ارديبهشت در دشتهاي لاله
ارديبهشت شايد تنها فرصت شما براي سر زدن به دشت لاله ها باشد اما براي تماشاي اين لاله هاي رنگارنگ بهاري نياز نيست حتما راهي سفري دور در نقطهاي خاص شويد. ايران خاك لاله خيزي دارد كه در هر گوشهاش دامني از لالههاي سرخ و زرد و سفيد را به پاهايتان خواهد ريخت البته اگر مهمان دستان پرسخاوت و باطراوتش باشيد. فقط لازم است بدانيد عمر اين گياه زيبا سه هفته بيشتر نيست، پس وقت زيادي براي تصميمگيري نداريد.
اگر اهل غرب كشور هستيد دشتهاي سرسبز و پرگل چهارمحال و بختياري را به شما پيشنهاد ميكنيم. هواي لطيف مرغزارهاي سرسبز و كوهسارهاي سربلند و مغرور ايران بهترين محل براي رويش لالههاي واژگون ـ گل بومي سرزمين ايران ـ است.
اين دشت زير پوششي رنگارنگ از لالههاي سرخ رنگ و واژگون، در 12 كيلومتري چلگرد و در نزديكي روستاي بنواستكي از توابع شهرستان كوهرنگ آرميده است. هواي لطيف، سبك و پاك دشت و پوشش گياهي بسيار غني و ارزشمند آن چشم و دل هر بينندهاي را مينوازد.
طبيعت سحرآميز و جاذبههاي طبيعي افسونگر اين مسير در ورود به دشت لالهها شما را شگفتزده و مبهوت زيبايي اين دشت خيالانگيز و رويايي خواهد كرد.
در ايلام و ارتفاعات اشترانكوه لرستان نيز گياه لاله واژگون در ماههاي فروردين و ارديبهشت به گل مينشيند، اگر قصد سفر به اين استانها را داريد، ميتوانيد به دشتهاي لاله در اين مناطق سري بزنيد البته با وجود گردوغباري كه هماكنون در آنجا جاخوش كرده نه ميدانيم چه بر سر دشتهاي لاله آنها خواهد آمد و نه ميتوانيم سلامت شما را تضمين كنيم، پس شايد بد نباشد گلستانكوه در 15 كيلومتري جنوب شهرستان خوانسار يا منطقه گردشگري ـ تفريحي آستانه در دهاقان اصفهان را كه يكي ديگر از منطقههاي طبيعي ـ گردشگري و داراي لالههاي واژگون زرد رنگ است، انتخاب كنيد.
در نهايت اگر تهراني يا اهل همين اطراف هستيد و وقت سفر به اين مناطق را نداريد، ميتوانيد سري به دومين جشنواره لالهها در باغ مشاهير قزوين بزنيد و ارديبهشتتان را به در كنيد. اين جشنواره تا نيمه ارديبهشتماه پذيراي قدوم مهربان شماست. گفتم مهربان، چون يادتان باشد كه هر كجا رفتيد قصد چيدن اين گلهاي زيبا را نكنيد كه در صورت ارتكاب اين جنايت به ازاي چيدن هر گل 30هزار ريال جريمه خواهيد شد.
دومين غار بزرگ آبي ايران
اگرچه هوا براي سفر به مناطق شمال غربي كشور هنوز كمي سرد است، اما اگر اهل سفرهاي طبيعت گردي و به خصوص غارنوردي باشيد، فرصت خوبي است تا سري به اروميه و غار سهولان بزنيد كه دومين غار بزرگ آبي ايران لقب گرفته است.
غار سهولان بايد در آذربايجان غربي و در حدود 43 كيلومتري شمال شرقي مهاباد در محور مهاباد - بوكان قرار دارد. اين غار در قديم خانه مردم پارت بوده و امروز يكي از مهمترين و كم نظيرترين غارهاى طبيعي كشور و از شگفتانگيزترين جلوه هاى طبيعت زيباى استان آذربايجان غربي بشمار ميرود.
سهولان به زبان كردي به معني يخبندان است و اين غار در نزديكي روستايي به همين نام قرار گرفته است. مردم محلي غار را كونه كوتر، يعني لانه كبوتر هم مينامند كه دليل اين نامگذاري وجود تعداد زيادي لانه كبوتر درون غار است.
مساحت داخلي غار سهولان حدود 600 مترمربع است و محتويات غار سنگ هاي آهكي است. ارتفاع سقف غار تا سطح درياچه آن 50 متر است و عمق آب در برخي جاها به 32 متر ميرسد. اختلاف دماي درون و بيرون غار بين 10 الي 15 درجه است.
غار سهولان شبيه غار عليصدر در همدان است. اين غار آبي با جلوههاى طبيعي و قنديلهاى منحصر به فردى كه دارد در دامنه رشته كوههاي كوتر قرار دارد. اين پديده زيبا و نادر داراى 2 دهانه است.
مطالعات غارشناسان نشان ميدهد كه اين غار بر اثر فعاليت هاى زمين شناسي به اواخر دوره كرتاسه برمي گردد كه قدمت آن به 70ميليون سال قبل بازمي گردد.
