كه مي تواند آثار تاريخي اين تپه را از بين ببرد.

گورستان تاريخي اردبيل
گورستان تاريخي اردبيل
گورستان تاريخي اردبيل
گورستان تاريخي اردبيل

 

 

 

شيخ صفي در عهد تسلط مغول بر آذربايجان، يعني در سال 650 هجري در كلخوران، كه قريه اي است در سه كيلومتري شمال غربي اردبيل، ديده به جهان گشود حيات او با دوران زندگي دانشمندان بزرگي نظير مولانا جلال الدين رومي صاحب كتاب مثنوي، شيخ سعدي شاعر نامدار پارسي، امير عبدالله شيرازي، شيخ نجيب الدين بزغوش، علا الدوله سمناني، شيخ محمود شبستري، و شيخ محمد كچه چي كه از عرفا و بزرگان آن عهد بودند معاصر بود شيخ صفي الدين بعد از مرگ استادش شيخ زاهد گيلاني اردبيل را محل اقامت خود قرار داد و با عزت و احترام در اين شهر زندگي نمود و بنا به نوشته رياض العارفين "زياده از صد هزار كس تربيت نمود" در آخر عمر خود به سفر حج رفت و در آنجا وثيقه اي به قلم آورد و فرزند خود صدرالدين موسي را بعد از خود صاحب خرقه و سجاده ساخت و اول محرم سال 735 هجري به اردبيل بازگشت ولي حيات او بعد از مراجعت طولي نكشيد و ظهر روز دوشنبه 12 محرم بداعي حق لبيك گفت شيخ صدرالدين موسي بعد از پدر صاحب خرقه شد او كه 59 سال بر مسند ارشاد نشست مردي عالم و مفسر بود و طبع شعر داشت.

او بود كه درهاي مسجد جمعه اردبيل را از گرجيان پس گرفت در مراتب كمالات معنوي او مي نويسند كه از اوان كودكي قدرت معنوي بسيار داشت و صاحب كشف و كرامت بود بناي اصلي بقعه شيخ صفي الدين از آثار اوست كه خود ايشان نيز در كنار قبر پدرش شيخ صفي الدين مدفون گرديد بعد از صدرالدين فرزندش خواجه علي معروف به سياه پوش صاحب سجاده گرديد و ارشاد مريدان به او محول شد خواجه علي مردي دانشمند و با فضيلتي بود و واقعه ملاقات امير تيمور گوركان را در اردبيل با او مي توان به تعبيري، سنگ اول بناي سلطنت صفويان دانست زيرا در اين ملاقات بود كه شيخ وسيله آزادي سران هفت طايفه بزرگ گرديد طوايفي كه بعدها به نام قزلباش در ايران صاحب قدرت گشتند و در تاسيس سلسله صفويه مؤثر شدند.

بعد از خواجه علي فرزندش ابراهيم معروف به شيخ شاه جانشين وي شد او كه در سفر حج همراه پدر بود در بيت المقدس به تجهيز جنازه پدر مباشرت كرد و چون به اردبيل بازگشت به ارشاد مريدان پرداخت و 21 سال بدين كار توفيق يافت و در سال851 هجري، هنگام ارتحال بسراي باقي، سجاده ارشاد را به فرزندش شيخ جنيد واگذاشت بعد از او فرزندش شيخ حيدر فرزند او به جاي پدر بر مسند ارشاد نشست و به تقويت صوري و معنوي مريدان پرداخت پس از قتل شيخ حيدر سه فرزند صغير او به امر يعقوب دستگير و به فارس تبعيد شدند و در قلعه استخر محبوس گشتند اسماعيل كوچكترين فرزند شيخ حيدر بود و روز سه شنبه 25 رجب 892 هجري ، يك سال قبل از قتل پدر تولد يافته بود او تا شش سالگي در قلعه استخر بود و درآنجا از ملاطفت هائي كه منصور بيگ پرناك فرومانرواي قلعه نسبت به اين سه كودك مي نمود بي بهره نبود زيرا او از طرفداران حضرت علي و از ارادتمندان شيخ صفي الدين بود و از اين رو مخفيانه از سه محبوس صغير حمايت مي كرد اقامت اسماعيل در گيلان و لاهيجان قريب شش سال و نيم طول كشيد و در اين مدت قرآن و علوم مختلف را به وسيله استاتيد بزرگي مثل مولانا شمس الدين لاهيجي و نجم گيلاني آموخت و در 13 سالگي كم كم به فكر قيام و رهبري مريدان افتاد اسماعيل به سال 905 هجري با هفت تن از مريدان و صوفيان به راه افتاد او هر چه به اردبيل نزديكتر مي شد بر عده مريدان و همراهانش افزوده مي گشت چنانكه در طارم عده آنها به 1500 نفر رسيد و چون عزم جنگ با فرخ يسار شروانشاه نمود هفت هزار تن از طوايف قزلباش بدو پيوستند اسماعيل پس از ورود به اردبيل مصلحت آن ديد كه جهاد پدر و جدش را در قفقاز تكميل نمايد و لذا با سپاهي مركب از مريدان خود به شيروان لشگر كشيد و با شجاعت و از جان گذشتگي خود و يارانش بر دشمنان فائق آمد و با تصرف خزائن و دفائن شروانشاه عازم تبريز گرديد و آنجا را از الوند ميرزا بايندر گرفت و پايتخت خود گردانيد.

او تشيع را مذهب رسمي ايران كرد و پس از تاجگذاري دستور داد كه به نام او سكه زر زدند و در آن خود را بنده شاه ولايت خواند شاه اسماعيل در سال 930 هجري در نزديكي هاي سراب بيمار گرديد و در آن منطقه بدرود زندگي گفت. جنازه اش را به اردبيل منتقل كردند و در كنار قبر شيخ صفي الدين به خاك سپردند و بزرگترين پسر وي طهماسب ميرزا بود كه بعد از پدر در يازده سالگي در تبريز به سلطنت نشست و در سال 962 هجري قزوين را به پايتختي برگزيد. اسماعيل دوم جانشين شاه طهماسب دو سال سلطنت كرد و بعد از او سلطان محمد معروف بخدا بنده به پادشاهي رسيد و12 سال در اين مقام حكومت نمود پايه سلطنت اين پادشاه بر دوش فرزند بزرگش حمزه ميرزا بود ولي او در سال 994 هجري هنگامي كه درصدد مراجعت از گنجه به قزوين بود به وسيله توطئه خائنانه جمعي از بزرگان قزلباش به قتل رسيد فرزند ديگر سلطان محمد كه عباس ميرزا نام داشت و در خراسان حكومت مي كرد به دستياري دو تن از بزرگان قزلباش بر پدر قيام كرد و سلطنت را به نام شاه عباس اول به دست گرفت او در سال 996 هجري به سلطنت نشست و 42 سال پادشاهي كرد اين پادشاه كه از سلاطين مقتدر ايران است اعتقاد خاصي به جد خود داشت و هنگام زيارت از قبر جدش از نيم فرسخي چكمه و پا پوش از پا در مي آورد.

 

دوشنبه یازدهم 7 1390

مهمترين واقعه اي كه در اواخر سلطنت صفويان درباره اردبيل قابل ذكر است سازش روسها و عثمانيها براي تقسيم شمال و مغرب ايران و از جمله اين شهر تاريخي مي باشد كه با ظهور نادر آن نقشه به هم خورد و دست روس و عثماني از اين سرزمين كوتاه گرديد. اما نادر درسال 1143 با يك صد هزار سپاه به قصد راندن عثمانيها به آذربايجان آمد و در 27 محرم آن سال تبريز و چندي بعد اردبيل را از تركها پس گرفت آزادي اردبيل مدت زيادي طول نكشيد زيرا در شرق ايران گرفتاري هائي پيش آمد و نادر ناگزير بدانجا رفت و فرصت جديدي براي تجاوز عثمانيها پيدا شد اين بار شاه طهماسب خود با آنها جنگيد ولي شكست خورد و عهدنامه ننگيني با آنها امضا كرد، ليكن نادر آنرا پذيرفت و با عزل شاه طهماسب پسر كوچك او را به سلطنت برداشت وخود نايب السلطنه شد و با عثمانيها جنگهاي سختي كرد وي كه در محرم 1146 به قصد اين محاربه از اصفهان حركت كرده بود از همدان و سنندج و شاهين دژ و مراغه و تبريز گذشته به اردبيل رسيد و قسمتي از سپاهيان خود را در اين شهر گذاشت و خود از رود ارس گذشته و به داغستان حمله برد و پس از پيروزي چشمگيري كه به دست آورد عهدنامه اي با عثماني ها در تفليس منعقد ساخت كه به موجب آن قفقاز و آذربايجان به ايران مسترد گرديد در مراجعت از اين سفر بود كه نادر به همه ولايات نامه نوشت و سران و بزرگان لشكري و كشوري را به دشت مغان فراخواند و چون همه گرد آمدند خطاب به آنها چنين گفت تاكنون من آنچه لازمه كوشش و جانفشاني بود به جاي آوردم و دشمنان ايران مانند افغان و روس و عثماني را از ايران بيرون كردم به خراسان بازگشته آسايش نمايم همه گفتند هيچ كس برازنده تر از تو براي تخت ايران نيست او يك ماه فرصت داد كه كسي را براي سلطنت تعيين نمايند ولي سرانجام دو ساعت و بيست دقيقه بعداز ظهر روز پنج شنبه 24 شوال 1148 هجري خودش به نام نادر شاه بر تخت مرصعي نشست و سپاهيان و حاضرين با فريادهاي شورانگيز او را شاد باش گفتند سرداران و بزرگان ايران متفقاً او را به سلطنت قبول نموده و در شهر اردبيل تشريفات تاجگذاري به عمل آمد.

 

دوشنبه یازدهم 7 1390

بعد از دوره اعراب دوره سالاريان آغاز مي گردد با ظهور سالاريان، اردبيل بار ديگر در مركز تحولات جديد قرار گرفت و عزت و ذلت هاي متناوبي برآن روي آورد. ازجمله اتفاقات در اين دوره مي توان به هجوم و قتل و غارت گرجيها در اردبيل را ذكر كرد حمله گرجيان از حوادث ناگوار اين عهد مي باشد. گرجيان در اين دوران، كه مدت آن در كتابها متجاوز از يك قرن نوشته شده، بلاي بزرگي براي مسلمانان آذربايجان به ويژه اردبيل بودند و از قتل و آزار آنان خودداري ننمودند. شهرها و ديه ها را ويران كردند مردم بيگناه بسياري راكشتند حتي در اردبيل به انتقام سوخته شدگان نخجوان جمعي در در آتش انداخته سوزانيدند. گرجيان خرابي بسيار در اين شهر كردند حتي درب مسجد جمعه اردبيل را، كه بسيار زيبا وگرانبها بود و صنعت زيادي در ساختن آن بكار رفته بود، از جاكندند و بر گردونه گذاشته و به تفليس بردند هم چنين در دوره سالاريان حمله مغول به اردبيل نيز خرابيهايي را به وجود آورد. چنگيز در سال 616 هجري به ايران حمله كرد و چون سلطان محمد خوارزمشاه شكست خورد و فراري شد ولايات ايران يكي پس از ديگري در مقابل اين سيل خروشان تاب مقاومت نياورده و سقوط نمودند. بين سالهاي 617 و 618 هجري لشگريان مغول به آذربايجان رسيدند و آنجا را مورد تاخت و تاز قرار دادند و بتدريج بسمت اردبيل سرازير گشتند اردبيل در اين زمان برج و باروي محكمي داشت از اينرو تسلط چنگيز خان به اين شهر به آساني صورت نگرفت ولي بار سوم كه مدافعان ضعيفتر گرديده و مهاجمين نيز با نيروي زيادي حمله ور شده بودند شهر بدست آنها افتاد و با خاك يكسان گرديد و از سكنه بيشمار آن جز آنهائي كه قبلا فرار كرده بودند كسي زنده نماند.

