تاريخ باغ هاي ايراني
هزاران سال قبل اولين محلهاي سكونت كم و بيش ثابت در جاهايي بهوجود آمدند كه انسانهاي كوچنده شروع به كشت گياهان كرده بودند و تا وقت برداشت محصول مجبور به توقف در محل بودند. بنابراين اولين كشاورزان برخلاف پيشينيان خود مجبور به پذيرفتن يكجانشيني شدند. در نتيجه كشاورزي و استقرار دائمي مقدمه احداث باغ و بوستان شدند.دومين انقلاب متحولكننده فرهنگي پيدايش شهرها و در پي آن شكوفايي تمدنهاي بزرگ در حوالي رودهاي پر آب باستاني و چشمهسارهاي بزرگ بود.
پرديسها
افسانههاي كهن، منوچهر پيشدادي را نخستين كسي ميدانند كه در جهان به احداث و آفرينش باغ و بوستان پرداخت. اقوام ايراني با تجربهاي كه در زمان دراز به دست آوردند، جويها و كانالهاي بسياري از رودهاي خروشان حفر كرده و دشتهاي خشك را به كشتزار و درختزار تبديل ميكردند. بعدها آبيابهاي متبحر به كندن قناتها روي آوردند و در اين زمينه پيشتاز شدند تا شهرهاي ايران بيش از گذشته از موهبت آب و سرسبزي برخوردار شوند.
آغاز انتظام بخشي باغها در ايران و حتي جهان را بايد در زمان هخامنشيان جستجو كرد، چراكه با توجه به قراين، ناحيه پارس كه مقر فرمانراني اين شاهان بوده، باغهاي مصفا و انبوه داشته است. باغ سلطنتي كوروش كبير حدود قرن 6 قبل از ميلاد با شبكهاي منظم و مسيري سنگفرش و آبروهاي متعدد از نمونههاي اوليه روي كار آمدن اين پديده در عالم است. پس از وي عموزادهاش داريوش اول، پايتخت بهارهاش، تختجمشيد را براي برپايي مراسم عيد نوروز بر پا ساخت و آن را پر از باغهاي خرم كرد.
نقوش متعدد درختان سرو حجاري شده روي پلكان كاخش نيز بيانگر آنند كه كاخ مزبور در محوطههاي سبز پهناوري واقع شده بود و نوادگانش هم درخصوص پيريزي مقرهاي حكومتيشان از همان رويه جدشان پيروي كردند.
صدها سال بعد، در دوران ساسانيان باغسازي گسترش فراواني پيدا كرد و جايگاه طبيعت در تفكر زرتشت به ويژه پرستش آب موجب شد باغ قصرهايي از اين دوره مانند تختسليمان در بستر طبيعي جذاب، همچون درياچه مكانيابي شوند.
البته بسياري از محققين با شكوهترين عصر باغسازي در ايران را در دوره صفوي ميدانند. در اين دوران باغات به عنوان عنصر شكلدهنده ساختار فيزيكي شهر بودند و مثل يك منظومه سبز تمام ساختار شهر را تحت تاثير قرار ميدادند.
باغسازي در دوران صفويه از قزوين شروع شد. اين شهر به عنوان پايتخت صفوي انتخاب شد و به صورت باغ شهر سازمان يافته بود كه اكنون از باغ هاي درباري به جز چند ساختمان چيزي باقي نمانده است. در زمان شاه عباس، پايتخت از قزوين به اصفهان تغيير مكان داد.
در اصفهان از همنشيني فضاهاي شهري، خيابان، ميدان و باغ ساختار هندسي اين باغ شهر شكل گرفت. ميدان نقش جهان به شكل مستطيل و خيابان چهارباغ به صورت خطي عمود بر رودخانه زاينده رود، 2 عنصر اصلي شكل دهنده شهر اصفهان بودند. در واقع نظام كالبدي شهر از تقاطع دو محور چهار باغ و رودخانه شكل گرفت.
سير تحول طراحي باغ در دوره صفويه نيز هماننده زنجيرهاي به دورة تيموريان مرتبط بوده و در دوران قاجاريه به علت ارتباطات فرهنگي گسترده ايران با اروپا نشانههايي از الگوي باغسازي اروپايي در باغهاي ايران نفوذ كرد و در دوران پهلوي به علت سهولت تردد بين ايران و ديگر كشورهاي اروپايي احداث باغها و پاركهاي اروپايي و يا آميخته اي از آنها رواج يافت.
طراحي دقيق
نظم و تناسبات موزون در طراحي، احداث باغ در زمين شيبدار، فضاهاي داخلي و عمارت يا كوشك در مركز يا بلندترين قسمت باغ و ارتباط اين بناها با آب، گياه و زمين، استفاده از يك حوض يا استخر دائمي و اصلي براي تامين آب و زيبايي چشمانداز و تامين روشنايي از طريق انواع قنديلها و فانوسها در اطرافشان، محورهاي اصلي و فرعي و سود جستن از خطوط راست، محصور بودن، استفاده از سنگهاي تراشدار در كف جويها، تركيبهاي متفاوت از انواع گياهي، وجود چشماندازهاي وسيع و باز در محورهاي اصلي باغ از جمله ويژگيهايي هستند كه در جوار يكديگر باغ ايراني را شكل ميدهند.
باغهاي دوره اسلامي
با گرويدن ايرانيان به اسلام، ترويج باغسازي ايراني تمام قلمروي اعراب را فراگرفت. از شبهقاره هند تا اسپانيا. به طوري كه در اين زمان باغهاي گسترده سكونتگاهي، حكومتي، سكونتگاهي ـ حكومتي، ميوه، باغهاي واقع در كنار رودخانهها و انواع ديگر شكل گرفتند.
در نتيجه معماران و شهرسازان الگويي از باغ، معماري و شهر را در قالب شهر باغ ارائه دادند. آنها به كمك آنچه از محيط در اختيار گرفتند و با در نظر داشتن اصول هندسه و هنجارهاي معماري ايراني نمادي از بهشت برين را به وجود آوردند.
معماري
مهمترين ويژگي معماري پرديسها و شهر باغها، شكل چهار بخشي زمين بود كه از اشكال مربع و مستطيل در ساخت خود استفاده مي كرد و در پي آن كاربرد وسيع نوعي از باغها تحت عنوان چهارباغ به وقوع پيوست كه طبق برخي نظرات، نتيجه ابعاد تمثيلي چهار نهر بهشتي در قرآن است.
فرم چهار وجهي ظاهرا سهلترين راه براي شخمزدن زمين و حركت آن در جهت مستقيم و موازي هم و همچنين آسانترين راه براي آبرساني با طي كردن مسافت كمتر و جلوگيري از هدر رفتن آب به نظر ميرسد و شايد زماني كه انسان شروع به كشاورزي نمود، براي آماده ساختن خاك به اين قاعده هندسي دست يافته باشد.
از نگاه علمي، پيشينه اين نوع باغها به دوران كوروش هخامنشي (به دليل خصايص كاخ و باغش) و حتي قبلتر ميرسند. با استناد بر كاسه سفالي كشف شده از ميان رودان (2000 سال قبل از ميلاد) يا حتي درفش فلزي به دست آمده از شهداد كرمان از هزاره چهارم قبل از ميلاد، شواهدي از استفاده از اين هندسه در باغهاي پيشين مشهود مي شود. اين طراحي و معماري در گذر زمان آنچنان قوام يافت كه 400 سال پيش به احداث شهر باغ اصفهان انجاميد؛ مجموعهاي از معماري، طبيعت و انسان كه اوج زيباييشناسي در اين عرصه است.