اين غار 100 سال پيش براى اولين بار توسط ژاك دمرگان فرانسوى مورد كاوش و بررسي قرار گرفت. پس از آن در سالهاى جنگ جهاني دوم نيز توسط يك هيات انگليسي مجددا مورد مطالعه قرار گرفت و در مهرماه 1373 توسط غارشناسان ايراني شناسايي شد.
كارشناسان ميراث فرهنگي معتقدند به استناد لايههاى سفالي كه از منطقه دالان اصلي و تالار بزرگ و دهليز ورودى كونه مالان بدست آمده اين غار از هزارههاى دوم و اول قبل از ميلاد تا دوره پارتي و اسلامي و حتي زمانهايي از قرون وسطي مورد سكونت انسانها قرار گرفته است.
غار سهولان داراي دو در اصلي است كه به هم راه دارند و مي توان از هر يك از آنها وارد غار و از در ديگر خارج شد. بعد از ورود به غار و پس از طي مسير پياده سوار قايق خواهيد شد و به ديدن غار خواهيد پرداخت كه اين روزها به لطف نور پردازي محيط دروني اش با انواع لامپ ها و نورافكن ها چراغاني شده و مناظر شگفت انگيزي را مقابل چشمان شما مي آورد. رسوبات داخل غار اشكال گوناگوني دارد: پاي فيل، عروس دريايي، خفاش و... كه به همراه قنديل هاي زيباي غار آن را بسيار ديدني كرده است.
بد نيست بدانيد كه درجه حرارت اين غار چه در فصل تابستان و چه زمستان بين 10 تا 13 درجه سانتيگراد در نوسان است اما رطوبتي به اندازه 70 تا 80 درصد دارد!
كليسايي كه روس ها در قزوين ساختند
بناهاي تاريخي- مذهبي هميشه شگفت انگيز بوده اند؛ حتي اگر اين بنا يك كليساي قديمي و كوچك باشد كه در دل منطقه اي مسلمان نشين جا خوش كرده باشد.
كليساي كانتور، كليساي كوچكي است كه بايد آن را در قزوين ببينيد؛ شهري كه به گواه تاريخ تا پيش از ورود اسلام به ايران زرتشتي بود و پس از آن يك دست مسلمان. با اين حال كليساي كوچك كانتور وقتي ساخته شد كه روس ها در جنگ جهاني دوم بخش هايي از ايران را اشغال كردند و براي انجام فرايض ديني شان اين كليسا را بنا گذاشتند.
براي ديدن اين بناي تاريخي بايد سري به شمال قزوين بزنيد تا ساختمان قديمي كانتور را با طرح چليپايي اش ببينيد. محراب اين كليسا رو به شرق است و ورودي آن در ضلع غربي. از اين ورودي كه بگذريد يك سقف شيبدار را مي بينيد كه پس از آن در ورودي قرار دارد. كمي جلوتر به پيش فضاي هال مي رسيد كه بالاي آن برج ناقوس كليسا با ارتفاع حدود 11 متر به چشم ميخورد. شايد به دليل همين برج بلند باشد كه كليساي كانتور را به نام برج ناقوس مي شناسند.
نقشه معماري كليسا چند ضلعي نامنظم است كه با آجر قرمز لعابدار پوشيده شده و نماي جالبي پيدا كرده است. در نماي خارجي كليسا هم ستونهاي تزييني زيبايي به چشم ميخورد و به دليل همين شكل و شمايل خاص كليساي كانتور در ميان بناهاي تاريخي قزوين جايگاهي متفاوت پيدا كرده است.
در ورودي اين كليسا بعد از عبور از ايوان كوچكي كه نيم متر از سطح زمين بالاتر است، به سالن اصلي و دو اتاق كوچك در شمال و جنوب آن باز مي شود كه هر كدام با پنجرههاي نعل اسبي به بيرون ارتباط دارند. هال هم شامل نمازخانه و محراب است و در دو طرف آن، دو فضاي مستطيل شكل طراحي شده است.
اما اگر دوست داريد از تاريخچه اين بناي فرنگي ساز بدانيد، بايد بگوييم كه در دوره مشروطه، محوطهاي به نام كانتور در اختيار روسهاي تزاري قرار گرفت كه دفاتر اداري خود را در آن مستقر كردند. پس از آن كليساي كانتور در داخل اين محوطه توسط شركت راهسازي روس ها بنا شد.
اگر گذارتان به كانتور بيفتد مي بينيد كه در محوطه كليسا دو مقبره قرار دارد. اين دو مقبره ربطي به خادمان يا كشيشان كليسا ندارد؛ يكي از اين مقبره ها متعلق به يك خلبان روسي است كه بر اثر سقوط هواپيمايش در جنگ جهاني اول كشته شد و ديگري متعلق به يك مهندس راهسازي روسي است.