 

دوشنبه یازدهم 7 1390

تاريخ پيدايش اردبيل

تاريخ بنا و پيدايش اردبيل به درستي معلوم نيست و به طور قطع نمي توان گفت اين شهر در چه تاريخي و به دست چه كسي به وجود آمده است. در خود شهر داستاني است كه از نسل هاي گذشته نقل گرديده است : سرزمين اردبيل، به سبب آنكه دور آنرا كوه گرفته است در زمان قديم بر اثر ريزش برف و باران به شكل درياچه وسيعي بوده است روزي فرمانرواي آن حدود كه از كنار آن مي گذشت از مناظر دلرباي اطراف آن انبساط خاطري يافت و آرزوي خود را در امكان خالي كردن آب آن و بناي عمارتي درآن محل، با اطرفيان خويش در ميان گذاشت. دو مرد پهلوان به نام «ارده» و «بيل» كمر همت بربستند و كندن مجرائي را براي خالي كردن آب آن به مسابقه قبول نمودند، تا هريك بدين كار توفيق يابد پاداشي از فرمانروا دريافت دارد آن دو در دو نقطه دور از هم، به كندن قسمتي از گدار كوه پرداختند. چون ارده كار خود را نزديك با تمام ديد با خود انديشيد كه مبادا تا وي مجرا را به پايان برساند بيل كار را انجام دهد و در مسابقه پيروز گردد، اين بود حيلتي كرد و كسي نزد او فرستاد كه به دروغ اتمام كار ارده را به اطلاع او برساند و بيل را از ادامه آن باز دارد بيل چون اين خبر بشنيد غصه مرگ شد و هنگامي كه ارده از سرگذشت او آگاهي يافت از رفتار ناجوانمردانه خود پشيمان گرديد و با آنكه مجري را كنده و خروج آب را ديده بود خود را از كوه به زير انداخت و با كشتن خويش، خويشتن را از عذاب وجدان راحت ساخت به هر حال مجري كنده شد و آب از آن طريق، كه امروز به نام «دوجاق» بر سر راه شوسه اردبيل به مشگين قرار دارد، خالي گرديد و شهري كه در جاي آن به وجود آمد به حكم فرمانروا، به ياد آن دو پهلوان ناكام «ارده بيل» خوانده شد.


وجه تسميه

واژه اردبيل واژه‌اي اوستايي است كه از دو كلمه آرتا (مقدس) و ويل (شهر) به معني شهر مقدس تركيب شده است. وسعت اين شهرستان 3810 كيلومتر مربع است كه داراي آثار تاريخي و جاذبه هاي طبيعي بسيار زيادي است نام شهر اردبيل نخستين بار در لوحه هاي گلي سومريان در 5 هزار سال پيش در شهر نيپور باستاني به عنوان شهري كوهستاني و به صورت آراتا آورده شده است و ساكنين اوليه اين شهر اقوام آراتايي باستان بوده اند.
اين شهر به نام هاي دارالارشاد، دارالملك، دارالعرفان، دارالامان و شهر مقدس (به علت وجود مدفن اجداد صفوي) ملقب بوده است و در دوره هاي مختلف مركز ايالت آذربايجان بوده و به علت قرار داشتن در مسير جاده ابريشم از رونق اقتصادي بسياري برخوردار بوده است. اين  شهر در 40 كيلومتري مرز ايران و جمهوري آذربايجان قرار داردو هم چنين شهرستان داراي فرودگاه است.
مسيرهاي دسترسي به اين شهرستان  عبارتند از:
مسير راه اردبيل – آستارا به درازاي 67 كيلومتر
مسير اصلي اردبيل -– خلخال به درازاي 114 كيلومتر
 مسير اصلي ارديبل – گرمي – بيله سوار
مسير اصلي اردبيل – سراب به درازاي 85 كيلومتر
 آب و هواي شهرستان اردبيل در بهار و تابستان معتدل، خنك و مطبوع بوده و چهره عمومي آن متأثر از ارتفاعات كوهستان‌هاي سبلان، طالش و بزغوش است كه اين عوامل طبيعي سبب محصور شدن آن شده‌اند. بيشتر زمين‌هاي اين بخش از استان ۲۰۰۰ تا ۳۰۰۰ متر از سطح دريا ارتفاع دارند. شمال غربي آن بين ۳۰۰۰ تا ۴۰۰۰ متر بلندي دارد و رشته كوه سبلان با ۴۸۱۱ متر ارتفاع ، در اين قسمت واقع است. وجود كوهستان سبلان در غرب اين شهرستان ، در اعتدال هواي آن نقش عمده‌اي دارد و آب‌هاي جاري شده از اين كوهستان سبب آبادي منطقه شده است.
آثار فرعي آتشفشان سبلان به صورت چشمه‌هاي معدني آب گرم سرعين و سردابه ظاهر شده است كه سبب جذب انبوه مسافران مي‌شود و يكي از زيباترين مناطق جهانگردي استان است.
براساس تقسيم‌بندي كوسن، شهرستان اردبيل داراي چهار اقليم مديترانه‌اي گرم، مديترانه‌اي معتدل، كوهستاني سرد و معتدل است. اين شهرستان به عنوان يكي از مناطق سردسير ايران و استان بين پنج تا هشت ماه از سال سرد است. بارندگي نيز در تمام فصول وجود دارد، ولي شدت آن در بهار و پاييز بيشتر است.
براساس گزارش ايستگاه هواشناسي اردبيل كه در ارتفاع ۱۳۷۲ متري واقع شده، بارندگي اين شهر در سال ۱۳۷۲ برابر ۷/۳۲۷ ميلي‌متر گزارش شده است. اين شهرستان داراي زمستان‌هاي بسيار سرد و تابستان‌هاي معتدل است. متوسط درجه حرارت آن در حدود هفت درجه سانتي‌گراد است. وجود كوهستان‌هاي سبلان، طالش و بزغوش ، تأثير بخارهاي درياي خزر و بادهاي سردشمالي و وجود جنگل‌هاي شمال و شرق آن در ميزان بارندگي و نوسان دماي شهرستان اردبيل بسيار مؤثر است
 عشاير استان اردبيل كه در دامنه هاي سبلان پراكنده اند ،  جشن هاي متعدد مذهبي و سنتي ايرانيان  كه با آداب و رسوم مختلف در مناطق گوناگون اين استان اجرا مي شوند، انواع غذاها و خوراكي هايي كه يكي از شهرت هاي اساسي منطقه به شمار مي آيند و هم چنين آداب حاكم بر مراسم هاي مختلف مذهبي و خصوصي از جمله مهم ترين جاذبه هاي اجتماعي اردبيل به شمار مي آيند؛ كه در كنار ديگر جاذبه هاي اين منطقه تصوير زيبايي در ذهن گردشگران به جاي مي گذاردند.
آش دوغ معروف ترين غذاي محلي اردبيل است. عسل سبلان شهرت ملي دارد و در تمام ايران معروف است و لذا صبحانه هاي منطقه اردبيل با عسل، نان تازه و كره محلي نيز از جذابيت هاي خاص خود برخوردار است. صنايع دستي اردبيل يكي از جاذبه هاي فرهنگي اين منطقه است كه زينت بخش كانون هاي فرهنگي و مسكوني بسياري از كشورهاي جهان است. بيش ترين و معروف‌ترين صنايع دستي اردبيل را زيراندازها و بافته‌هاي رنگارنگي تشكيل مي دهند كه از ويژگي هاي منحصر به فردي برخوردار بوده و مخصوص خود منطقه است.

پيشينه تاريخي

به روايت اوستا، زرتشت پيامبر ايراني در كنار رود دائي يتا كه امروزه ارس ناميده مي شود به دنيا آمد و كتاب خود را در سبلان نوشت و براي ترويج دين خود، روي به شهر بازان پيروز آورد. عده اي به او گرويدند و در اين ناحيه جنگي ميان زرتشتيان و بت پرستان روي داد كه در اين جنگ زرتشتيان بر همه روستاها و قصبه هاي اطراف اردبيل دست يافتند و به افتخار اين پيروزي آتشكده اي در اردبيل بنا كردند كه امروزه آثار آن در سه فرسنگي اين شهر در دهكده اي به نام آتشگاه باقي مانده است. اردبيل در دوره اشكانيان و در ميان شهرهاي آذربايجان جايگاه ويژه اي داشت.
در دوره ايلخانان گرچه تبريز، به عنوان شهر مهم آذربايجان رو به رشد بود و از لحاظ سياسي جايگزين اردبيل به شمار مي آمد اما اردبيل نيز به عنوان دارالارشاد هنوز از جايگاهي خاص برخوردار بود. اردبيل در دوره صفوي از لحاظ سياسي و اقتصادي سرآمد شهرهاي ايران بود. شاه اسماعيل صفوي قيام خود را از اردبيل آغاز كرد. اين شهر در مسير شاه راه تجاري ايران و اروپا قرار داشت و ابريشم وارده از گيلان، از طريق اردبيل به اروپا صادر مي شد. اين امر در پيشرفت اقتصادي و افزايش درآمد مردم تاثيري مهم داشت. اردبيل دردوره قاجاريه رونق و شكوه گذشته را باز نيافت و وسعت آن به حدود يك سوم وسعت شيراز مي رسيد.


تاريخچه زبان منطقه

قبل از مهاجرت آرياها به فلات ايران، مردمي در اين سرزمين زندگي مي كردند كه بومي محل بودند و به زبان مخصوصي سخن مي گفتند. آمدن آرياها را بدين نواحي از بيست تا چهارده قرن قبل از ميلاد مي داند ولي تحقيقات ديگري كه در اين زمينه صورت گرفته است حكايت از آن دارد كه پنج هزار سال پيش قوم «اورارتو» كه محققان آنرا شاخهاي از نژاد آريايي مي دانند دراين ناحيه، يعني منطقه اي كه درجنوب كوههاي قفقاز از ارمنستان تا كردستان و خلخال و سراب (در شرق وجنوب اردبيل) واقع است، زندگي مي كردند. زبان هاي باستاني با آن كه دراصل و ريشه يكي بوده است به سه شكل پارسي قديم، اوستائي و پهلوي منقسم مي دانند و بيشتر زبان هاي كنوني ايران را شاخه هاي دگرگون گشته آنها مي پندارند. زبان اوستائي از آن جهت كه اوستا، كتاب ديني زردشت، بدان نوشته شده است به زبان اوستائي معروف گشته است. اين پيامبر ايران باستان از آذربايجان و به احتمال قريب به يقين از مغان اردبيل و دامنه هاي كوه سبلان برخاسته و كه همان زبان مادها بود به اين ترتيب مي توان گفت كه زبان اوستائي قديمترين زبان آريائي است كه احياناً اردبيليان باستان بدان سخن گفته اند چون مادها شكست خوردند زبان پارسي، بر اثر تسلط هخامنشيان، در آذربايجان نفوذ يافت ولي ساكنان اين منطقه باز زبان پيشين خود راحفظ كردند و حتي در عهد سلوكي ها و اشكاني ها وساساني ها نيز به زبان آذري، كه همان زبان مادي آميخته با لغاتي از زبان بوميان پيشين بود سخن مي گفتند.

زبان تركي

زبان تركي رهاورد تركان است كه با نفوذ تدريجي آنها در اين منطقه كم كم رايج گشته است. طوايف ترك نژاد براي بدست آوردن مراتع و چراگاه به سمت ايران آمدند ولي با اقتداري كه دولت هاي اشكاني و ساساني داشتند اجازه ورود به ايران نمي يافتند چون ساسانيان منقرض شدند و درنتيجه قبايل ترك بداخل ايران نفوذ كردند.

رواج زبان تركي در آذربايجان قبل از سلطنت صفويان

بعضي ها چنين پنداشته اند كه شاه اسماعيل صفوي اين زبان را رواج داد و آن را زبان مردم آذربايجان نمود در حاليكه در زمان او بيش از يكصد سال از آزادي و توطن قزلباش ها در آن نواحي مي گذشت و لذا وقتي كه شاه اسماعيل قيام كرد زبان تركي بين مردم آذربايجان شايع بود و عامه نيز بدان سخن مي گفتند.


 

صنايع و معادن اردبيل

صنايع اردبيل در دو گروه صنايع دستي و صنايع ماشيني قابل بررسي است. صنايع دستي اردبيل بيش تر توسط عشاير و ساكنان شهرها و روستاهاي كوچك منطقه صورت مي گيرد. قالي بافي، گليم بافي و جاجيم بافي از كهن ترين صنايع دستي شهرستان اردبيل است كه داراي شهرت فراوان و اهميت ويژه اي هستند. گليم بافي در اين ميان از اهميت بسيار زيادي برخوردار بوده و فرش اردبيل در مجموعه فرش هاي نفيس آذربايجان به شمار مي آيد. نقشه شكسته و اسليمي، زمينه فرش هاي توليدي فرش بافان اردبيلي را تشكيل مي دهد. بر اساس آمار موجود 80 درصد فرش توليدي شهرستان اردبيل، به خارج از كشور و بيش تر به كشورهاي آلمان، ايتاليا، فرانسه و ژاپن صادر مي شود. از ديگر صنايع دستي شهرستان اردبيل مي توان شال بافي، جوراب هاي پشمي، پشتي، قلاب دوزي، خورجين بافي، نقره كاري، قلمزني، خاتم كاري، صنايع چوبي و فلزي و سفال گري را نام برد.
اردبيل در صنايع ماشيني نيز داراي اهميت است. اين شهرستان در توليد فولاد خام، لاستيك و سيمان طي سال‌‏هاي اخير با راه‌‏اندازي كارخانه‌‏هاي متعدد به رشد خوبي دست يافته است و 40 هزار تن از كل لاستيك توليدي كشور در اردبيل توليد مي‌‏شود و سهم استان اردبيل از ميانگين توليد 32 ميليون تن سيمان در سطح كشور حدود 3 درصد است.
قالي بافي، ورني بافي و جاجيم بافي كه تقريباً منحصر بفرد بوده، در مناطقي همچون مغان و خلخال توسط هنرمندان بافته مي شود. بافت گليم و مسند كه كار خاص هنرمندان بخش هاي نمين و عنبران و گرمي و خلخال است، از صنايع دستي شاخص استان اردبيل به شمار مي رود. قالي بافي در استان اردبيل داراي سابقه طولاني است. قالي هايي با گره تركي و طرح هائي چون هراتي، مشايخي، گلداني، ظل السلطان و ترنجدار شيخ صفي در اين منطقه بافته مي شود. بي مناسبت نيست كه به قالي معروف اردبيل كه شهره خاص و عام شده نيز اشاره اي داشته باشيم.
اين قالي مشهور از آن جهت قالي اردبيل ناميده مي شود كه از مسجدي واقع در مصلي اردبيل كه شاه اسماعيل و جد او شيخ صفي الدين (كه سلسله صفويه نام خود را از او گرفته) مدفون شده اند، به دست آمده است. اين قالي بنا به توصيه "ويليام موريس" از شركت "ونيست رابينسون" خريداري شد كه شركت مزبور آن را از شركت "زيگلر" واقع در  تبريز خريده بود. قالي اردبيل از نظر طرح و بافت يكي از نفيس ترين و مشهورترين قالي هاي جهان است. از لحاظ تاريخي نيز سند و مدرك مهمي محسوب مي شود زيرا داراي تاريخ و امضاء است. از اين رو هسته مركزي گروه قالي هاي ترنجدان يا سبك مشابه است كه با اطمينان كامل مي توان آن را متعلق به اواسط قرن شانزدهم دانست. اين قالي در سال 1539 ميلادي (946 ه. ق.) يعني در سيزدهمين سال سلطنت پنجاه و دو ساله شاه طهماسب بافته شده است. تار و پود اين قالي ابريشم و گره آن فارسي است. قالي اردبيل برخلاف بسياري ديگر از قالي هاي مشهور آن زمان طرحي آرام دارد و فاقد تصاوير حيوان و انسان است، چه هدف از بافت قالي استفاده از آن در مكاني مقدس بوده است. اين قالي در تبريز و در دربار شاه طهماسب كه تبريز را به پايتختي برگزيده بود، در كارگاه هاي سلطنتي بافته شده است.


وضعيت اقتصادي و صنعتي استان اردبيل

استان اردبيل با قابليت ظرفيتهاي طبيعي همچون ييلاقات دامنه سبلان و دشتهاي مسطح فلات اردبيل ومغان مستعد كشاورزي ودامپروري بوده و مـردم پرتلاش استان نيز با بهره گيري از اين نعمات توانسته است اين استان را  در زمــره مهمترين قطبهاي كشاورزي ودامپروري بشمار آورد محصولات توليدي گندم – جو سيب رميني – بذر چغندرقند – حبوبات – دانه هاي روغني ذرت، انواع ميـوه جات سيب، گلابي ،آلبالو، زرد آلو، هلو، پرورش دام وطيور، توليد پروتئين، پرورش ماهي، زنبور داري و توليد عسل در استان در حدي است كه علاوه بـر تاميـن قسمت عمده نياز داخلي بخشي از اقلام صـادراتي كشور را نيز بخــود اختصـاص مي دهد در كنار فعاليتهاي كشاورزي صنايعي چون كارخانجات چرم مغـان، كارخانه شيميائي آراز، كارخانه كبريت سازي مشگين شهر، كارخانــه سيمـان اردبيل و كشتارگاه صنعتي، آرتا ويل تاير، نـئو  پان خلخال، شير خشك مغان كارخانه هاي لبنياتي و پنير سازي – موكت بافي سطح اشتغال استان را در حدود 87%رسانيده است در سال 1379 جمعاً 798/695 ميليون ريال در استان  سرمايه گذاري شده است كه از اين رقم حدود 667/104 ميليون  ريال معادل 15% اعتبارات عمراني استاني، 5/16 % از محل رديفها وتبصره ها ومابقي 5/68 % معـادل 591/476 ميليون ريال بصورت اعتبارات ملي بوده كه از اين مـيزان 4/49 % از محل درآمدهاي عمومي، و مابقي ازساير منابع تامين اعتبار شده اسـت درسال 1379  شهرستـان اردبيل با 248/27 ميليون ريال (26%) و شهرستان نــيز با 605/6 ميليـون ريال (3/6%) بترتيب بيشترين و كمترين سهم از عملكرد اعــتبارات عمراني رابخـود اختصاص داده اند بعد از شهرستان اردبيـل، شهرستان پارس آبـاد بـا 8/11% و شهرستان مشگين شهر با 4/11% به ترتيب مقام هاي دوم و ســـوم را داشتـه اند همچنين سطح درآمد سرانه در استان اردبيل نسبت به متوسط كشـور در مناطــق شهري پايينتر ودر مناطق روستايي بالاتر است.

وضعيت صنعتي:

شركت شهركهاي صنعتي اردبيل در سال 1373 تاسيس گرديد و در حال حاضر داراي 9 شهرك صنعتي مي باشد.
اردبيل ۱
اردبيل 2
اردبيل 3 - تخصصي آب
پارس آباد
تخصصي آب
خلخال
كوثر
گرمي
مشكين شهر

كشاورزي و دام داري

مراتع كوه سبلان و ديگر كوه هاي استان اردبيل سبب وجود رونق نسبي در دام داري استان اردبيل شده است. در اين استان بيش از پنج ميليون واحد دامي، منشأ توليد و عرضه گوشت و ‌محصولات لبني است. پرورش زنبور و توليد عسل مرغوب يكي ديگر از فعاليت‎هاي اقتصادي است كه در اردبيل رونق بسيار دارد و عسل به عنوان سوغات اين شهرستان شهرت ملي يافته است. پرورش نوعي ماهي قزل آلا نيز به نام رنگين كمان در درياچه طبيعي نئور اردبيل صورت مي‎گيرد كه از نظر مزه و كيفيت غذايي از بهترين وخوش مزه‎ ترين ماهي ‎ها است. . هم چنين شهرستان اردبيل در عرضه گوشت و محصولات لبني نيز بسيار فعال است و از 5 ميليون واحد دامي استان نقش شهرستان اردبيل بسيار پر رنگ است.
آب و هواي مناسب و خاك مرغوب سبب شده كه كشاورزي اصلي ترين منبع درآمد شهرستان اردبيل باشد. معاش غالب مردم اردبيل از فعاليت هاي كشاورزي و خدمات تامين مي گردد و عمده محصولات كشاورزي اين شهرستان، گندم، سيب زميني، جو، ذرت دانه اي، چغندرقند، و انواع حبوبات و ميوه است


صنايع دستي اردبيل

صنايع دستي اردبيل بيش تر توسط عشاير و ساكنان شهرها و روستاهاي كوچك منطقه صورت مي گيرد. قالي بافي، گليم بافي و جاجيم بافي از كهن ترين صنايع دستي شهرستان اردبيل است كه داراي شهرت فراوان و اهميت ويژه اي هستند.
گليم بافي در اين ميان از اهميت بسيار زيادي برخوردار بوده و فرش اردبيل در مجموعه فرش هاي نفيس آذربايجان به شمار مي آيد. نقشه شكسته و اسليمي، زمينه فرش هاي توليدي فرش بافان اردبيلي را تشكيل مي دهد. از مهم ترين طرح هاي اين نقشه ها مي توان به طرح قيچي، تك گل، ستاره، ريزماهي، وان، هريس، زيرخاكي، كله قوچ، زرين قلم، طرح قره باغ، لچك ترنج و مانند اين ها اشاره كرد. بر اساس آمار موجود 80 درصد فرش توليدي شهرستان اردبيل، به خارج از كشور و بيش تر به كشورهاي آلمان، ايتاليا، فرانسه و ژاپن صادر مي شود. از ديگر صنايع دستي شهرستان اردبيل مي توان شال بافي، جوراب هاي پشمي، پشتي، قلاب دوزي، خورجين بافي، نقره كاري، قلمزني، خاتم كاري، صنايع چوبي و فلزي و سفال گري را نام برد.

دوشنبه یازدهم 7 1390

اين شهرستان در شمال شرقي استان اردبيل در همسايگي كشور جمهوري آذربايجان واقع شده است وسعت آن 6/1100 كيلومتر مربع كه حدود 1/6 درصد مساحت استان اردبيل رادر برگرفته و در فاصله 22 كيلومتري مركز استان در كنارجاده ترانزيتي اردبيل به گيلان و تهران واقع شده است. داراي سه شهر بنام هاي نمين، آبي بيگلو و عنبران، سه بخش مركزي داراي 3449 خانوار و25170 نفر جمعيت، ويلكيج داراي 3841 خانوار و 24144 نفر جمعيت وعنبران داراي 1083 خانوار و10293 نفر جمعيت، 7 دهستان و 95 آبادي مي باشد جمعيت شهرستان حدودا 59307 هزار نفر مي باشد از ويژگيهاي اين شهرستان وجود جنگل فندقلو ومرات سرسبز شغاله درق به وسعت 5 هزار هكتار در ناحيه شرق و شمال شرقي ومسير دهانه تونل جاده ارتباطي استان اردبيل به گيلان بوده كه جزءمناطق گردشگري وسرسبز منحصر به فرد براي گردشگري داخلي وخارجي در فصول مختلف سال مي باشد.

موقعيت طبيعي
نمين منطقه اي است كوهستاني واقع در حاشيه غربي درياي خزر و ارتفاع آن از سطح دريا 1450 متر مختصات جغرافيايي طول 48 درجه 29 دقيقه و 30 ثانيه و عرض 38 درجه 25 دقيقه و 25 ثانيه مي باشد آب و هواي نمين معتدل، زمستانهاي سرد و تابستان هواي ملايم دارد.
در طول فصل بهار هواي نمين بسيار لطيف و معطر است تمام كوهپايه ها و ارتفاعات پوشيده از گياهان علفي و دارويي انواع گلهاي وحشي و زيباست.جنگل طبيعي فندقلو در شرق و جنوب نمين در ايران منحصر بفرد بوده و داراي گردشگاهي طبيعي و بسيار زيبا براي عموم است.

مشخصات جغرافيايي
شهر نمين در 48 درجه و 29 دقيقه طول جغرافيايي و 38 درجه و 25 دقيقه عرض جغرافيايي و در ارتفاع 1700 متري از سطح دريا واقع است. اين شهر  در 25 كيلومتري شمال شرقي اردبيل قرار دارد و مسيرهاي دسترسي به اين منطقه عبارت اند از:

- راه نمين- اردبيل به سوي جنوب باختري به طول 27 كيلومتر
- راه نمين- آستارا به سوي خاور به طول 50 كيلومتر
- راه فرعي نمين- دهستان عنبران

پيشينه تاريخي نمين
باستناد شواهد موجود تاريخي چندين هزار سال قبل از ميلاد مردماني در منطقه فعلي به مركزيت نمين ساكن بوده اند و تمدني درخشان داشته اند.دمورگان با توجه به نتايج مطالعات خود بر روي منطقه چاي قوشان حد فاصل نمين و روستاي ميناباد تاريخ پيدايش تمدن در اين منطقه را نه هزارسال قبل از ميلادگزارش نموده كه اشيايي از اين منطقه مربوط به قرن 16-12 (ق.م)پيدا كرده است وي مي گويد ساكنين اوليه اين منطقه از راه شكار و جمع آوري غذا زندگي مي كرده انددلاپورت و استربون را جزو سرزمين كادوسيان كه از شمال به رود كورا (شمال غربي درياي خزر)و از جنوب غربي با بالها رود محدود مي شده و براي خود حكومت  مستقلي داشته،شناخته است.دياكوئوف سابقه پيدايش تمدن در اين منطقه را 3 هزار سال پيش از ميلاد تخمين زده است.بهرحال در سال 1813 ميلادي پس از انعقاد عهدنامه گلستان و بدنبال آن در سال 1828 با انعقاد عهدنامه تركمن چاي به ايالتهاي كوچكي تجزيه شده و ويلكيج به مركزيت نمين(باستناد مدارك موجود مركز طالش سابق)از طالش منتزع گرديد.

وجه تسميه و پيشينه تاريخي
درباره تاريخ اين منطقه اطلاعات مستندي در دست نيست ولي ان چه مسلم است اين كه تاريخ اين منطقه با شهرستان اردبيل يكي محسوب مي شود.

الف: دانشمند عاليقدر مرحوم دهخدا مي نويسد چون آب و هواي اين شهر در گذشته بعلت جنگلي بودن ارتفاعات اطراف آن و نيز بعلت نزديكي به درياي خزر بسيار مرطوب بوده است بدين سبب اين شهر را نمين يعني مرطوب ناميده اند
ب: مي گويند در گذشته هاي دور شهر نمين بسيار بزرگ و آباد بوده با نه هزار جمعيت بدين سبب اين شهر را نه مين(نه هزار) ناميده اند كه بعدها به نمين معروف شده است.
ج: امراي محلي سالي چند ماه در دامنه هاي شيندان قلعه سي اطراق مي كرده اند با توجه به اينكه تمام شهرها و روستاهاي اطراف به غير از نمين از بالاي اين قطعه ديده مي شده بدين سبب اين شهر را نه بين يعني جاييكه ديده نمي شود ناميده اند بعدها حرف ب تبديل به ميم شده و بجاي نه كلمه نمين تلفظ گرديده است.