آنچه از نياسر نمي دانيد
اين روزها كه مراسم گلابگيري بازار گردشگري قمصر و نياسر را داغ كرده، شايد شما هم در تدارك يك سفر كوتاهي به اين شهرها باشيد. قبلا از جاذبه هاي قمصر برايتان گفتيم اما بد نيست اين بار سري به نياسر بزنيد كه نه تنها يكي از مراكز اصلي گلابگيري كاشان به شمار مي رود، بلكه با طبيعت متفاوتي كه دارد توانسته است به سرسبزترين مقصدي گردشگري كاشان تبديل شود.
نياسر، در 30 كيلومتري شمالغرب كاشان قرار دارد و موقعيت كوهستاني آن در ارتفاعات كركس باعث شده كه بافت پوششي و آب و هوايي متفاوتي از ديگر نقاط كاشان داشته باشد. آنقدر كه لطافت هوا و سرسبزي اين منطقه خيلي وقت ها نياسر را پاتوق كاشاني هايي مي كند كه از گرماي بهار و تابستان به خنكاي اين شهر پناه مي برند. اما اين تنها جاذبه نياسر نيست؛ اين شهر كوچك با آثار ارزشمند تاريخي كه در گوشه و كنار خود دارد، براي تاريخ دوستان هم حرف هاي زيادي خواهد داشت.
نياسر تاريخ خود را مديون چشمه آبي است كه به نام چشمه اسكندريه در ميان مردم مشهور شده و سرچشمه آبشار معروف اين شهر هم به حساب مي آيد. بهره مندي اين شهر از آب فراوان، آن هم در بخش هاي خشك و كويري كشور موهبتي بود كه زندگي شهري و تاريخ و تمدن را به نياسر آورد. تا جايي كه بعدها، وقتي باستان شناسان اين شهر را كند و كاو مي كردند، در هر گوشه اي از نياسر به قبرهاي تاريخي مي رسيدند كه هر كدام شكل و شمايل خاص خود را داشتند و نشان مي دادند صاحبان اين قبرها در دوره هاي مختلف و با آداب و رسوم مختلفي دفن شده اند.
ديدني هاي نياسر
اگر گذارتان به نياسر افتاد مي توانيد سري هم به غار تاريخي رئيس و لايه كهن زيرين آن بزنيد. چهار طاقي (آتشكده) ساساني، باغهاي سرسبز، كوچه هاي قديمي كاهگلي، باغ و كوشك تالار و... هم از ديدني هاي اين شهر هستند كه مي توانند ساعت ها شما را سرگرم كنند.
حمام و آسياب آبي تاريخي نياسر هم يادگار به جا مانده از دوران صفوسان است كه با شيوه هاي جالبي كار مي كرده است. در اين حمام، آب از آبشار به وسيله كولهاي گلي به داخل 8 گوش زيبايي مي رفت و از آنجا به داخل حمام هدايت ميشد. سوخت اين حمام هيزم بوده و ورودي هشت ضلعي آن به وسيله دالانهايي از بيرون حمام جدا مي شد.
آسياب آبي هم به وسيله آبي كه از آبشار به پائين ريخته ميشد به گردش در مي آمد و گندم و جو را براي اهالي منطقه آسيا مي كرد.
آتشكده نياسر
آتشكده نياسر را اردشير بابكان ساخت و خيلي ها معتقدند كه اين اولين معبد و آتشكدهاى است كه سلسله ساسانى بنا كرده است.
معماري اين آتشكده به خوبي يك گنبد ساسانى را نشان مي دهد كه مثل بقيه آتشكده هاي اين عصر بر يك پايه مربعي شكل سوار است. مصالح به كار رفته در اين بنا سنگ و گچ است و به نظر مي رسد كه گنبد اصلي آتشكده در گذشته فرو ريخته اما بعدهاً بازسازي شد و به شكل گنبدهاي دوران اسلامي فرم داده شده است.
چند متر پايينتر از اين آتشكده چشمه اسكندر را مي توانيد ببينيد كه در ادامه به آبشار اسكندر ختم مي شود. چشمهاي خنك كه ماهيهاي كوچك و بزرگ سياهرنگ در آن جستوخيز ميكنند و گفته ميشود يكي از دلايلي كه اردشير اول نياسر را براي اقامتش انتخاب ميكند، وجود همين چشمه است.
غار ريس
غار ريس را بايد در 30 كيلومتري شمالغربي كاشان و در پاي كوه مرتفعي ببينيد. اين غار يكي از غارهاي مصنوعي ايران به شمار مي رود كه در گذشته براي انجام اعمال مذهبي ساخته شده است. عده اي از باستان شناسان عمر اين غار را به دوره پارتيان نسبت مي دهند و معتقدند كه چون پارتيان معابد خود را در تاريكي مطلق ميساختند، اين غار هم در همان دوره به عنوان معبد ساخته شده است.