فرهنگ و آداب  و رسوم و قوميتها
مهمترين ويژگي فرهنگ مردم شهرستان نمين علاقمندي و توجه خاص آنان به كسب علم و دانش و تحصيلات عاليه از قديم الايام بوده و به همين دليل نمين بعنوان «شهر فرهنگي» از ديرباز در بين عام و خاص معروفيت داشته است.بطوريكه مدارس دخترانه و پسرانه به سبك نوين آموزشي «به استناد كتاب تاريخ و فرهنگ آذربايجان آقاي حسين اميد»در شهر نمين بسال 1299 هجري شمسي داير بوده است

از جمله امكانات موجود فرهنگي در شهرستان نمين مي توان به وجود كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان، كتابخانه، فرهنگسرا و ....اشاره كرد كه نيازمند توجه خاص بمنظور جبران نيازمنديهاي ضروري فرهنگي شهرستان عنايتاً به آسيب پذيري اين منطقه ناشي از همسايگي با كشورهاي جمهوري آذربايجان و پيامدهاي  منفي و معضل اجتماعي و فرهنگي در اثر قاچاق كالا و ترددهاي غيرمجاز و .... مي باشد.
آداب و رسوم اهالي اين شهرستان نيز همانند آداب و رسوم ساير اهالي استان مي باشد و موردي كه از حيث موضوع مذكور اين شهرستان را متمايز از ساير شهرستانهاي استان نمايد وجود ندارد اگر چه در برخي موارد تفاوت نه چندان قابل توجه وجود دارد ولي در كل رعايت حقوق مدني، احترام به يكديگر، احترام به باورهاي ديني، مهمان نوازي، اعتقادات مرسوم در جامعه، اجراي مراسم مذهبي در ايام ماه محرم، عيد قربان، نوروز، هفته خواني در منازل، تكايا و....از جمله آداب و رسوم اهالي اين منطقه را تشكيل مي دهد.
از نظر قوميت 78 درصد بافت جمعيت شهرستان شيعي مذهب و 22 درصد آن از اهل تسنن مي باشد. مردمان اهل تسنن در مركز شهرستان و نيز 11 روستاي تابعه بخشهاي عنبران و ويلكيج سكونت داشته كه بخش عنبران از اكثريت از اكثريت مطلق سني نشين برخوردار است.
زبان مردم شهرستان تركي آذري و طالشي مي باشد، طالش زبانها بيشتر در بخش عنبران و مناطق مرزي و تعدادي نيز در بخش ويلكيج سكونت دارند. مناطق معروف به پيله رود هم لهجه خاصي متمايز از لهجه شهرستان دارند.


جمعيت شهرستان
بر اساس آخرين سرشماري عمومي نفوس و مسكن در سال 1375 و آخرين تقسيمات كشوري، نمين داراي جمعيتي معادل 69349 نفر مي باشد كه از اين تعداد 50326 نفر در روستاها و 19023 نفر در شهرها سكونت دارند از كل جمعيت تعداد 34902 نفر مرد مي باشد.

نرخ رشد جمعيت شهري اين شهرستان 4/4 درصد در سال 1375 نسبت به سال 1370 بوده و نرخ رشد جمعيت روستايي در سال 1375 نسبت به سال 1370 با لحاظ كردن آخرين تقسيمات كشوري در استان در سالهاي 1379 و 1381 و انتزاع 8 روستا از شهرستان 22/1 درصد بوده است.

صنايع دستي نمين
مهم ترين صنايع دستي منطقه؛ قالي بافي، گليم بافي و جاجيم بافي بوده كه قالي و گليم ساخته دست مردم نمين جزو محصولات صادراتي شهرستان محسوب مي شوند. صادرات شهرستان نمين عده اي را در كار بازرگاني و داد و ستد وارد نموده است. عمده ترين صادرات اين شهرستان گندم، جو، زرد آلو، فرآورده هاي دامي و عسل و نيز صنايع دستي چون قالي و گليم است.

كشاورزي و دام داري
نمين شهري كشاورزي است و به علت آب و هواي مناسب و خاك حاصلخيز، توانايي بالايي در كشاورزي دارد. گندم، جو، گياهان علوفه اي، بنشن، تره بار، سيب، گلابي، گيلاس، آلبالو، زردآلو و آلوچه از مهم ترين محصولات كشاورزي منطقه هستند. نمين به مانند ديگر شهرستان هاي استان اردبيل به دليل دسترسي به مراتع نسبتا غني در زمينه دام داري و دام پروري از رونق خوبي برخوردار است و انواع فرآورده هاي دامي از اين منطقه صادر مي شود.
محصولات كشاورزي و دامي : گندم و جو ، حبوبات، سيب زميني، عدس ، ميوه جات و صيفي جات

صنعت گردشگري و توريسم
در اين شهرستان همه ساله تعدادي از گردشگران خارجي و داخلي از مناطق مختلف شهرستان نمين بخصوص از جنگل طبيعي فندقلو با امكانات نسبي اقامت در آلاچيق هاي سياحتي بازديدمي نمايند.

الف: جنگل فندقلو و منطقه كوهستاني شاغلادرق در حاشيه شمالي شهرستان و درامتداد جاده ارتباطي-آستارا فضاي سرسبز و زيبايي را بوجود آورده است كه همه ساله در فصل بهار و تابستان حضور هزاران نفر از مشتاقان طبيعت را پذيرا است.  
ب:جنگل آلاديزگه واقع در بخش مركزي بخش ويلكيج
ج:آبگرم گرمه چشمه واقع در بخش ويلكيج


وضعيت فرهنگي
اين شهرستان سابقه فرهنگي است كه زبانزد عام وخاص بوده ودر هر جا از فرهنگ نمين نام مي برند اين منطقه داراي دو مذهب شيعه مي باشد كه اهل تسنن و شافعي مذهب هستند با هم بدون داشتن اختلاف در كنار هم زندگي مي كنند .

مراكز فرهنگي شهرستان نمين
دانشكده پرديس از دانشگاه محقق اردبيلي
دانشگاه پيام نور
فرهنگسراي شهرداري
بقعه شيخ بدر الدين
كتابخانه عمومي
حوزه علميه دگرماندرق

مراكز مذهبي
تعداد حوزه علميه اهل تشيع: داراي يك حوزه علميه در روستاي دگرماندرق به صورت نيمه فعال

مساجد، حسينيه، امام زاده: نمين داراي 111 مسجد و تكيه كه 7 باب آن در خود شهر و مابقي در بخشها وروستاها مي باشد داراي 24 هيئت مذهبي و59 هيئات امناء مذهبي مسجد و 5 مورد انجمن اسلامي مي باشد.
تعداد مساجد اهل سنن: 11مورد

آثار تاريخي
از مهمترين آثار باستاني اين شهرستان كه بصورت اماكن و بناهاي تاريخي به يادگار مانده مي توان به موارد زير اشاره كرد :

الف:بقعه شيخ بدرالدين نميني در شهر نمين
ب:بقعه پيرلنگ در شمال غربي روستاي ننه كران
ج:بقعه شيخ علي عنبران پير طريقت
د:بقعه محمد سعيد فرزند شيخ علي و پير پيران بابا خرم الدين در عنبران عليا (بصورت بقعه هاي گنبدي و نقشبندي)
ه.زيارتگاه آقا قنبري در روستاي نيارق اشاره كرده همچنين تپه ها و سنگ نوشته هاي باستاني  با ارزشي تاريخي،در نوع خود نيز قابل اشاره مي باشد.
و. ساختمان سام سلطنه در ميدان شهر نمين
ز. سد سوها، تخته سنگ قورد داشي، آتشكده شاق دره، دوباب حمام قديمي، گور قلعه سي مربوط به هزاره اول قبل از ميلاد

معرفي برخي آثار تاريخي، سياحتي شهرستان نمين

تپه كناره
تپه كناره كه قدمت آن به هزاره اول قبل از ميلاد مي رسد در قريه كنازق از توابع نمين و در 16 كيلومتري شمال شرقي اردبيل در مسير شوسه اردبيل - آستارا قرار دارد.

تپه سلوط
از تپه هاي باستاني شهرستان نمين است كه در قريه سلوط در 20 كيلومتري شوسه اردبيل - آستارا قرار دارد. اين تپه تاريخي مربوط به دوره اشكاني يا اوايل اسلا م مي باشد.

سربند تپه
سربند تپه كه يكي ديگر از تپه هاي تاريخي نمين است كه در 12 كيلومتري راه شوسه اردبيل قرار دارد. اين تپه مربوط به دوره اشكاني و اوايل دوره اسلامي مي باشد.

آريا تپه
تپه باستاني آريا تپه كه قدمت آن به هزاره اول ق. م مي رسد در روستاي آريا تپه در شهرستان نمين واقع شده است.

قره تپه
قره تپه كه از ديگر تپه هاي تاريخي نمين است در 10 كيلومتري راه شوسه اردبيل - آستارا واقع شده است.

 

دوشنبه یازدهم 7 1390

شهرستان مشكين شهر همان (خياو سابق) بمركزيت شهر مشكين شهر كه در پاي كوه عظيم و افسانه اي ساوالان (سبلان) قرار دارد، دومين شهر بعد از مركز استان است، داراي سه شهر بنام هاي: مشكين شهرـ لاهرود و رضي و داراي چهار بخش شامل: بخش مركزي، ارشق، مشكين شرقي، مرادلو؛ 12 دهستان، 311 روستا، 27334 خانوار، 164007 نفر جمعيت، 3617 كيلو متر مربع وسعت و در 90 كيلو متري اردبيل، در سمت شمال سبلان قرار گرفته است؛ از جنوب به سراب، از شمال به گرمي، از غرب به اهر، از شرق به اردبيل و از طرف شمال شرقي تا كشور جمهوري آذربايجان هم مرز است.
اين شهرستان  در 295 كيلومتري تبريز از راه اردبيل و در 168 كيلومتري تبريز از راه اهر واقع شده است .خياو (خي يو) يا مشكين شهر امروزي، محدود است از شمال به شهرستان مغان، از جنوب به رشته جبال سبلان، از شرق به شهرستان اردبيل و كشور شوروي سابق و از باختر به شهرستان اهر. مساحت اين شهر در حدود 1530 كيلومتر مربع طول ان 51 كيلومتر (امتداد شرقي – غربي) و عرض اش 30 كيلومتر مي‌باشد.
رودخانه‌هاي بزرگ خياو، انار، مشكين چاي و دهها رودخانه كوچك در آن جاري است. كوهستان سبلان در جنوب آن واقع شده و علاوه بر سه قله  معروف آن (هرم داغ – جنوار داغ – قله بزرگ) كوه هاي ديگري به نام گوي داغ، قاشقا داغ، كچي قيران (بزكش) در اين شهرستان واقع است. شهرستان مشكين شهر به دو قسمت طبيعي تقسيم مي شود:
1- مشكين شرقي و مشكين غربي كه اراضي و روستاهاي آن اغلب در جلگه واقع است.
2- دهستان مشكين (در اصطلاح محلي رضي) كه در دره ها و تپه ها محصور شده، آبادي كمتري دارد. فقط در تابستانها، طوايف و ايلات ائل سون (شاهسون) در ييلاقهاي مخصوص به خود ساكن شده و در پاييز به سوي قشلاق حركت مي كنند.
شهرستان مشكين شهر هر چند در كنار رودخانه ها پر آبي چون خياو، انار و مشكين چاي چندين رود ديگر قرار گرفته و در دامنه شمالي كوهستان معروف سبلان و چندين كوهستان ديگر واقع شده است. ولي همواره از مناطق محروم و عقب افتاده آذربايجان بوده است و بعنوان دياري فراموش شده، فاقد بسياري از نيازهاي بنيادي شهري و مراكز توليدي و اقتصادي است. خوشبختانه در برنامه هاي آتي، در راه عمران و آباداني اين ديار كه پر از جاذبه‌هاي اقتصادي، كشاورزي، دامداري و توريستي قابل توجهي مي‌باشد پيش بيني‌هاي لازم در نظر گرفته شده است. آب هاي گرم و معدني كوهستاني سبلان از جمله قوتورسويي، شابيل قينرجه، ملك سوئي، موويل، دودو، آق سو، ايلان لو، مراتع سر سبز سبلان و دامنه هاي پر بركت آن ، اطرافهاي ييلاق و قشلاق عشاير ائل سون و گذرگاه هاي كوچ عشايري و روابط اقتصادي بين جوامع شهري، روستائي و عشايري از نظر اقتصادي اعتبار خاصي به مشكين شهر بخشيده است. كار اصلي اكثريت مردم آن، كشاورزي و دامداري بوده ، در شهر نيز داد و ستد و خدمات دولتي و عمومي از فعاليتهاي مردم آن محسوب مي شود.


وجه تسميه

نام قديم اين شهرستان، مشكين يا پشكين بوده (منسوب به پيشكين بن محمد از ملوك اهرواتابكان آذربايجان) ولي تناوباً نام خياو و مشكين گرفته و امروزه به هر دو نام شهرت دارد درباره مشكين شهر، حمدالله مستوني دركتاب نزهه القلوب چنين آورده است: «مشكين از اقليم چهارم است. طولش از جزاير خالدات و عرض آن از استوار (لزم) در اول (وراوي) مي خواندند، چون مشكين گرمي حاكم آنجا شد ، بدان نام معروف . هوايش معتدل است و به عفونت مايل ، بجهت آنكه شمالش را سبلان مانع است و آبش از كوه سبلان مي آيد غله و ميوه بسيار باشد ايل آنجا شافعي مذهب اند و بعضي حنفي و بعضي شيعه ، حقوق ديواني اش پنج هزار و دويست دينار است و ولايت اش به اقطاع لشگر مقرر است و كما بيش پنج تومان مقرري دارد . مجدالدين محمدالحسيني متخلص به مجدي كه يكي از منابع اصلي كارش همان كتاب مستوفي بوده چنين نوشته است : «بلوك پيشگين، در اين بلوك هفت شهر بوده است واكنون هريك از شهرها بقدر راهي مانده است. اما پيشگين را اولي (ورامي) گفته اند، چون پيشگين گرمي حاكم آنجا شده به نام او معروف گشت. انار و دوجاق دو قصبه است و انار و فيروز بين يزدجردبن بهرام گور ساخته و در قديم آنرا شاد فيروز مي خواندند و دوجاق را پسر فيروز مذكور عمارت كرد.
خياو يا مشكين شهر معبود پناهگاهي بوده براي در مانده ها و سوداگران و در قرون اوليه اسلامي براي مجاهدان و از جان گذشتگاني كه پشت ساوالان سنگر گرفته بودند . هرگوشه اين سامان نشانه هايي از آن سوزها را به يادگار نگه داشته، حتي قديم تر از آن روزگاران مدنيت ناشناخته و بزرگي دراين حوالي بوده كــــه همچنان دست نخورده زيرخاك مدفون است.
به عبارت ديگر: خياو يا مشكين شهر نيز يك آبادي اسم ورسم داري بوده كه گرچه در بيشتر كتابهاي جغرافيائي اسلامي نامي از آن ذكر نشده ولي دقت و همت حمدالله مستوفي درسال 740 هجري كه خياو را قصبه اي خوانده حدودش را نشان داده و حتي حقوق ديواني اش را.
 
جغرافياي طبيعي

شهرستان مشكين شهر به مركزيت شهر مشكين دومين شهر استان اردبيل بعد از مركز استان مي باشد كه براساس آخرين تقسيمات كشوري داراي سه شهر به نامهاي مشكين شهر ، لاهرود و رضي و چهاربخش بنامهاي مركزي ، ارشق ، مشكين شرقي ، مرادلو مي باشد اين شهرستان بر روي مختصات جغرافيايي 38 درجه و 44 دقيقه عرض شمالي و47 درجه و 40 دقيقه طول شرقي از گرينويچ واقع شده است .
ارتفاع متوسط اين شهرستان 1830 متر وبلندترين نقطه آن قله سبلان با ارتفاع 4811 متر از سطح آبهاي آزاد هست مشكين شهر از طرف شمال با مغـــان ( شهرستان گرمي ) از طرف جنوب به كوه سبلان و شهرستان سراب ( آ.شرقي ) و از طرف غرب با شهرستانهاي اهرو هريس و از مشرق با شهرستان اردبيل و از طرف شمال شرقي بطول 56 كيلومتر با كشور جمهوري آذربايجان هم مرز است .

وضعيت فرهنگي و اجتماعي

مردم شهرستان مشكين شهر مسلمان و صددرصد شيعي مذهب و عميقاً به علايق ديني و مذهبي پايبندند و ارادت خاصي به خاندان عصمت و طهارت دارند . مشكين شهر از شهرستانهاي روحاني خيز استان است و استحكام عميق بنيانهاي اعتقادي اسلامي و اعتقاد عميق مردم به مكتب مردم حياتبخش اسلام و شيعه و حرمت و احترام ويژه علما و روحانيت درميان مردم موجب شده است تا هويت اصيل فرهنگي مردم حفظ شده و هنجارهاي فرهنگي و اجتماع كننده و مخاطره آميز بروز ننمايد و ثبات و توازن فرهنگي و اجتماعي محفوظ بماند . بافت اجتماعي شهر به علت سكونت اجباري عشاير و مهاجرت روستائيان داراي بافت مختلط شهري ، روستائي و عشايري است كه سنتهاي فرهنگي و محلي خود را حفظ كرده واستحكام خانواده ، سننن و فرهنگ سنتي مردم همچنان پابرجا بوده و نظير بعضي از شهرهاي كشور ، مدرنيزم و صنعت درآن تغييرات فرهنگي و اجتماعي خاص خود را بوجود نياورده است اين شهرستان در راستاي پيروزي انقلاب اسلامي و در جريان هشت سال دفاع مقدس 600 شهيد در راه آرمان مقدس جمهوري اسلامي تقديم انقلاب كرده است و همچنان بيش از پيش در راه حفظ نظام مقدس اسلامي مان ، تداوم راه نظام و اطلاعات از معنويات ولي امر مسلمين حضرت آيت اله خامنه اي تلاش جدي دارند . مردم اين شهرستان داراي استعدادهاي فرهنگي وهنري خوبي مي باشند ميزان بالاي تعداد دانشجويان در سراسر كشور درمقايسه با شهرستان‌هاي استان نشان از رشد فكري و فرهنگي اين شهرستان دارد و درصد بيشتر دانشجويان دانشگاههاي اردبيل را جوانان مشكين شهر تشكيل مي دهد و همچنين همه اساتيد دانشگاههاي پيام نور و آزاد اسلامي اين شهرستان بومي ميباشند.

كشاورزي و دام داري

مشكين شهر منطقه اي است كه عمده افراد آن به كشاورزي، باغ داري، دام داري و زنبور داري مشغول هستند مهم ترين محصولات اين شهرستان عبارت اند از: گندم، جو، بنشن، تره بار، برنج، سيب زميني، آفتابگردان، ذرت، گياهان علوفه اي، سيب، انگور، بادام، زردآلو، گردو، گلابي، گيلاس، آلبالو، هلو، شليل، شفتالو، آلو، آلوچه، به و توت. فرآورده هاي دامي و هم چنين تهيه عسل از مهم ترين فعاليت هاي اين شهرستان محسوب مي شوند.
سوغاتي هاي مشكين شهر: عسل، شير، فرآورده هاي لبني، گوشت

صنايع  دستي مشكين شهر

از مهم ترين اين صنايع مي توان به قالي بافي، گليم بافي و جاجيم بافي اشاره نمود. قالي هاي مشكين شهر شباهت زيادي به قالي هاي سراب دارد. در اين منطقه قالي ها و كناره هاي بادوام و ضخيم با طرح هاي هندسي بافته مي شوند. از مهم ترين طرح هايي كه در قالي بافي اين شهرستان به كار مي روند مي توان به لچك، ترنج، كله قوچ، زرين، قلم و تك گل اشاره نمود. قالي از صادرات مهم اين شهرستان به شمار مي رود. صنايع پارچه بافي و صنايع كوچك محلي نيز در اين شهرستان رواج دارد.

جاذبه هاي طبيعي، آثار تاريخي و باستاني و سياحتي مشگين شهر

مشگين شهر سرزميني است كه در بين كانون هاي تمدني باستان قرار داشته و به سبب موقعيت جغرافيايي آن، ارتباط با مراكز مهمي همچون قفقاز و آناتولي و تبادلات فرهنگي با آنها، تاريخ جايگاهي ممتاز به آن بخشيده است.
بر اساس آمار كلي در شهرستان مشكين شهر بيش از 600 اثر يادماني و تاريخي برآورد شده است. آثار باستاني مشكين شهر در طيف وسيعي از ابنيه، محوطه تاريخي، قلعه، گورستان و تپه هاي باستاني دسته بندي مي شود كه تعدادي از اين آثار ارزشمند در فهرست آثار ملي كشور به ثبت رسيده اند. از جمله نمونه هاي اين يادمان ها كه بخش مهمي از هويت تاريخي و باستاني شهرستان مشكين شهر را تشكيل مي دهد ذيلا اشاره مي شود:
 مقبره شيخ حيدر متعلق به قرن هفتم هجري
قلعه و محوطه تاريخي شهر يئري در روستاي پيرازميان
قلعه تاريخي ارشق
ديو قلعه سي
قلعه كهنه
قلعه قهقهه
قلعه بربر
قلعه ايلانلي داغ
قبرستان تاريخي اونار
قبرستان تاريخي ارباب كندي
حمام عدل
سنگ نوشته هاي تاريخي
سنگ افراشت هاي مكتب اوشاقلاري در شهريري روستاي پيرازميان
غارهاي مساكن اوليه لاهرود
پل تاريخي دوجاق
قبرستان تاريخي تنگ
آثار انسان هاي ماقبل تاريخ
كاروانسراي قانلي بولاغ يا سرباز وطن
كاروانسراي رضي
تپه هاي تاريخي
سنگ افراشته هاي اُنار
مقبره امامزاده سيد سليمان فخر آباد
مقبره سيد جعفر در اُنار
چنار كهنسال اُنار
چشمه هاي اين شهرستان نيز يكي ديگر از جاذبه هاي ديدني آن محسوب مي گردد كه از آن ميان مي توان به چشمه هاي زير اشاره نمود:
چشمه قيزجه مشكين شهر
چشمه آبگرم قوتورسوئي لا هرود
چشمه ايلاندو
چشمه آبگرم شابيل
چشمه دوبدو (دودو)
چشمه آبگرم موئيل
چشمه قوتورسوئي موئيل
چشمه آق سو مشكين شهر
چشمه ملك سوئي


چشمه آبگرم شابيل
چشمه آب گرم شابيل در ۲۷ كيلومتري روستاي لاهرود و در چند كيلومتري آبگرم قوتور سوئي و در پاي تپه اي واقع شده است. دماي آب در مظهر چشمه ۴۸ درجه سانتيگراد است. ظاهر آب زلال، كمي ترش مزه، بي رنگ و نيز كمي بودار است. آب اين چشمه، در رديف آب هاي معدني اسيد بيكربنات يا بيكربناته سديك قرار دارد. به خاطر وجود مقدار زيادي اسيد كربنيك، از آب آن براي درمان بيماري هاي حركتي، عصبي (درمان پادرد و كمر درد) استفاده مي شود.

چشمه ايلاندو
چشمه ايلاندو در فاصله ۱۵ كيلومتري جنوب مشكين شهر از زمين مي جوشد. آب چشمه ايلاندو از نوع آب هاي معدني كلر و سولفاته بيكربناته كلسيك گازدار و گرم است. به خاطر دماي بالا ي آب، تسكين دهنده دردهاي عمومي بدن و تقويت كننده حالت عمومي بدن و نيز تمدد اعصاب است و نيز به موجب داشتن بيكربنات و سولفات مي توان از آن براي درمان بيماري هاي جلدي، دردهاي روماتيسمي مزمن، بيماري هاي تنفسي و گوارشي، بيماري هاي زنانگي استفاده كرد.

چشمه قيزجه 
اين چشمه در جنوب مشكين شهر و به فاصله تقريبي ۱۱ كيلومتري آن واقع شده است. به سبب گرماي زياد، آب چشمه را با مقداري آب سرد رودخانه مي آميزند و در حوضچه اي براي استحمام مورد استفاده قرار مي دهند. آب چشمه در رديف آب هاي معدني كلرورسديك يا كلرور هيپوتونيك و گازدار و خيلي گرم و داغ است. استفاده از اين آب براي درمان لنفاتيسم، راشي تيسم، بيماري هاي زنانه و روماتيسم هاي مزمن سودمند است.

مجتمع آبدرماني قينرجه

اين مجتمع آبدرماني با امكانات: سونا، جكوزي ، كافي شاپ و استراحتگاه مناسب طراحي شده و آب قينرجه در رديف آبهاي معدني كلرو سريك يا كلرو هيپو تونيك و گازدار و خيلي گرم است استفاده از اين آب براي درمان لنفاتيسم ، راشيتيسم و بعنوان تسكين دهنده ضد تورم، ضد درد و ... مورد استفاده قرار ميگيرد.