غار ريس تا مدت زيادي ناشناخته بود و براي همين در هيچ يك از متون و اسناد تاريخي و قديمي به آن اشاره اي نشده است با اين حال اگر اين غار را از نزديك ببينيد، تاييد مي كنيد كه يك شاهكار باشكوه در دل كوه هاي كركس است كه بدون تماشاي آن سفرتان ناقص مي ماند! البته بايد بدانيد كه داخل اين غار مسير خطرناك و پيچ در پيچي است كه طي كردن آن بدون راهنما ممكن است به قيمت جانتان تمام شود.
اناري در قلب اصفهان
اگر اهل سفرهاي كويري باشيد، اين روزها بهترين زماني است كه مي توانيد كوله پشتي تان را جمع كنيد و راهي انارك شويد. شهري كويري در نائين كه در شرق استان اصفهان جا خوش كرده است.
تاريخ انارك، كه مردم محلي به آن «نارسينه» به معني انارستان مي گويند، به دوره ساسانيان برمي گردد؛ زماني كه شهر توريستي امروز، واحهاي بر سر راه معادن سرب و نقره نخلك بود و وقتي در سال هاي بعد اين معادن متروك ماندند، به دليل قرار گرفتن در مسير ارتباطي جنوب و مركز ايران اهميت پيدا كرد.
اما بناي اولين خشت انارك را به زمان شاه عباس نسبت مي دهند و تنها سند معتبر راجع به ساخت و سازهاي انارك، نامه ميرزا تقي خان اميركبير مبني بر پرداخت وجهي براي ساخت قلعهاي به منظور تأمين امنيت محل از دستبرد راهزنان خطاب به كدخدايان انارك است.
اگر گذارتان به انارك بيفتد، مي توانيد بقاياي برج و بارو، در و دروازه، كوچه و پسكوچههاي باريك و پرپيچ و خم اين شهر را ببينيد كه نشان دهنده موقعيت امنيتي انارك در گذشته است. كاروانسرا، مسجد جامع، حمام، حسينيه و خانههاي مسكوني از جمله بناهاي تاريخي اين شهر هستند كه مي توانيد ردپاي معماري سنتي ايران را در آنها ببينيد.
اناركي ها با زباني صحبت مي كنند كه ممكن است براي شما نا آشنا باشد. اين گويش مربوط به زبانهاي ايران مركزي است و از زبان زرتشتي اوستايي گرفته شده است. سوابق فرهنگي انارك نشان مي دهد كه مردم اين شهر در گذشته زرتشتي بوده اند و وجود چند آتشگاه در گوشه و كنار اين شهر هم شاهد اين ادعا است. با اين حال اناركي ها هم مثل مردم تمام كشور بعد از ورود اسلام به ايران مسلمان شده اند و حالا بيشتر مردم اين منطقه شيعه دوازده امامي هستند.
براي سفر به انارك بايد 400 كيلومتر از تهران دور شويد و به 225 كيلومتري اصفهان سفر كنيد تا شهري را ببينيد كه هنوز خانه هاي سنگي و كاهگلي با بادگيرهاي قديمي در كوچه هايش به چشم مي خورند.
حياط خانههاي اصيل انارك معمولا آجرفرش و سنگفرش است و اتاقها تاقچه و رفهاي متعدد دارند. با توجه به صخرهاي بودن منطقه، زيرزمين به ندرت در آن ديده ميشود اما در عوض بيشتر خانهها بادگير دارند و پشتبامها مثل بقيه مناطق كويري كشور با چند لايه كاهگل پوشش داده شدهاند تا مانع از انتقال دماي خانه به بيرون شوند.
شنيدن نام عالي قاپو بدون شك نام اصفهان را براي شما تداعي مي كند اما بايد بدانيد كه قزويني ها هم چندان با اين نام تاريخي نا آشنا نيستند! سر در عالي قاپو يكي از مهم ترين بناهاي دوره صفويه در قزوين است كه با عمارتها و باغهاي زيبا در مركز شهر قزوبن قرار دارد.
اين مجموعه به نوعي دولتخانه صفوي ها بود كه در دو طبقه ساخته شده بود. طبقه دوم جايگاه نقاره زنان بود و طبقه اول جايگاه دولتي ها. اين بنا اولين بار در دوره شاه طهماسب ساخته شد و در زمان شاه عباس اول به صورتي كه امروز مي بينيد تغيير شكل پيدا كرد؛ بنايي با 7 در كه هر كدام از آنها نام مخصوصي داشته اند اما اين روزها از اين 7در تنها يك در باقي مانده كه آن هم عالي قاپو نام دارد.
اگر گذارتان به اين مجموعه تاريخي بيفتد، مي بينيد كه اين بنا در گاه بلندي دارد و به خيابان شهداي قزوين مشرف است. اين در به هشتي بزرگي متصل مي شود و در داخل آن دو اتاق وجود دارد كه جايگاه دربانان بوده است. راهروي طبقه دوم بنا هم از همين اتاقها ميگذشته است. سر در عالي قاپو كه 17 متر ارتفاع دارد با تركيبي از كاشي و گچ پوشيده شده و يكي از پنجرههاي آن به خيابان شهدا و ديگري به حياط شهرباني كنوني باز ميشود.