درياچه قله سبلان

كوه آتشفشاني سبلان از مسير موئيل در 10 كيلو متري و از مسير لاهرود در 35 كيلومتري جنوب شرقي مشكين شهر واقع شده است ، سلسله كوههاي سبلان بطور كلي سه قله معروف دارد ، قله بزرگتر به سلطان ساوالان مشهور بوده و ارتفاع آن 4811 متر از سطح دريا ميباشد و دو قله ديگر آن هرم و كسري نام دارند ، در قله اصلي آن درياچه اي بسيار زيبا بچشم ميخورد، در دامن اين قله ها يخچالهاي دائمي در ارتفاع بالاتر از 4500 متر وجود دارند.

چشمه قوتورسويي

در 60 كيلومتري جاده اردبيل ـ مشكين شهر و در 25 كيلومتري مشكين شهر روستايي وجود دارد كه به لاهرود معروف است. در 24 كيلومتري اين آبادي چشمه قوتور واقع شده است. در اين ناحيه تشكيلات آذرين زياد ديده مي شود و سنگ هاي رسوبي اطراف چشمه انبوهي گوگرد دارد. ارتفاع چشمه از سطح دريا در حدود 2300 متر است. آب چشمه پس از خروج از زمين و عبور از مجرايي قنات مانند حوضي كم عمق راتشكيل مي دهد كه اطراف آن با سنگ پوشيده است و به عنوان استخري براي استحمام مراجعه كنندگان مورد استفاده قرار مي گيرد. بوي هيدروژن سولفوره در اطراف چشمه به شدت احساس مي شود. درجه حرارا ت آب در حوض و نزديك مظهر 41 درجه و هدايت الكتريكي آب براي 20 درجه حرارت 1700 است. اين آب در رديف هاي آب هاي معدني سولفاته كلسيك و گوگرد خيلي گرم است كه آثار اسيد سولفوريك آزاد دارد. اهالي محل از شستن لباس در آب چشمه خودداري مي كنند و مي گويند كه اين كار باعث سوارخ شدن پوشاك آن ها مي شود.

قلعه قهقهه مشگين شهر

اين قلعه برفراز يكي از مرتفع ترين قلل منفرد از رشته كوههاي غرب روستاي گنچوبه و در فاصله 3-4كيلومتر آن و (82 كيلو متري مشكين شهر) بنا شده است سطح فوقاني قله كه تاسيسات قلعه در آنها بنا شده نسبتا مسطح و در حدود يك هكتار وسعت دارد اين قلعه در 4 طرف داراي بريد گيهاي عمودي و پرتگاه هاي رفيعي است كه نفوذ ناپذير مي باشد. تنها در بخش كوچكي از ضلع غربي داراي بريدگيهاي كم ارتفاع و با شيب هاي نسبتا ملايم مي باشد كه به دامنه ها راه پيدا مي كند در بريدگيهاي كم ارتفاع پله هاي كم عرض كنده شده و در بعضي نقاط به آن افزوده اند در هر حال محل عبور و صعود به قلعه در حد و ظرفيت يك نفر بوده است
با احداث باروها - برج ها - دوازه ها در مسير هاي ورودي بر صلاحيت قلعه افزوده اند
مصالح به كار رفته سنگ مالون ماسه اي و آذرين با ملات گچ مي باشد طاق هشتي و بخشي كوچكي از تاسيسات روي قلعه آجر چهار گوش مي باشد.
واحدهاي تشكيل دهنده قلعه اعم از تاسيسات دفاعي - نگهباني - زندان - مخازن - انبار و ... هنوز مطالعه نشده است لازم است به موازات عمليات حفاظتي و ساماندهي پژوهش هاي باستان شناسي نيز انجام پذيرد
در ارتفاعات قلعه و در دامنه هاي آن هيچگونه چشمه اي مشاهده نشده است تنها منبع تامين آب مورد نياز ساكنان قلعه حوضچه هايي است به طول و عرض تقريبي5×3 متر عمق 2 الي 4 متر كه در مسير آب باران روي صفه فو قاني كنده شده و در زمستان ها با آب برف و باران پر مي شده است آب اضافه بر آن احتمالا بوسيله قاطر و حيوانات باركش از روستاي همجوار به قلعه حمل مي شده است ارتفاع قلعه از سطح دريا 1179 متر و از بستر دره هاي اطراف 300متر مي باشد.

تاريخچه قلعه
اين قلعه از مهمترين و مستحكم ترين قلعه هاي دوره صفويه بوده است كه شاهزادگان اميراني چون سام ميرزا _ القاص ميرزا _ اسمعيل دوم _ خان احمد خان حاكم گيلان _ امير خان _ حاكم تركان و ... در آن زنداني بوده اند.

در زمان جنگ هاي ايراني و عثماني خزاين شاهان صفوي در آن نگهداري و حفاظت مي شده است اهميت اين قلعه از اواخر دوره صفويه بتدريج كمتر شده ودر دوره قاجاريه به يكباره متروكه شده است
احتمال دارد اين قلعه نيز چون قلعه هاي بابك_ پيغام _ پشتو _ نودوز و در دوره هاي قديمتر و حتي در قبل از اسلام نيز به لحاظ اهميت سوق الجيشي مورد استفاده بوده باشد لازم است در جريان حفاظت و ساماندهي براي نگهداري و مطالعه كلي يافته هاي باستان شناسي مخصوصا سفال دقت كافي مبذول گردد.

ديوقالاسي مشكين شهر
اين بنا كه طي شماره 630 به ثبت آثار ملي رسيده است به «قلعه ديو» كه اهالي به آن «ديو قالاسي» مي گويند، معروف است. اين قلعه در شمال خاوري مشكين شهر ما بين روستاي قوزلو و كويج و در دامنه كوه سبلان قرار دارد و از مسير جاده انار – قوزلو مي توان آن را بهتر ديد. با توجه به موقعيت قلعه و اشراف كامل آن به مناطق اطراف، اهميت فوق العاده سوق الجيشي آن زياد بوده است. سفال هاي نخودي رنگ كه از اين قلعه به دست آمده، قدمت آن را به قبل از اسلام مي رساند. قلعه با سنگ هاي بزرگ به ابعاد 60 سانتي متر در 2 متر و 10 سانتي متر به شيوه قلعه هاي اوراتورها بدون ملات ساخته شده و داراي طبقات مختلف بوده كه قسمت اعظم آن از بين رفته است.

قلعه كهنه (كهنه قالا)
در كنار رود خياو چايي كه به دوره هاي ساساني و اسلامي مربوط است ، اين قلعه در ورودي مشكين شهر در ارتفاع 50 متري خياو چايي قرار گرفته و از سه طرف با شيب تند به خياو چاي منتهي مي شود.

سنگ نبشته ساساني
اين سنگ نبشته بخط پهلوي كه بمناسبت قلعه در زمان سلطنت شاپور دوم در 150 متري شمال غربي قلعه كهنه فعلي بر صخره اي كنده شده است.

قلعه ارشق
اين قلعه واقع در 30 كيلومتري شمال مشكين شهر كه در نزديكي روستاهاي تنبق و دوست بيگلو است.

پارك جنگلي مشكين شهر
پارك جنگلي طبيعي در كنار رودخانه خياو چايي بطول سه كيلو متر متصل به شهر قرار دارد هواي پاك و با طراوت همراه با چمنزارهاي طبيعي و انواع درختان جنگلي جلوه اي زيبا به اين پارك جنگلي بخشيده است و هر ساله پذيراي تعداد زيادي از گردشگران از اقصي نقاط كشور ميباشد.


مقبره شيخ حيدر مشكين شهر
اين بنا منسوب به شيخ حيدر جد پدر شاه اسماعيل اول بوده مقبره ياد شده بشكل يرج مدار و با ارتفاع 5/18 و قطر 10/5 متر مي باشد اين بنا از خارج با كاشي هاي فيروزه اي به آيات 27، 28، 29 سوره فتح و همچنين لفظ جل جلاله در اشكال مختلف و با خطوط كوفي نمايي مزين شده است، مقبره شيخ حيدر در تاريخ 18 تيرماه 1311 (ه.ش) تحت شماره 184 جزو آثار ملي كشور بثبت رسيده است.

اين آرامگاه در داخل شهر واقع و برج استوانه اي شكلي به ارتفاع 5/18 وبه قطر 5/10 متر است. نقشه داخل برج عبارت از يك دوازده ضلعي كامل به قطر 8 متر وطول هر ضلع 20/2 متر بوده كه محل اصلي آرامگاه، سرداب زير برج است و مدخل ورودي آن در ديوار شمالي برج با پله هايي بلند جاسازي شده است. سطح بدنه با آجرهاي قرمز رنگ يكدست پوشيده شده و با كاشي آبي روشن مربع شكل و با نام الله به صورت مكرر تزيين شده است. ورودي برج با سر در بلند تزييني و قاب سازي چشمگير آن در جانب شمال قرار دارد و براي آنكه نماي برج از حالت يكنواختي خارج شود نظير آن در سه جانب ديگر نيز تكرار گرديده كه جلوه اي كم نظيري بر نماي بنا بخشيده است كاشي هاي به كار رفته كه به رنگ سياه، آبي سير، آبي روشن و سفيد هستند هنر كاشيكاري در اين بنا را كاملتر و زيباتر از آنچه كه در گنبد سلطانيه انجام گرفته، مي نمايانند.

امامزاده سيد سليمان
بناي امام زاده سيد سليمان در كنار بناي مسجدي است كه از بيرون داراي نقشه مدور است. اين آرامگاه در روستاي فخرآباد مشكين شهر واقع شده است. براي جلوگيري از رانش آن تا ارتفاع سه متري به وسيله ديوارهاي پشتيبان در برگرفته شده
 كه در نتيجه آن نقشه بنا در قسمت پايين به صورت مربع برگرفته شده است.
گنبد اين بنا كه به صورت شبدري تند است با كاشي كاري فيروزه رنگ پوشيده شده كه بر بالاي آن نقش شيري به حالت خوابيده تصوير شده است.

امامزاده سيد جعفربن موسي كاظم انار
آرامگاه مطهر سيد جعفربن موسي كاظم (ع) در شمال خاوري روستاي انار از توابع بخش مشكين خاوري واقع شده است. در سال هاي پيش از 1300 هجري شمسي اين مكان مقدس عبارت بود از يك قبر مطهر كه بر روي آن اتاقكي گلي بنا كرده بودند تا اين كه يكي از ريش سفيدان متنفذ روستاي انار به نام حاج كامران باغ هاي هم جوار اين بنا را كه متعلق به خودش بوده، بر آن افزوده و اين اتاقك كوچك گلي را به بنايي زيبا كه بر روي آن گنبدي زيبا است، تبديل نمود و چندين سال بعد سقف آن را كه با چوب و تخته ساخته شده بود، بازسازي نموده و بناي كنوني را ايجاد كرد.

در بالاي محراب امام زاده تاسيس بناي فعلي را سال 1300 شمسي نوشته اند. در حال حاضر امام زاده سيد جعفر (ع) در وسط يك باغ سرسبز وسيع و زيبايي قرار گرفته است.

 

دوشنبه یازدهم 7 1390

شهرستان كوثر با مركزيت شهر كيوي و با وسعت تقريبي 1245كيلومتر مربع حدود 1500متر از سطح دريا ارتفاع دارد . اين شهرستان از شمال با شهرستان اردبيل ،از شرق با شهرستان خلخال ، از غرب وجنوب با شهرستانهاي نير و ميانه همسايه است . مردم شهرستان كوثر (گيوي) عموما به زبان تركي صحبت مي كنند و مسلمان و شيعه مذهب هستند.

 

شهر گيوي 34000 نفر جمعيت دارد. كوثر يك منطقه‌ي كاملا كشاورزي است و بيش تر افراد آن به كشاورزي اشتغال دارند. از ميان هنرهاي دستي معروف اين شهرستان مي توان به تهيه شال،جاجيم‌هاي ابريشمي و پشمي، گليم بافي، پلاس، لباس هاي پشمي وكركي و بافت مسند اشاره نمود. شغل اصلي ساكنين منطقه را كشاورزي، دام داري، پرورش زنبور عسل و صنايع وابسته به آن تشكيل مي دهد. از اين رو صادرات اين شهرستان را سيب، گلابي، گردو و فرآورده هاي دامي، انواع دام، قالي و گليم تشكيل مي دهند.

تقسيمات جغرافيايي

اين شهرستان مشتمل بر دو بخش و چها دهستان و 100روستا است كه 18 روستاي آن زير 20 خانوار مي باشد .شهرستان كيوي 7 محله قديمي دارد كه عبارتند از :
• گگلر
• دميرچي
• چله خانه
• ستالي
• ناودلي
• كرچنليك
• پش بازار


محصولات كشاورزي و دامي

غلات، علوفات، حبوبات و ميوه جات، عسل، كرم ابريشم و از سوغاتي هاي آن مي توان تنواع ميوه جات و عسل را نام برد.