سر در عالي قاپو با يك كتيبه به خط ثلث، يك پنجره مشبك و چند گوشوار بلند در طرفينش به ساختمانهاي همجوار پيوند داده مي شود. اين سردر، ورودي اصلي به دولت خانه دوران صفويه بود.
در سمت غرب سردر عالي قاپو 3 اتاق طولاني پهلوي هم واقع شده كه احتمالا جايگاه نگهبانان و محافظان بوده است. يكي از اين اتاقها در دوره قاجار به قرائت خانه و ديگري به چاي خانه تبديل شد.
در طرف شرقي اين سردر هم كه پيش از مشروطيت رختشويخانه بود، مدرسهاي به نام اميد در سال 1320 هجري قمري احداث شد.
سردر عالي قاپو قبل از انقلاب، جايگاه شهرباني و سپس در اختيار نيروي انتظامي بود اما اين روزها سازمان ميراث فرهنگي آن را در اختيار قرار گرفته و در حال مرمت آن است.
همسايه مرموز تخت جمشيد!
دشت مرودشت را با آثار شگفت انگيز تاريخي اش مي شناسند؛ با تخت جمشيد، نقش رستم، نقش رجب، شهر استخر و... . منطقه اي كه شايد هيچ گوشه از ايران به اندازه آن محل تجمع شاهكارهاي تاريخي ايران نبوده است. با اين حال، دشت مرودشت جاذبه هاي ديگري هم دارد كه زير سايه بزرگ اين آثار تاريخي پنهان شده اند. غار اشكفت يكي از همين جاذبه هاست كه عمر آن به دوره پارينه سنگي مي رسد و براي ديدن آن بايد سري به استان فارس بزنيد.
غار «اشكفت گاوي» در دامنه شمالي كوه سبز و در فاصله پنج كيلومتري جنوب غرب شهرستان مرودشت در استان فارس قرارگرفته است. يعني درست رو به روي روستاي دهويه رونيز عليا. دهانه غار در سايه درختان كهنه بنه و سرو كوهي پنهان شده و با شيب تندي به كف غار منتهي مي شود. ارتفاع اين غار از سطح دشت حدود 30 متر است و دهانه آن به سمت رودخانه كر و در فاصله 100متري آن قرار دارد.
اين غار اولين بار در سال 1969 ميلادي (1348خورشيدي) توسط ويليام سامنر و در طرح «بررسي باستان شناختي حوزه رودخانه كر» شناسايي و در سال 1978ميلادي (1357خورشيدي) توسط مايكل روزنبرگ كاوش شد. از اين غار يافته هاي باستاني متنوعي به دست آمده كه مي توان به تدفين انساني متعلق به انسان هوشمند (هوموساپينس)، ابزارهاي سنگي و ابزار استخواني اشاره كرد.
آزمايش كربن 14 انجام گرفته بر يافته هاي به دست آمده از غار، تقسيم بندي فرهنگي و گاه نگاري غار را به دوره هاي پارينه سنگي بالايي و مياني نسبت مي دهد كه تاريخ آن بين سال هاي 27 هزار تا 16 هزار سال پيش را نشان مي دهد.
اگر كذارتان به غار اشكفت گاوي بيفتد، مي توانيد ستون هاي مخروطي شكل آن را ببينيد كه از آب چكها به وجود آمده و در سقف غار آويزان شده اند. همان چيزي كه زمين شناسان به آن استالاكتي مي گويند. علاوه بر اين، ستون هايي به همين شكل هم در كف غار ديده مي شوند كه اشكال جالبي را به وجود آورده اند.
اشكفت گاوي در تابستان هواي خنك و لطيفي دارد و خمره بزرگ و زيباي اين غار كه اب خنك و گوارايي در آن جمع است، مي تواند جذاب ترين صحنه اي باشد كه در آن خواهيد ديد. اين خمره درست در انتهاي غار قرار گرفته كه محل ريزش آب از سقف بر روي ستوني آهكي است.
با اين حال اين روزها اگر سري به غار اشكفت بزنيد مي بينيد كه دستگاه هاي سنگ شكن در اطراف غار مشغول استخراج سنگ هستند و به علت مشخص نبودن حريم اين غار هرلحظه به بدنه اشكفت گاوي نزديك تر مي شوند كه اين مساله نگراني زيادي را در دوستداران ميراث فرهنگي به وجود آورده است.
تفتان؛ زيباي خفته سيستان
سيستان و بلوچستان بهشت گردشگراني است كه در سفرهايشان به دنبال تاريخ مي گردند. جايي كه حتي سنگ هاي زمين هم تاريخ كهن ايران را براي شما بازگو خواهند كرد. جايي كه حتي آتشفشان نيمه فعالش هم مي تواند بهانه اي براي بستن كوله پشتي سفر شما باشد!
تفتان آتشفشان عجيبي است كه تنها وقتي گذارتان به آن بيفتد مي توانيد شگفت انگيزي اش را باور كنيد. اين آتشفشان نيمه فعال است و از دهانه آن دود و گوگرد بيرون مي آيد و منظره اي را مقابل چشمانتان مي آورد كه نمونه آن را در هيچ گوشه ايران نديده ايد.
رشته كوه تفتان با مساحت كل هزار و 800 كيلومتر مربع بين 5 .28 الي 30 .28 عرض شمالي و50 . 60 الي 15.61 طول شرقي از نصف النهار گرينويچ قرار دارد و صعود به آن از چهار مسير امكانپذير است، جبهه غربي به مسير پناهگاه معروف است و مسير شرقي از روستاي ترشاب و مسير شمالي از روستاي تمين مي گذرد. مسير شمال شرقي دو راهي سنگان و روستاي خنجك از ديگر مسيرهاي ارتباطي به اين قله است.
اين رشته كوه تا زاهدان 100 كيلومتر، تا مرز ميرجاوه 55 كيلومتر و تا درياي عمان 380 كيلومتر فاصله دارد. بنابراين شما با سفر به تفتان به مركز دايره اي سفر مي كنيد كه در محيط آن مجموعه اي از ديدني ها گردآمده اند!
بعضي از مناطق و محدوده هاي تفتان به علت گوگردي بودن مانع از هر نوع حيات گياهي و جانواري شده اند اما در عوض درياچه هاي مختلف آن محل زندگي آبزياني است كه در اعماق آب زاد و ولد مي كنند.
در اطرف كوه تفتان دره هاي متعددي است كه آبهاي قسمت شمال و شرق آن به صورت رودخانه لاديز و گزد به رود ميرجاوه كه امتداد رود تلخ آب است مي ريزد و آبهاي دره هاي جنوبي تفتان از دره خاش مي گذرد.
گياه خاص منطقه تفتان زيتون وحشي، بنه، بادام كوهي، زرشك وحشي، پونه، درمنه، آويشن خار گلك و گرمونه كه براي دل درد بسيار مفيد است و تقريبا تمام ارتفاعات را پوشانده است.
و در ارتفاعات كوه تفتان سه درياچه وجود دارد كه به سر دريا معروف است. اين درياچه در خط الراس ارتفاعات مركزي رشته كوه تفتان و در قسمت شمال شرق روستاي نرون و غرب قله قرار دارد و اين فرصت را به شما مي دهد كه در فصول گرم سال چند ساعتي را با قايقراني بگذرانيد.
دو درياچه عمق كم ديگر در قسمت شمال قرار دارد كه آب آنها شيرين است و ديگري نسبتا داراي آب شور دائمي است.
كوه تفتان در اصطلاح محلي به چهل تن معروف است و شايع است چهل تن از راشدين مذهبي در اين كوه ناپديد شده اند و به همين دليل به آن كوه چهل تن مي گويند و شاخك شمال آن هم به همين سبب به اسم كوه زيارت معروف است. اين كوه چهار قله به نام هاي زيارت قله شمالي، مادر كوه قله جنوبي و آتشفشاني دارد و قله شمال شرقي صبح كوه نام دارد و قله اي كه در مغرب مادر كوه قرار گرفته، به نر كوه معروف است.
بد نيست بدانيد كه در طول سال بر قله تفتان برف نشسته و ماده خروجي از قله تفتان در صورتي كه با آب مخلوط شود توليد اسيد سولفوريك مي كند كه ماده بسيار خطرناكي است و در اصطلاح محلي به تيز آب سلطاني هم معروف است.
فرآوري:الهام مرادي
نازكترين سد جهان در ايران
كمتر كسي پيدا مي شود كه از جاذبه هاي تاريخي يزد شنيده باشد و نام طاق شاه عباسي به گوشش نخورده باشد. بنايي كه شايد ديدني ترين اثر تاريخي طبس به شمار بيايد و يكي از جاذبه هاي فراموش نشدني استان يزد كه چندين لقب تكرار نشدني را همراه خود دارد.
طاق شاه عباسي پر ركوردترين بناي تاريخي ايران است! سدي با 60متر ارتفاع كه نه تنها لقب قديميترين و بزرگترين سد قوسي جهان را با خود يدك مي كشد، بلكه به مدت 550 سال هم به عنوان بلندترين سد در جهان شناخته مي شد. اما سد شاه عباسي يك لقب ديگر هم دارد كه هنوز هيچ سدي موفق به تصاحب آن نشده است: نازكترين سد جهان كه به خاطر عرض تاج يك متري اش به اين نام شناخته مي شود.
براي ديدن طاق شاه عباسي كه به سد شاه عباسي هم معروف است، بايد به روستاي 700 ساله خرو و در فاصله 27 كيلومتري شهر طبس سفر كنيد. جايي در نزديكي چشمه آب گرم مرتضي علي (ع) كه قبلا درباره اش مفصل نوشته ايم.
بالاتر از اين چشمه، دره تنگي وجود دارد كه در آن طاق شاه عباسي بنا شده است. قدمت اين طاق را به دوره صفويه نسبت مي دهند و معتقدند كه سنگ نگارههاي بزكوهي كه بر آن حك شده اند، نمادي از درخواست فراواني آب، زايندگي و فراواني نعمت است. عده اي هم اين بزها را نمادي از فرشتگاني مي دانند كه براي نگهباني آب، افزايش و فراواني نعمت بر ديوارههاي طاق دعا مي كنند.