طبيعت در شهرستان گيوي

برف سنگين كوه هاي اطراف شهرستان گيوي (كوثر) مهم ترين منبع رودخانه و چشمه سارهاي اين ناحيه است. رودهاي مهم اين شهرستان را سنگرچاي، آرپاچاي و سنگ آباد كه رودهاي فصلي هستند، تشكيل مي دهد. رود گيوي چاي از جنوب مركز شهرستان گيوي (اثر) عبور مي‌كند و به سوي باختر در جريان است. آرپاچاي از شمال خاوري به سوي جنوب خاوري در جريان است و در انتها به گيوي چاي مي‌پيوندد.
شهرستان گيوي (كوثر) در كنار رودخانه گيوي و در ته دره‌اي بنا شده است كه خاور، شمال و جنوب آن را كوه هاي مرتفعي چون بغرو داغ و گيل داغ احاطه كرده‌اند. كوهستان پاره داغ با ارتفاع 2108 متر در شمال شهرستان گيوي واقع شده است.


 جاذبه هاي گردشگري

سنگ رستم در كنار كوه انار
سرمستان يكي از مناظر ديدني در شمال شهر ،بالاي چشمه كوه گوي يال
دليكلي داش
حمام سنگي
پل فيروز آباد
پل پردليس
آبگرم معدني
غاريگان و...

هنرهاي دستي

از ميان هنرهاي دستي معروف اين شهرستان مي توان به تهيه شال، جاجيم‌هاي ابريشمي و پشمي، گليم بافي، پلاس، لباس هاي پشمي وكركي و بافت مسند اشاره كرد.

 

دوشنبه یازدهم 7 1390

شهر گرمي، مركز شهرستان مغان استان اردبيل، با پهنه اي حدود 7 كيلومتر مربع، در شمال خاوري استان اردبيل، در مسير راه تبريز، پارس آباد در 39 درجه و يك دقيقه پهناي شمالي و 48 درجه و 6 دقيقه درازي خاوري نسبت به نيمروز گرينويچ قرار دارد.
اين شهرستان در شمال استان با جمعيت 104064 نفري در حدود 110 كيلومتري شهرستان اردبيل واقع شده و يك شهرستان مرزي با جمعيت جمهوري آذربايجان بوده وبا شهرستان مشگين شهر، پارس آباد و بيله سوار همسايه است .منطقه «گرمي» از كهن ترين مناطق دشت مغان است و آثار تاريخي به دست آمده از آن نشان گر قدمت بالاي اين شهرستان است. گرمي يكي از شهرستان هاي مجاور دشت مغان است كه از لحاظ شرايط طبيعي يك منطقه كشاورزي و دام پروري است. صنايع دستي اين شهرستان را گليم بافي و قالي بافي تشكيل مي دهند. گرچه صنايع متوسط و بزرگ در اين منطقه داراي اهميت چنداني نيست ولي از نظر صنايع دستي، توليدات اين منطقه قابل اهميت است. نوعي ورني يا گليم ريز فرش نما در روستاي اينجلو توليد مي شود كه در نوع خود منحصر به فرد بوده و يكي از اصلي ترين توليدات سنتي گرمي محسوب مي شود. شال بافي در اجارود و روستاهاي تابعه آن رواج زيادي دارد و هنرمندان اين رشته، كالاهاي بسيار مرغوبي به بازار مصرف عرضه مي دارند. از ديگر صنايع دستي گرمي مي توان خورجين و پلاس و شال گردن و بافتن دوزي را نام برد. مردم اين شهرستان به زبان تركي صحبت مي كنند و مسلمان و شيعه مذهب هستند.

 

وجه تسميه

شهر گرمي به دشت مغان نيز سرشناس است. چون اين محل يكي از مراكز قوم پارت بوده و تاكنون دهها تپه تاريخي كه آثار و بناهاي پارتي در آنها ديده نشده و جايگاه مغ ها، روحانيون زرتشتي بوده است، از روزگاران كهن اين ناحيه را «دشت مغان» گفته اند.

رويداد تاريخي شهر

در چند كيلومتري شمال باختري شهرگرمي، تپه خاكي مصنوعي به نام تپه شاه قرار دارد، كه به خاطر تاج گذاري نادرشاه افشار ايجاد شده است. از رويدادهاي مهم تاريخي اين ناحيه، تاجگذاري نادرشاه افشار در حضور شمار زيادي از سران ايل افشار و بزرگان كشور است.

جغرافياي طبيعي شهرستان گرمي

شهرستان گرمي در شمال شرقي اردبيل و در 48 درجه و 6 دقيقه طول شرقي و 39 درجه و يك دقيقه عرض شمالي واقع شده است. اين منطقه از شمال به دشت مغان (پارس آباد وبيله سوار ) از جنوب به اردبيل و مشگين شهر، از شرق به جمهوري آذربايجان و از مغرب به هوراند محدود است.
گرمي در دره رودخانه جين سو (جيعون) واقع شده ارتفاعات حسين داغي و كوه ايرانواش احاطه آن را است . اين شهرستان ارتباط شمال شهرستان گرمي (بيله سوار و پارس آباد) را با ساير شهرها و بخش هاي همجوار اردبيل و مشكين شهر برقرار مي سازد. آب و هواي گرمي معتدل و نيمه مرطوب است. بيشترين درجه حرارت در تابستان به 35 درجه بالاي صفر و در زمستان به 3 درجه زيرصفر مي رسد. در شمال غرب گرمي ارتفاعات خروسلو از غرب به شرق كشيده شده است و در شرق آن ارتفاعات موران به بلندي 1200 متر واقع شده است .

عوامل موثر در پيدايش شهر

اين شهر در ابتدا توسط تيره هايي از قوم پارت بنا شده و بعدها به دليل موقعيت مناسب در حاشيه جين سو گسترش پيداكرده است. اين شهر داراي دو نقش عمده مي باشد. اولاً بصورت يك مركز، روستاهاي اطراف خود را زير پوشش خدمات مي گيرد و بازار محصولات كشاورزي محسوب مي شود. ثانياً درمسير كوچ عشاير شاهسون واقع شده كه از دامنه هاي سبلان به طرف دشت مغان و بالعكس كوچ مي كنند و به عنوان عاملي جهت عرضه امكانات به آن و بازاري جهت عرضه محصولات دامي آنجا به شمار ميرود اين شهر به دليل قرار گرفتن در مسير راههاي ارتباطي دشت مغان با تبريز و اردبيل داراي نقش ارتباطي نيز مي باشد.

وضعيت اجتماعي

شهرستان گرمي 23/70 درصد باسواد است، نسبت باسوادي در گروه سني 16-14 ساله 84/92 درصد و در گروه سني 15 ساله بيشتر از60/58 درصد است . دراين شهرستان نسبت باسواد دربين مردان 95/79 درصد و در بين زنان 64/60 درصد مي باشد .
 
طبيعت در شهرستان گرمي

شهرستان گرمي بين دو رشته كوه كم ارتفاع واقع شده است كه ارتباط شمال شهرستان مغان را با ساير شهرها و بخش هاي هم جوار مانند اردبيل و مشگين ‌شهر برقرار مي كند. در شمال و باختر گرمي ارتفاعات خروسلو كه مربوط به دوره ميوسن هستند از باختر به خاور كشيده شده و در خاور آن ارتفاعات موران با ارتفاع 1200 متر واقع شده است. برخي از ارتفاعات شهرستان گرمي عبارت اند از: اروانه داغي، پوگه گوني داغ، دَمروف، سلمان لوداغ، قبله داغي، قزل داغ، قزل گايا داغ، قوش قيه‌ سي، مارالي داغ و ييشيخ چخماق داغ

 گردشگري گرمي

از نقاط ديدني شهرستان مي توان به سد گيلارلو و روستاي اوچه، داش ديبي، قوزلو و از مكانهاي زيارتي مي توان نام برد

محصولات كشاورزي و دامي

انگور، غلات، حبوبات، علوفه، صيفي جات و ميوه.

صنايع دستي

از نظر صنايع دستي، توليدات اين منطقه قابل اهميت است. همچون قطيفه، پلاس، زيلو، جوراب، گليم، قالي، ورني، جاجيم. نوعي ورني يا گليم ريز فرش نما در روستاي اينجلو توليد مي شود كه در نوع خود منحصر به فرد بوده و يكي از اصلي ترين توليدات سنتي گرمي محسوب مي شود. شال بافي در اجارود و روستاهاي تابعه آن رواج زيادي دارد و هنرمندان اين رشته، كالاهاي بسيار مرغوبي به بازار مصرف عرضه مي دارند. از ديگر صنايع دستي گرمي مي توان خورجين و پلاس و شال گردن و بافتن دوزي را نام برد .

گورستان گبر

در اطراف گرمي، چند اثر تاريخي در محوطه يك گورستان قديمي به نام «گبر» كشف شده است. در اين منطقه، به زيارتگاه اجاق مي گويند. از جمله اين اجاق ها «بيرزند» در روستاي «برزند» معروف به «مقبره محمد بن حنيفه» است. «اجاق آلازار» نيز در گوشه مسجد روستاي آلازار قرار دارد. بيش تر بقاياي برخي از آثار تاريخي «گرمي» كه امروزه اثري از آن ها به جا مانده به دوره اشكاني تعلق دارند.

مقبره مير عزيز ميرزاده

در داخل شهر گرمي قرار دارد و از ديگر زيارتگاه هاي اين شهرستان است .

 

 

 

دوشنبه یازدهم 7 1390

شهرستان نير در 39 كيلومتري غرب اردبيل بين كوههاي سبلان و بزقوش قرار دارد. ودر ضلع جنوب غربي اين شهر واقع شده است علاوه بر آبهاي گرم معدني وآب سرد معدني  از نظر آب وهوا منطقه زيبايي به شمار مي رود واز موهبت طبيعي مانند دامنه هاي سرسبز وقله هاي سر به فلك كشبده سبلان برخورداراست .جمعيت آن بالغ بر 52 هزار نفر مي باشد. آب و هواي آن در تابستان معتدل و مطبوع است. بلندترين كوههاي آن چال داغي و سوغانلي داغ مي باشد. رودهاي مهم آن باليقلو چاي، نير چايي، آغلاغان، قورچاي و جوراب چاي مي باشد. از آبهاي معدني و چشمه هاي آبگرم منطقه مي توان به بوشلي (بروجلو)، قينرجه، سقزچي، بولاقلار، لاي و اسلام آباد اشاره كرد. نير از نظر اوقات شرعي با اردبيل تفاوت چنداني ندارد. مهمترين صنايع دستي اين شهرستان گليم بافي مي باشد.


مساحت و موقعيت جغرافيايي
شهرستان نير با وسعت 4/1495 كيلومتر مربع 33/8 درصد ازكل استان را شامل مي شود و در 47 درجه و 59 دقيقه طول شرقي و 38 درجه2 و دقيقه عرض شمالي قرار داشته و در ارتفاع 1450 متر از سطح دريا قرار دارد اين شهرستان  از طرف غرب با سراب، از طرف جنوب با ميانه، از طرف شرق با شهرستان اردبيل و از طرف شمال با ارتفاعات كوه سبلان همسايه مي باشد و در 32 كيلومتري جنوب غربي اردبيل واقع شده است و راه اصلي ارتباطي استان اردبيل و آذربايجان شرقي از اين شهرستان مي گذرد.

وضع طبيعي و آب وهوا
ارتفاعات كوه سبلان درقسمت شمال و غرب نير قرار گرفته و با ايجاد پستي و بلندي هاي زياد به منطقه چهره كوهستاني بخشيده و در زمستان آب و هواي سرد و در تابستان آب و هواي نسبتاً معتدلي را دارا مي باشد و بلندترين كوههاي آن چال داغي و سوغاتلي داغ مي باشد.
ميزان نزولات آسماني در دامنه سبلان بيشتر بوده و در جريان آب رودها و مسيرها، اراضي تعدادي زياد از روستاهاي تحت پوشش شهرستان نير و اردبيل را مشروب مي سازد و ميزان بارندگي متوسط منطقه 350 ميليمتر در سال مي باشد با توجه به عدم وجود اراضي آبرفتي و كوهستاني بودن ، منطقه از نعمت چاه هاي عميق و نيمه عميق (بجز مواردي درحاشيه رودخانه قوري چاي كورائيم) محروم بوده و مجموعاً آب هاي جاري حوزه عمل 24 ميليون متر مكعب تخمين زده شده است.

جمعيت
جمعيت شهرستان نير درسرشماري سال 1357 برابر با 30514 نفربوده ودرسال 1383 به 27332 نفر رسيده است و دليل كاهش جمعيت ، مهاجرت به شهرستانهاي اطراف وشهر تهران مي باشد جمعيت شهري منطقه برابر 5155 نفر و جمعيت روستايي برابر 22448 نفر مي باشد.

تقسيمات  شهرستان نير
شهرستان نير در سال 1376 تاسيس گرديده و داراي دو بخش بنام هاي مركزي و كورائيم و چهاردهستان بنامهاي دورسونخواجه و رضا قلي قشلاقي درحوزه بخش مركزي و يورتچي غربي و يورتچي شرقي در حوزه بخش كورائيم مي باشد اين شهرستان داراي 100 روستا و 2 شهر مي باشد.

فرهنگ، زبان و دين
زبان مردم شهرستان نير تركي آذري بوده و به لحاظ فرهنگ ساختار قبيله اي و عشيره اي و بافت سنتي داراي قدرت و حاكميت قابل ملاحظه اي است و برخي تعصبات قومي مشاهده مي شود از لحاظ ديني مردم منطقه معتقد به مذهب شيعه اثني عشري مي باشند.


 

پيشينه تاريخي

1- حوادث تاريخي
 شهرستان نير به عنوان بخشي از سرزمين آذربايجان و ايران قدمت تاريخي دارد و حوادث تاريخي مختلفي در آن رخ داده است و مردم شهرستان به موطن محلي و كشور در همه زمانها علاقه خاصي نشان داده اند.

از وقايع مهم تاريخي منطقه نير ورود آقا محمدخان قاجار به نير از راه سراب است كه در اين سفر شاه با بي اعتنايي مردم مواجه شده و با تلخكامي راهي اردبيل مي شود.از ديگر شاهان قاجار مظفرالدين شاه و محمد علي شاه قاجار از شهر نير ديدن كرده اند.
از حوادث ديگر لشكركشي نصرالله خان يورتچي با پانصد سواره نظام شاهسون به دستور محمد علي شاه بسال  1278ه.ش در دوره مشروطيت عليه ستارخان، سردار ملي به سوي تبريز بود كه عاقبت در اين لشكركشي سپاه نصرالله خان شكست خورد و خود وي بعد از مدتي زنداني و اقامت در روستاي آقچاي، در آنجا در گذشت در اين ايام ستارخان قبل از ورود به اردبيل در نير اقامت داشته است.در سال 1315 اولين سفر محمدرضا شاه پهلوي به منطقه نير صورت گرفته و در سال هاي 1325 و 1332 دومين و سومين سفر شاه به نير انجام يافته است.                                                                                           
 در دوران فعاليت فرقه دموكرات آذربايجان اين منطقه يكي از مناطق حوادث خيز بوده است. در جريان انقلاب اسلامي مبارزات مردم منطقه از سال 1341 شروع شده و از آن زمان تاكنون اهالي منطقه در استقرار و دفاع از نظام اسلامي با تقديم صدها شهيد، جانباز، آزاده وايثارگر جانفشاني نموده اند.

وجه تسميه و آثار تاريخي
اين شهرستان كه بنام نير نامگذاري گرديده شده، از شهر نير كه مركز شهرستان است، گرفته شده است، در منابع تاريخي وجغرافيايي نير بصورت نرير، نريز، تير و نير آمده است ودر مورد وجه تسميه آن نظرات مختلفي وجود دارد برخي صاحب نظران آن را مأخوذ از آتشكده نير اعظم وبه معني نور وتعدادي ديگر آن را ازني و به معني پوشيده از ني هاي به هم پيچيده دانسته اند ولكن آنچه بيش ازديگر عناوين مورد توجه واقع شده، اين است كه واژه نير از نرسي نام يكي از پادشاهان ساساني گرفته شده است. به نظر مورخين نرسي (301 ـ 293 م) هفتمين پادشاه ساساني نير را آباد كرده و قصرهايي را در آن بنا نموده است .
از آثار تاريخي منطقه مي توان به دژ بويويني يوغون، آي قالاسي برجلو، قلعه هاي كورائيم و دابانلو، پناهگاه و دژ زيرزميني و انبار نظامي گلستان، غار وانبار اباذر، قيرمزي كورپو ياپل قرمز، كاروانسراي شاه عباسي، غارآقچاي و فرهاد كهلي،‌ بقعه كورائيم و مقابر دوران اسلامي، دهكده صخره اي اباذر و… اشاره نمود.

اوضاع اقتصادي
شهرستان نير باتوجه به وضع كوهستاني وآب وهواي سرد درزمستان وآب وهواي معتدل درتابستان شرايط اجتماعي و تاريخي وفرهنگي ، داراي استعدادها وتنگناهاي اقتصادي مخصوص خودش مي باشد مهمترين بخشهاي اقتصادي قابل ذكر اين منطقه بدين ترتيب هستند.

1) زراعت و دامداري
2) شيلات
3) صنعت ومعدن
4) خدمات وگردشگري

زراعت و دامداري و كشاورزي
دراين شهرستان دامداري به دليل وجود شرايط مناسب آب هوايي وطبيعي، شغل اول مردم محسوب مي شود و اهالي اقبال بالايي به اين شغل نشان مي دهند و زراعت پس از دامداري در رتبه دوم قرار دارد و محصولات بخصوصي در سطح منطقه كشت مي شود و برخي از محصولات صنعتي زراعي قابل كشت و پرورش نمي باشد. در زمينه باغداري، فعاليت چنداني مشاهده نمي شود واين به دليل سرماي شديد هوا در فصل بهار و برخي ويژگي هاي طبيعي مي باشد.در زمينه كاشت گردو و برخي طرح هاي ديگر نيز فعاليتهايي در سال اخير انجام گرفته است .

بر طبق آمار وسعت اراضي كشاورزي منطقه 47590 هكتار بوده كه شامل 39393 هكتار اراضي ديم و 8197  هكتار اراضي آبي و 257 هكتار باغات مي باشد.
در سطح منطقه نير ظرفيت بسياري براي فعاليت پرواربندي گوساله گوشتي، گاوداري شيري، مراكز جمع آوري شير و مرغداري موجود مي باشد و سرمايه گذاري دراين واحدها داراي توجيه فني اقتصادي مي باشد.
درقسمت زراعت، شهرستان با توليد محصولاتي همچون سيب زميني و چغندر قند در رتبه سوم استان جاي دارد و با توجه به بارش مناسب و آب و هواي كوهستاني توليد علوفه جهت تامين نيازمندي هاي دامداري منطقه قابل توجه است .
بطور كلي مهمترين محصولات كشاورزي ودامي نير عبارت از غلات، ‌سيب زميني، ‌حبوبات، علوفه دامي، لبنيات، ‌عسل و گوشت قرمز و سفيد، اعم از گوشت گاوي، ‌گوسفندي، ‌ماهي و مرغ مي باشد.

شيلات
فراواني بارش و بدنبال آن پرآب بودن رودها وچشمه ها، ‌آب و هواي كوهستاني، زير بناي مناسبي رابراي توسعه پرورش ماهيان سردآبي فراهم نموده است. وجود چشمه سارهاي دايمي بولاخلار، برجلو و قينرجه، ‌گورگور، صندوقلو، آبشارلاي، رودخانه آغلاغان و بالخلو از جمله اين استعدادها و زيربناها مي باشد.

صنعت و معدن
دربخش صنعت شهرستان نير از مناطق محروم استان بوده و اين بخش سهم كوچكي از اشتغال و امرار معاش مردم را برعهده گرفته است در حالي كه باتوجه به دسترسي آسان منطقه به بازار مصرف در شهرستانها و استان هاي مجاور توليدات صنعتي توجيه اقتصادي دارد.
از مهمترين كارخانه هاي اين  شهرستان مي توان به شركت فرآورده هاي لبني گلدشت سبلان نير، ‌كارخانه آرد سازي،  واشرسازي لاي وكارخانه آسفالت شهرداري نير اشاره كرد و صنايع كوچكي همچون توليد ظروف پلاستيك، دستكش دوزي و چند واحد ديگر وجود دارند واز طرحهاي در دست اجراي مهم شهرك تخصصي آب درمسير روستاي اسلام آباد بخش مركزي وتوليد انواع نخ ريسندگي درشهرك كارگاهي نير مطرح مي باشند كه بااجرا وراه اندازي آنها اشتغال مناسبي ايجاد خواهد شد.
در زمينه معدن شهرستان استعداد مناسبي دارد و معادني ازقبيل گچ خاكي، خاك رس، مرمريت، سنگ چيني، آهك، سنگ لاشه، خاك صنعتي وشن و ماسه قابل ذكر است.سنگ لاشه ائيلانجيق به ميزان 4 ميليون تن، گچ  خاكي اينانلو به ميزان 2/4 ميليون تن، سنگ لاشه قره تپه به ميزان 2 ميليون تن وسنگ چيني قره شيران به ميزان 35 هزار تن بخشي از استعداد منطقه است.


خدمات و گردشگري
وجود آبگرم هايي نظير قينرچه، بورجلو، سقزچي، ولي عصر و قره شيران كه درجه حرارت بعضي از آنها تا 56 درجه سانتيگراد نيز ثبت شده است و جهت درمان امراض پوستي، جلدي واعصاب مفيد تشخيص داده شده است، وجود منطقه زيباي بولاخلار در مجاورت شهر نير، آب و هواي خنك و طبيعت سبز و دلچسب فصول بهار و تابستان حاكي از پتانسيل مطلوب شهرستان براي گردشگري و توريسم است و در راستاي اين امر كار احداث دهكده توريستي سبلان نير در محل آب گرمهاي بورجلو و قيينرجه به مساحت 110 هكتار آغاز شده است. توسعه توريسم در منطقه بدنبال خود بخش خدمات منطقه را تقويت خواهد كرد و درآمد مردم  منطقه را افزايش داده و موجبات اشتغال رافراهم خواهد آورد.
رودخانه هاي هميشه جاري بالغلو، آغلاغان و كمال آباد كه از دامنه هاي كوهستاني سبلان سرازير مي شوند و چشمه سارهاي منحصر به فرد كه جلوه زيبايي رابه منطقه داده موجب شده بهترين ماهي قزل آلاي منحصر بفرد قرمز كشور بطور طبيعي در رودخانه اين شهرستان پرورش يابد سد عظيم يامچي علاوه بر تامين آب مي تواند يكي از مراكز توريستي و پرورش ماهي باشد.
پس از دماوند معروفترين كوه آتشفشاني ايران كوه سبلان است نعمات و بركات الهي دراين كوه و رشته كوه هاي اطراف، درياچه و قله هاي هرم يك، دو و سه و چشمه
سارهاي بي نظير آغلاغان، گورگور، لاي، كندوان و… همراه با رستني هاي بسيار زيبا و حيوانات و پرندگان قابل شكار چون قوچ، ‌ميش، ‌كل بز، ‌كبك و… هستند.
آثار تاريخي وباستاني، قرار گرفتن درمسير ترانزيتي استان اردبيل و آذربايجان شرقي و نزديكي با مركز اين دو استان و در داخل شهرستان، ‌نزديكي مطلوب مراكز تفريحي و توريستي به يكديگر استعداد و فرصت مناسبي را براي رشد بخش خدمات و توريسم فراهم نموده است .

چشمه بوشلي
چشمه معدني بوشلي به فاصله  5/4 كيلومتري جاده اردبيل به سراب و در 45 كيلومتري باختر اردبيل واقع شده است. مظهر چشمه بوشلي در مجاور رسوب هاي آهكي سختي است كه آثار خروج آب در برخي نقاط آن در گذشته وجود دارد. آب چشمه بوشلي از دسته آب هاي كلرور ـ سديك و بيكربنات كلسيك گرم به همراه گاز است. ازاين چشمه براي استحمام استفاده مي شود. حرارت آن 49 درجه است و آب آن صاف و زلال و مزه اش نمكي و گزنده است. اهالي محل براي درمان رماتيسم و درد مفاصل و رفع خستگي از آن استفاده مي كنند.

معرفي آثار تاريخي، سياحتي شهرستان نير
پل قرمز و كاروانسراي شاه عباسي نير
از ديگر مناطق باستاني نير مي توان مناطق زير را نام برد:
• سنگ نوشته هاي اورارتويي
• آتشكده هاي باستاني،
• تپه ها و قبور باستاني،
• غارهاي باستان قيرمزي كورپي (پل قرمز)
• رباط شاه عباس در سائين
• استخر عباسلو.


مناطق سياحتي

بولاغلار (چشمه ها)
تقريبا در داخل شهر نير قرار دارد و از باغات و چشمه هاي بسيار زيبا تشكيل شده است و وجه تسميه نام آن نيز به همين جهت است.

طبييعت بكر اين محل و وسعت آن لزوم دستكاري و ايجاد آباداني مدرن را منتفي كرده است ، ولي با اين حال ،باهمت شهرداري نير امكانات رفاهي ضروري در سالهاي اخير در آنجا ايجاد شده  كه باعث جذب مسافران استاني وخارج از استاني به اين منطقه زيبا شده است .
 آبهاي درماني قينرجه –آبهاي درماني سقزچي

سد يامچي
اين سد بر روي رودخانه باليقلو  و در 5 كيلومتري شهر نير و در كنار روستاي يامچي عليا احداث شده است

پل نير
پل نير روي رودخانه نير ساخته شده است. اين پل منسوب به دوره صفويه است و چهار طاق دارد. اين پل در كنار يك پل پهن و تازه ساز كه رفت و آمد مسافران تبريز – اردبيل از روي آن صورت مي گيرد، واقع شده است. در شهرستان اردبيل پل هاي قديمي ديگري نيز مانند پل هاي الماس، سرخ و پل شهر چاي وجود دارد. 

 

دوشنبه یازدهم 7 1390
X