اگر گذارتان به طبس و روستاي خرو افتاد، بعد از تماشاي اين سد جالب و شگفت انگيز حتما سري هم به چشمه ديدني مرتضي علي بزنيد كه برگ هاي جديدي براي غافلگيري شما رو خواهد كرد!
اين چشمه در آن واحد دو بخش سرد و گرم دارد كه به موازات يكديگر جريان پيدا مي كنند. به اين معني كه يك سمت چشمه سرد و سمت ديگر آن گرم است و شما با قدم زدن در آن مي توانيد يك پاي خود را در آب سرد چشمه فرو كنيد و پاي ديگرتان را در آب گرم آن!
دليل اين اتفاق آن است كه آب گرم چشمه از ديواره سمت راست به داخل رودخانه مي ريزد و همين، اختلاف دمايي را در چشمه ايجاد مي كند كه گاهي به 10درجه هم مي رسد! غلظت بيشتر آب گرم و تفاوت ساختاري آن با آب سرد جاري در كف رودخانه باعث ميشود كه اين آب ها تا مسافت حدود سيصد متري بستر رودخانه هم پيش بروند در حالي كه به طور كامل با هم مخلوط نشده اند و در بستر رودخانه قابل تفكيك هستند! به اين ترتيب مي بينيد كه در يك طرف رودخانه آب سرد و در طرف ديگر آب گرم جريان دارد.
براي رسيدن به آبگرم مرتضي علي بايد از شهر طبس بگذريد و بعد، حدود پنج كيلومتر را با پاي پياده طي كنيد كه بيشتر اين مسير از داخل آب مي گذرد. در طول راه، ديوارههاي بلند دره مانندي در دو طرف همراهي تان مي كنند كه روي آنها حفرههاي كوچك و بزرگ با نظم خاصي قرار گرفته اند. بعضي از اين حفره ها، چشمه هاي جوشان آب هستند كه بزرگترين شان به حمام مرتضي علي معروف شده است.
خطرناك ترين غار عميق ايران
سال گذشته حوالي همين روزها بود كه خبر كشف دومين غار عميق كشور با عمق 375 متر روي خروجي خبرگزاري ها قرار گرفت. غاري كه محلي ها به نام سم مي شناختند و تا پيش از كاوش گروه كوهنودي و غار نوردي قابوس گنبد تنها چند متر ابتدايي آن شناسايي شده بود. بعد از آن بود كه گروه هاي غارنوردي زيادي راهي «سم» شدند تا بعد از گذشت يك سال 21 چاه از اين غار پر رمز و راز كشف كنند.
غار سم در ارتفاعات 1700 متري كوه خواجه قنبر در منطقه ناميج گاليكش قرار دارد كه پيشينه كشف آن به حدود دو سال قبل برمي گردد. غاري با دهليزها، طاقهاي زيبا كه وجود آب در آن، جلوه خاصي دارد.
در بدو ورود به اين غار مسير تنگ و باريكي كه به خرچنگ رو معروف است آغاز ميشود؛ ولي برخلاف خرچنگ روهاي غار پروا (اولين غار عميق ايران)، تنگناهاي اين غار تمامي ندارد و اغلب مسير را بايد به يك سمت حركت كرد و حتي امكان برگرداندن سر وجود ندارد.
بنابراين اگر شما جزو غارنوردان آماتور و يا حتي نيمه حرفه اي به حساب مي آييد، فكر سفر به سم را از سرتان بيرون كنيد! به خصوص كه از چاه 19 به بعد دماي هواي درون غار كاهش مييابد و به 6 درجه سانتيگراد ميرسد و بايد براي گرم كردن بدن برنامهريزي كرد در غيراين صورت خطر سرمازدگي وجود دارد.
براي آنكه عمق فاجعه را بهتر درك كنيد بايد بگوييم كه خيلي از غارنوردان حرفه اي كه از غار سم بازديد كرده اند، معتقدند كه امدادرساني در اين غار به علت دشواري مسيرها، بسيار سخت و در برخي شرايط غيرممكن است؛ بنابراين تيم هاي بازديد كننده بايد كاملا آماده و مجهز باشند وگرنه يك حادثه ساده و يك دررفتگي جزيي در اين غار ميتواند به يك فاجعه تبديل شود!
معابر و تراورسهاي غار سم به قدري تنگ و پر پيچ و خم است كه تنها يك فرد ميتواند خود و كيسه بارش را عبور دهد و امكان كمكرساني يا حتي همراهي نفر دوم وجود ندارد. علاوه بر اين دهانه چاه هاي غار سم حدود 5 تا 40 متر قطر دارند كه در نوع خود جالب توجه و خطرناك است. البته اين وضعيت از چاه سه غار به بعد كمرنگ تر مي شود چرا كه پس از آن عرض و ارتفاع غار افزايش مي يابد و تردد راحت تر است.
تحقيقات درباره قدمت غار سم هنوز به نتيجه قطعي نرسيده اند اما نمونه هاي كشف شده از جمجمه انسان و حيوانات در اين غار نشان دهنده قدمت بالاي آن است. شاهد اين ادعا كشف اسكلت خفاشي است كه 10 برابر بزرگتر از اسلكت خخفاش هاي معمولي به نظر مي رسد. خفاش هاي اين غار تقريبا از بين رفته اند و جالب اينكه اكثرا اسكلت ها در يك نقطه جمع شده اند. اما اين استخوان ها تنها نشان زندگي در غار نيستند. نوعي پروانه خاص هم تا چاه چهار وجود دارد كه ديواره هاي اين غار آهكي را پر كرده اند.
براي بازديد از غار سم بايد به بخش گاليكش استان گلستان و نزديكي روستاي نام نيك سفر كنيد و آن را در عرض جغرافيايي 37˚ 05' 46" ببينيد. غار در قسمت غربي روستاي نام نيك به فاصله تقريبي 2 ساعت راهپيمايي قرار گرفته است.
فرآوري:الهام مرادي
بخش گردشگري تبيان
برگرفته از: غارهاي ايران، مهر
سفر به دشت شقايق هاي سمنان
سمنان با آب و هواي دوگانه اش هميشه بهشت گردشگراني بوده كه دوست داشته اند طبيعت خشك و سبز را يكجا كنار هم ببينند. اگر شما هم جزو اين دسته از مسافران هستيد، روستاي حسين آباد كالپوش براي شما گزينه خوبي است كه مي توانيد در آن روي سرسبز استان سمنان و شهرستان شاهرود را ببينيد!
حسين آباد را بايد در شمال شرقي استان سمنان ببينيد. اين روستا با شاهرود حدود 200كيلومتر، با مركز دهستان رضوان حدود 7 كيلومتر و با مركز بخش ميامي 123 كيلومتر فاصله دارد و با آب و هواي معتدل خود يكي از گردشگرپذيرترين روستاهاي سمنان به شمار مي رود. به خصوص كه دشت شقايق ها و دشت آفتابگردان هاي اين منطقه شهرت جهاني دارند و خيلي از گردشگران دنيا در سفر به سمنان به اين دو دشت سري مي زنند.
اين روزها بهترين زمان براي سرزدن به دشت شقايق ها است كه از اواسط ارديبهشت ماه تا اواسط خرداد عمر دارند. دشت شقايق هاي كالپوش در 160 كيلومتري شمال شهرستان ميامي قرار دارد و مسير آن بعد از گذر از جاده سمنان - مشهد با رسيدن به شهرستان ميامي به سمت شمال تغيير مسير داده و در نهايت به منطقه كالپوش منتهي مي شود.
آنچه اين دشت را از نمونه هاي مشابه متمايز مي كند، وجود آبشارها، چشمه ها و گونه هاي درختان جنگلي خاصي است كه در اطراف آن قرار دارد.
اما اگر موفق نشديد به فصل شقايق ها برسيد، مي توانيد براي سفر شهريور ماه خود برنامه ريزي كنيد كه دشت آفتابگردانهاي اين روستا پرگل مي شود. . براي ديدن اين دشت طلايي بايد به 220 كيلومتري شمال شرق شاهرود سفر كنيد. مسير اين دشت به گونهاي است كه پس از طي 60 كيلومتر از مسير شاهرود- مشهد با رسيدن به شهر زيباي ميامي به سمت شمال تغيير مسير داده و در نهايت به اين منطقه استثنايي منتهي ميشود.
كاشت آفتابگردان در اين منطقه در اوايل بهار به صورت ديم و آبي است كه انواع مختلف آن را شامل ميشود و از گونههاي ژنتيكي جديد آن، انواع پاكوتاه و درشت دانه را ميتوان نام برد.
بخش شمالي شاهرود را كه روستاي حسين آباد كالپوش هم در آن قرار دارد، رشته كوه هاي البرز در بر گرفته اند كه از غرب به شرق از ارتفاع آنها كاسته مي شود در قسمت جنوبي اين رشته كوه ها يك سلسله كوههاي كم ارتفاع موازي با آن از شرق به غرب كشيده شده كه از ضلع جنوبي به سمت دشت كوير از ارت فاع آنها كاسته مي گردد. بنابراين حسين آباد بخش كوهستاني شاهرود به حساب مي آيد كه فرصت خوبي را براي كوهنوردي مسافران فراهم مي كند.
بد نيست بدانيد كه 3مورد از 25 منطقه نمونه گردشگري استان سمنان در محدوده كالپوش قرار دارد كه شامل دشت شقايق ها و افتابگردان هاي كالپوش، جنگل دشت شاد و جنگل و آبشار نام نيك مي شود. بنابراين اگر گذارتان به اين روستا افتاد طوري سفرتان را برنامه ريزي كنيد كه بتوانيد از هر سه اين مناطق ديدن كنيد.